اقتداری (بخش اول)دکتر سید ابوالفضل حسینی مقالات فرهنگی، سیاسی، دین پژوهی و.... با علی اصغر اقتداری (حرمان)، گفت و گو و شعرخوانی در چهل و پنجمین ورکشاپ کتاب کافه ویرگول سبزوار - 12- 04- 1399 (بخش اول) پیشگفتار : دوست عزیز ما، شاعر گرانقدر، شادروان علی اصغر اقتداری( متولد 1335 ) در 30 آبان 1399 بر اثر بیماری با ویروس کووید 19 ( کرونا ) در 64 سالگی در سبزوار درگذشت. آن چه در این جا به نظرتان می رسد، متن گفت وگوی جلسه ای است که با دعوت از ایشان در کافه ویرگول سبزوار ( در 12 تیر 1399 ) گذشته است و به یاد آن عزیز سفرکرده منتشر می شود. حسینی : چهل و پنجمین ورکشاپ کافه ویرگول سبزوار، با حضور شاعر گرانقدر آقای علی اصغراقتداری را برگزار می کنیم. این جلسه ی ویژه شعر و موسیقی است و به جناب آقای اقتداری اختصاص دارد. در برنامه های آینده ، از دیگر شاعران هم دعوت خواهیم کرد. آشنایی و ارادت من نسبت به جناب آقای علی اصغر اقتداری، به سالهای قبل از انقلاب برمی گردد .( اقتداری: و همچنین) مایل هستم که ایشان از زندگی و سبک کارشان با ما صحبت کنند. این برنامه به ایشان اختصاص دارد. ایشان تا کنون دو مجموعه شعر منتشر کرده است؛ اولین کتاب ایشان " زمزمه های خاکستری" است که شامل شعرهای سالهای ۷۱ تا ۷۶ است. اما آن گونه که مشاهده کرده ام، از اشعار قبل از انقلاب هم در آن به چشم می خورد. کتاب دوم ایشان، تحت عنوان " از دل به کاغذ" است. علت این نامگذاری با تفسیر من از جملاتی که ایشان در ابتدای کتاب آوردهاند، این است که در علوم انسانی بسیار مشاهده میکنیم است که به اصطلاح لاتین کپی پیست ( coy paste) صورت می گیرد . قبلا در باره رساله ی پایان نامه هاگفته می شد" ازکتاب به فیش و از فیش به کتاب " که متاسفانه غالبا جنبه ی تالیف دارد؛ تالیف، یعنی الفت دادن و جمع جور کردن مطالب جاهای مختلف و سر هم بندی کردن! یکی از عللی که در کشور ما علوم انسانی رشد شایسته ای نداشته است، همین است. ولی شاعر نمی تواند تالیف کند یا حرف های دیگران را در کتاب، رو نویسی و باز نویسی کند. شاعر باید حرفهای دل خودش را بزند. شاعر حرفهایی را بر صفحه کاغذ منعکس می کند که حرف های دل خودش است، نه حرف دیگران . کتاب اقتداری هم به راستی "از دل به کاغذ" است، نه از کاغذ به کاغذ! آقای اقتداری به اندازه ی دو کتاب دیگر، شعر آماده چاپ دارند. شرایط برای چاپ و نشر برای کسی مثل ایشان با مشکلات زیادی همراه است ؛ هزینههای زیاد چاپ است و با درآمد معلمی سازگار نیست. این جلسه برای قدر شناسی( تقدیر) و نکوداشت از ایشان است. به همین خاطر من از اشعار ایشان چند تا را انتخاب و خطاطی کرده ام که به ایشان تقدیم می کنم. چند شعر که بیانگر روحیه ی ایشان هم می تواند باشد. در اینجا مطالبی را بیان میکنم که ایشان می توانند یاد داشت بردارند و توضیحاتی پاسخ گونه به سمع و نظر شما برسانند: اول این که چرا ایشان تخلص "حرمان" را برای خود انتخاب کردهاند؟ ولی از این تخلص در اشعار خود استفاده نمی کنند؟! زیرا معمول است که شعرای ما از تخلص خود در بیت های پایانی غزل و قصیده ی خود استفاده می کرده اند؛ حافظ، سعدی، نظامی، سنایی و شهریار..... تخلص های شعری این شاعران بوده است. دوم این که بسامد کلمه ی "درد " در اشعار ایشان زیاد است. مقدمهای که آقای حسین شنوایی بر کتاب " از دل به کاغذ" نگاشته اند، گویی که مقاله ای در شناخت انواع دردهاست، مثل درد شخصی ، درد اجتماعی، درد عرفانی و... اگر آقای اقتداری را شاعر دردها بنامیم، سخن به گزافه نگفته ایم. در تمام اشعار ایشان، درد و سوزی وجود دارد، احساس مسئولیت و تعهد در آن ها هست. شاعرانی را میتوان دیدکه از گل و بلبل دم می زنند و در باره ی شمع و پروانه شعر می گویند، اما در شعر اقتداری تب و تاب و سوز و گداز هست. اکنون سوال این است که آیا در ادامه نیز بر همین سبک و سیاق خواهند بود یا سوژه ها و سویه های دیگری از شعر را به دنبال خواهند کرد؟ سلام و عرض ادب محضر اساتید و دوستان ادیب، به لطف خدا برآن شدیمتا برای یادبود استاد(علی اصغر اقتداری)(حرمان) شاعر معاصر مطالبی در چند بخش برای دوستان ادیب پرور تهیه کنیم، امید که روح این بزرگوار همواره در آرامش ابدی باشد🌹 امید که عزیزان به مهر از کمی و کاستی این مطالب درگذرند🌹 کلیه ی مطالب از سایت جمع آوری شده و حقیر هیچ نقشی در آن ندارم🌹
|