گزیده ابیات از عزلیات و اشعار سید حسین رضوی معروف به غبار همدانیگزیده ابیات از عزلیات و اشعار سید حسین رضوی معروف به غبار همدانی منبع دیوان شعر:سایت گنجور گزینش و گردآوری:ابوالقاسم کریمی *** اگر مشتاق صاحب خانه باشی ندارد فرق مسجد با کلیسا ۲ تو سیرابی، ترا امواج دریا وحشت افزاید درون تشنه داند لذت طغیان طوفان را ۳ خریداران تهی دستند( و می) ترسم که نیکویان متاع حسن برچینند و بربندند دکّان را ۴ چندانکه میجویی مبین چندانکه میدانی مجو یا خویشتن را در جهان یا در جهان آرام را ۵ بیار کشتی مِی ساقیا که در (غم)عشق تو ناخدایی و من اوفتاده در گرداب ۶ چگونه تشنه نمیرم که هرچه می نگرم جهان و هرچه در او هست نیست غیر سراب ۷ مرا زبادۀ عشق تو جرعه ای کافیست چرا که خانۀ موری به شبنمی است خراب ۸ هرگز به دار ملک حقیقت نبرد راه هر کو به شاهراه طریقت سفر نکرد ۹ هر چه در مزرع دل تخم وفا بتوانی رو بیفشان که ازین مزرعه حاصل خیزد ۱۰ روزی که کلک تقدیر در پنجۀ قضا بود بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود ۱۱ روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم عشق از میان ذرّات در جست و جوی ما بود ۱۲ می خاستم که دل را از غم خلاص یابم داغ جدایی آمد وین آخرالدوّا بود ۱۳ علاج درد ما را کَس در این دوران نمی داند عجب بیچاره درماندیم یارب چون کنیم آخر ۱۴ درون سینۀ ما نیست کینۀ احدی دلی که خانه عشق است نیست جای نفاق ۱۵ با یک دو قطره خون دل و مشتی استخوان یک عمر در شکنج غمت خوب زیستم ۱۶ میکشم بار بلا را با تنی لاغر تر از مو تا اسیر زلف آن سنگین دل لاغر میانم ۱۷ از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن گر او جفا پسندد بر عاشقان مسکین ما نیز می پسندیم از وی ستم کشیدن ۱۸ دو چیز خوشترم از چهار جوی رضوانست مکیدن لب جام و دگر لب صنمی *** تهران_ورامین ۱۷ فروردین ۱۴۰۰
|