شعرناب

بیمار

اونقدری حالم بد بود از صبح از تختم بیرون نیومدم وعلاوه برگلو درد وسردرد وحشتناک ضعف هم داشتم و حتی نای اینو نداشتم پاشم لباس بپوشم برم بیمارستان. دوقدم راه میرم سرم گیج میرفت.
امشب زنگ زدم پسر خالم تا خواستم بگم آقای دکتر سرفه وحشتناک کردم همون لحظه، گفت اوه اوه تو یه جوجه کوچولویی که کرونا بگیری مردی،
بعد گفت خودم امشبم لانگ کرونام،
حاضر جوابی کردم و با خباثت گفتم پس
انشالله قسمت شه با هم بریم گفت کجا گفتم جهنم، گفت نه تو مال این حرفا نیستی تو همون بهشتت برو واسه همونجا هم خوبی ما میخوایم بریم جهنم رو بترکونیم،کلی ام آشنا هست بهمون خوش میگذره 🙆‍♀️😅
گفت فردا بلند میشی میای بیمارستان چکاپ کامل چیه همش مثل بچه ها هر روز مریضی، گفتم نمیام قد یه سرنگ گاوی ازم خون می‌کشید، از یه طرف خوابم میاد صبح زود نمیتونم و ناشتا بیرون زدن سخته از اون طرف کی حال داره اول صبی خدایی ‌؟
گفتم تازشم من خود معجون کترولاک، اپوتل، ب کمپلکس، سرم 1.3_2/3،آمپول سفتر تجویز کردم تا فردا ٱکی میشم 🙆‍♀️:
خندید گفت تمام دا خودت دکتری😁😁
ما فقط ادای شمارو درمیاریم


1