شعرناب

مکتب ادبی نور گرایی - بخش نخست

بسم الله الرحمن الرحیم
مکتب فلسفی- ادبی نور گرایی
(LIGHTISM)
نورگرایی، مکتبی است برپایه ی آموزه های کتاب های آسمانی به منظور فراخوان بشریت به زندگی برپایه ی اندیشه ی رستگاری بخش آسمانی و با تأکید بر اشتراکات عقیدتی پیروان کتاب های آسمانی و حتی دیگرانی که با نگهداشت صفای فطرت و پیروی از وجدان خود تا حدود زیادی با اصول اندیشه ی آسمانی، هم مسیر شده اند.
در فلسفه ی نورگرایی، پیروی از نظریات بشریِ متضاد با اشتراکات کتاب های آسمانی و هر گونه کجرویِ بدون توبه از اشتراکات این کتاب های مقدس، عامل گمراهی انسان دانسته شده است و چنین اندیشیده می شود که پیروی پس از پیروی از این گمراهی ها، بشر را به سوی مرداب مسخ و نابودی معنوی به پیش برده است. نورگرایی به اتحاد همه ی نور اندیشان جهان بر محوریت اشتراکات کتاب های آسمانی تأکید دارد و از آن جا که نیروهای اهریمنی برای مقابله با چنین هم افزایی هایی، همواره
در تکاپوی شیطنت هستند،
اتحاد نور گرایان را به چاره اندیشی در این زمینه فرا می خوانَد.
نورگرایی، جبهه گیری شدیدی دارد در مقابل کنار گذاشتن سنت(در معنای گسترده ی آن بطوری که کتاب های آسمانی هم جزئی از سنت پنداشته می شوند) در دنیای مدرن و شتاب بشریت در پیمودن مسیر اهریمنیِ اندیشه ی منهای خدا (خدای یکتای منبع تمام نورانیت های ظاهری و باطنی).
بینش، روش و چینش در نورگرایی
1. تاکید بر ارزش عملی آموزه های مشترک کتاب های آسمانی و گمراه کنندگی نظریه پردازی های بشریِ متضاد با آنها
2. فراخوان اتحاد نور اندیشان جهان با هر دینی (البته بی گمان، منظور این نیست که منِ مسلمان، بجای قرآن، ترکیبی از آموزه های کتاب های آسمانی و مطالب تحریف شده ی آنها را بپذیرم، بلکه منظور این است که با پیروی از قرآن و عقیده به قداست قسمت های مشترک و تحریف نشده ی کتاب های آسمانی، اشتراک خود با پیروان دیگر کتاب های آسمانی را نشان دهیم و بجای تاکید بر غیر همدین بودن با آنها، این بار ضمن حفظ ارزش های دینی (و نکات مثبت قومی و ملی) خود، آماده شویم برای اتحادی بر محور آموزه های خدایی در مقابل اندیشه های اهریمنی
3. محوریت فضایی معنوی، نورانی، دوست داشتنی و امیدوارانه در کلیت اثر
4. اصل تعادل
رهنمون:
جسم و روح، واقعیت و تخیل، حقیقت و فراحقیقت(عالم غیب)، دنیا و آخرت و از این قبیل بصورت متعادل در کلیت آثار نورگرا وجود خواهند داشت
(هر چند ممکن است بصورت موقعیتی و موقت و در برخی آثار خاص، غلبه با جنبه ای خاص باشد).
5. بهره گیری متعادل و مفید از جنبه های مثبت سنت و مدرنیته در کنار هم
6. رویکرد جامع به هستی درزیرسایه ی خدا و در دو محور من و ما یا به عبارتی فرد و جامعه
رهنمون:
خدا: یکتای همیشه اثرگذار و نوربخش هستی در رأس و به عنوان حقیقت و اصل هستی
من: نگاه به حقیقت انسانی "من" از جنبه های فلسفی، روانشناختی، اجتماعی و غیره یا به عبارتی: منِ عینیِ شخصیت های اثر و اندیشه ها، خواسته ها، توان و محدودیت و همه ی ویژگی های آنها
ما: خانواده، نزدیکان، دوستان، جامعه، ارتباطات، دوستی ها، دشمنی ها و...
"من" و "ما" بعنوان دو رویکرد اصلی در مکتب نور گرایی، برپایه ی تأثیر پذیری از سه رویکرد قالبی مهم قرار می گیرند، یعنی در آن قالب ها یا محیط ها (گاهی) بطور مستقیم و (گاهی) غیر مستقیم قرار می گیرند و خود را نشان می دهند.
این سه قالب جامع محیطی عبارت اند از:
دیروز، امروز و فردا
دیروز: قالبی در محیط غیر مستقیم و آنچه پایه و بنیانش در گذشته گذاشته شده و تاثیراتش بر زندگی امروزمان پدیدار است(با تأثیرات غیرمستقیم) مانند
تاریخ، میهن، زبان مادری و بطور کلی فرهنگ بومی و در حوزه های دیگر، ویژگی هایی همچون عوامل وراثتی و... که پیوندی میان شخص و گذشته ی او هستند.
امروز: قالب محیطی مستقیم یعنی واقعیت های روز و دوره ی معاصر و تأثيرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... آنها بر افراد و جوامع مختلف و حتی بر پدیده هایی مانند محیط زیست
فردا:
قالبی در محیط غیر مستقیم و
در دو بُعد دنیوی و اُخرَوی:
در بُعد اخروی، آنچه به زندگی پس از مرگ مربوط می شود.
در بُعد دنیوی، آینده نگری و برنامه ریزی در سطوح مختلف برای آینده و بویژه نبرد بزرگ حق و باطل بین یاران حضرت مهدی و یاران دجال
نکته:
دلیل این که تنها از نام های زمانی استفاده کرده و نام های مکانی را به کار نبرده ایم، این است که طبعا زمان در مکان خود، جریان می یابد و مثلا وقتی می گوییم "امروز"، این ظرف زمانی در محیطی مکانی هم حضور خود را نشان می دهد و با جامعیت آنچه گفته ایم، تفاوت قائل شدن بین این جا و آن جا نیز الزام آور نیست،
به عبارت دیگر، این جا و آن جا، خارج از دیروز و امروز و فردا نیستند.
مطلب دیگر این که:
در نگاهی فلسفی تر و فراتر از زمان، گذشته، حال و آینده به یگانگی می رسند.
(ادامه دارد)
#محمدعلی_رضاپور (#مهدی)


3