غلامحسین نصیریپورغلامحسین نصیریپور غلامحسین نصیریپور شاعری پر کار اما کمتر شناخته شده بود کهدر سال ۱۳۲۵ در خرمآباد به دنیا آمد. او یکی از پایه های اصلی «حلقه»ی سه شنبهها بود. محمد مختاری،جواد مجابی،فرامرز سلیمانی،کاظمالسادات اشکوری،اسماعیل رها و محمد محمدعلی این حلقهی ادبی را تشکیل میدادند. او مسئول انتشارات «شاعر معاصر» نیز بود. او در ۱۹ تیرماه ۱۳۹۴ به علت سکتۀ قلبی درگذشت. پیکر ایشان را در قطعه نام آوران بهشت زهرا به خاک سپردند. روزنامۀ قانون در گزارشی نوشت: «بعد از چند روز بیخبری، جنازۀ شاعردر منزلش پیدا میشود.» ✓ کتاب شناسی: - موزههای برهوت (مجموعه شعر ۱۳۴۷) - سطح بنفش (شعر های کوتاه) -ریل (یک شعر بلند) - رودی به نام اسم (یک شعر بلند) - برگ را ببار (شعرهای کوتاه) - باد اسم باران نیست (مجموعه شعر- انتشارات نگاه) - جُنگ فلکالافلاک - توطئه آب (۱۳۵۰) - در ازدحام شمایلها و پریشانیها (۱۳۵۱) - سین صدای زنیست (نشر قطره) - چلچله لال (۱۳۸۰) - تشنگی واژهها (۱۳۸۰) - لی خانم ما (۱۳۸۰) - کبوتر کال (۱۳۸۰) - تو را تاریکتر از بادم (۱۳۸۵) - شهری به شعاع باد ـ بلندترین شعر مدرن جهان (۱۳۸۸) و... ✓ نمونه شعر: (۱) تخمِ بادند این خیلِ خزندهای که، زندهترین کلامشان مرگ بَر است… (۲) درون فریاد خود مچاله شدهام پاهایم جامانده در چروک جادههایی که همیشه تنها پیمودهام. (۳) زخم میزند صبح را تنهایی سیاه یک کلاغ با قارقار خشدارش. (۴) ریشههای آفتاب در قلب پریشان من است چشم از من مگیر که زندگی تاریک میشود. (۵) صدایم که میزنی آنقدر شنیده میشوم که لبم تب میکند خواب پرندهای را بال میزنم که میلههای ابری قفسش را بلعیده است. (کبوتر کال - ص ۵) (۶) به مرگم آذین کن ای تحمل معلق که بر بلندای این تپۀ ویران تاریکتر از آن شدهام که دیده شوم دیدن از یادم رفته است رفته است رفته است و رفتن از یاد اشیایی که از یادمان بردهاند پریده است. (کبوتر کال - ص ۱۰) (۷) وقتی که دیری و دوریات را میپلاسم مرگ به پایان پرسشت میرسد و من در جسد بیپاسخ تو نفس میکشم. (کبوتر کال- ص ۸۸) جمعآوری و نگارش: #لیلا_طیبی (رها) ـــــمنابعـــــ - کتاب کبوتر کال، غلامحسین نصیری پور - نشریۀ شعر، بهار ۱۳۸۲، شمارۀ ۳۱ - روزنامۀ قانون، دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ خبر مرگ شاعر موج نو - روزنامه ایران، سهشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴،شماره ۵۹۹۳
|