شعرناب

مرگ لحظه ها

همیشه وقتی از زندگی سخن می آید هزار و یک لفظ دلپذیر به زبان می آوریم و به صد زبان ترجمه‌اش می کنیم.
همواره منتظریم که زندگی بهتری داشته باشیم، و چشم انتظار زیباترین لحظه هایش هستیم.
ولی با تمام این احوال تنها مجرمی که در دادگاه زندگی محکوم میشود ماییم.
و این حقیقت محض است است!
که ما در انتظار مرگ لحظه ها، لحظه شماری می کنیم.
آری، همیشه نگران آینده ایم، آینده ای بی هدف،
و چون مسافری بی توشه، قدم در کویر زندگی می نهیم، بی آنکه نقشه و راهنمایی همراه بریم.
هر روز را به شب فکر می‌کنیم، و شبها به امید فرارسیدن روز به خواب می رویم،
بدون ترحم بر فریاد غریب زندگی لحظاتی که حیات ما را می سازند.
فرمان قتل عام همه آنها، خرد و کلان، شب و روز، ثانیه و قرن و... را صادر می‌کنیم.
و با چه قساوتی شاهد مرگ لحظه هاییم
لحظه به لحظه...


3