مرگ لحظه هاهمیشه وقتی از زندگی سخن می آید هزار و یک لفظ دلپذیر به زبان می آوریم و به صد زبان ترجمهاش می کنیم. همواره منتظریم که زندگی بهتری داشته باشیم، و چشم انتظار زیباترین لحظه هایش هستیم. ولی با تمام این احوال تنها مجرمی که در دادگاه زندگی محکوم میشود ماییم. و این حقیقت محض است است! که ما در انتظار مرگ لحظه ها، لحظه شماری می کنیم. آری، همیشه نگران آینده ایم، آینده ای بی هدف، و چون مسافری بی توشه، قدم در کویر زندگی می نهیم، بی آنکه نقشه و راهنمایی همراه بریم. هر روز را به شب فکر میکنیم، و شبها به امید فرارسیدن روز به خواب می رویم، بدون ترحم بر فریاد غریب زندگی لحظاتی که حیات ما را می سازند. فرمان قتل عام همه آنها، خرد و کلان، شب و روز، ثانیه و قرن و... را صادر میکنیم. و با چه قساوتی شاهد مرگ لحظه هاییم لحظه به لحظه...
|