شعرناب

قیامت1

زمانیکه به نزد من آمدی، از تو خواستم که تمام حقایق را بگویی.
از آن رو میباشد که عاشق باید ریسک کند، وقتی به معشوق میرسی باید پذیرفته شوی، پس تو تمام حقایق خود را خواهی گفت، آن معشوقه است که باید تو را بپذیرد. لکن همه دنبال بهترین هستیم، چیزیکه نه عیبی دارد و نه نقصی، پس چگونه میشود که معشوق کسی را بپذیرد کهناقص است؟ پس تو در راه رسیدن به معشوق سختی فراوان داری تا خود را از عیب و نقص و بدی پاک کنی.
قیامت بیان حقایق میباشد، اگر همچنان عیب و نقص و بدی در تو باشد، تمام وجود تو بدان اعتراف میکند، پس معشوق تو را از صافی عبور داده تا تمام عیبها را از بین ببرد.
قیامت یعنی از بین بردن تمامناخالصی‌ها تا تو بتوانی با معشوقه یکی شوی، یعنی تو همان معشوقه خواهی شد.
چنین به تو گویم، معشوقه را بشناس و درون خودت را نگاه کن، چقدر راه داری تا با او یکی شوی؟


2