شعرناب

هنر

تجربیات درس هنر
سالها است كه در مقاطع مختلف به تدریس هنر مشغولم. در اين سالها به جز مقطع ابتدایی اکثر دانش آموزان به این درس به آن جنبه بازی و سرگرمی داده و بسيار سطحي و با بي ميلي و با انتظار نمره بالاانجام می دهند.
درسي كه مي تواند باعث رشد خلاقيت و تقويت خودباوري دانش آموزان شود چرا تا اين حد مورد بي مهري واقع مي شود جای سوال دارد.
تا اینکه این موضوع را طی چند سال اخیر به بحث و چالش کلاسی کشاندم با طرح سوالاتی نظر بچه ها را نسبت به هنر جویا شدم. حتی در مورد شخص خودم. کمی و کاستی ها را بررسی کردم و به نتایج جالبی دست یافتم . بخشی از بی توحهی ها مربوط به خانواده و عدم تهیه لوازم هنری مورد نیاز دانش آموزان و بخشی نوع برخورد همکاران با این درس و اینکه ساعت موردنیاز خود را با جایگزین کردن ساعت هنر و کم ارزشتر جلوه دادن آن نسبت به دروس نظری و سایر درسها، رغبت به هنر را در دانش آموز کاهش داده و انگیزه لازم را از بچه ها گرفته است. از یک سو برای جبران آن دبیران هنر با فشار های بیش ازحد برای جلوه دادن و به نوعی بها دادن به هنر آن را معضلی برای هم دانش آموز و هم خانواده ها کرده اند و این نه تنها کمکی به ایجاد انگیزه نکرد بلکه آن را به طور کل از بین برد. راهکاری که من به آن دست یافتم طی سالهای اخیر اولین جلسه به دانش آموزان اذعان کردم که نمره اصلا برایم اهمیتی ندارد هر کس در هر سطحی که باشد یک گام به جلو بردارد نمره کامل خواهد گرفت.
تلاش شما و علاقه شما مورد نظر خواهد بود. از آنها خواستم نظرات خود را بدون ذكر نام روي كاغذي نوشته و به من تحويل دهند. نتیجه بدست آمده طبق نظرخواهي ها اين بود كه بعضی به تصورشان هیچ استعدادی ندارند بی علاقه اند و تعدادی هم به هنر خاصی علاقه نشان می دادند. با نظر خواهی دوستان در زمینه هنر و تجربیاتشان متوجه شدم عدم توجه همکاران دیگر والدین و... با وجود داشتن ساعت هنر استفاده از دبیران و معلمان غیر هنری و عدم حضور نیروی متخصص در ساعات هنر از دوره ابتدايي به جای هنر، بيشتر درس هاي ديگر تدريس مي شد و بچه هاچيزي از هنر ياد نگرفته اند. و معمولاً نمره درس هنر را با توجه به نمرات دروس ديگر به بچه ها داده اند.
«بعضي ها اصلاً استعداد درس هنر را ندارند».من با این جمله مخالفم هنر در وجود همه انسانها به ودیعه گذاشته شده است . هنر نوع نگاه و درک از زندگی و نوعی مهارت زندگی کردن است. متاسفانه اکثر معلمان دوره ابتدايي ما اطلاعات كافي از درس هنر نداشته و اصول هنررا آموزش نداده اند و در نتيجه پايه بچه ها ضعيف است . ناآگاهي بيشتر خانواده ها از درس هنر و نداشتن اطلاعات هنري لازم و اوليه ، كليشه اي بودن درس هنر و پراكنده بودن مطالب آن و نداشتن دروس مرتبط با آن براي پيشرفت دانش آموز در يك شاخه هنري خاص، متناسب نبودن حجم كتاب با ساعات تدريس آن در هفته، بي توجهي خانواده ها نسبت به درس هنر به خاطر نداشتن شناخت ضرورت هنر در زندگي، بي توجهي دبيران هنر به تفاوت هاي فردي و استعدادهاي دانش آموزان و مقايسه كردن آنها با هم از جمله مواردي است كه میتوان در این امر موثر دانست.
بنابراين نتيجه می گیریم كه خلاق بودن دبير هنر براي ايجاد خلاقيت در دانش آموزان، استفاده از شيوه هاي فعال تدريس از جمله گروه بندي بچه ها در كلاس، توجه به تفاوت هاي فردي دانش آموزان، شناخت و پرورش استعدادهاي هنري آنان و فراهم كردن زمينه مناسب براي رشد و شكوفايي اين استعدادها، تقويت اعتماد به نفس و خودباوري در دانش آموزان و آشنايي آنان با اصول و فنون زيباشناسي لازم و ضروري است.
براي شناسايي بهتر استعداد بچه ها به آنها پيشنهاد دادم كه هر كدام در هر زمينه هنري كه علاقه دارند فعاليت كنند. من به شخصه در زمینه های مختلف هنری آموزشهای آکادمی دیده و این موضوع باعث توجه بعضی علاقه مندان به هنر می شد و سوالاتی در زمینه های مختلف می پرسیدند. من هم در حد توان پاسخگو بودم این یک نکته مثبت در موفقیتم محسوب میشد و اینکه از آغاز سال تحصیلی مشارکت دانش آموزان فعال در هنر خوشنویسی و موسیقی را خواسته و ساعتی از کلاس را در اختیارشان قرار داده و نمره خاص در نظر می گرفتم.
شركت دادن آثار برتر در نمايشگاه هايي كه به مناسبت هاي مختلف تشكيل مي شد. و بخشی از نمره درسی را شرکت دانش آموزان در نمایشگاه اختصاص می دادم که انگیزه ای برای انجام آثار هنری می شد.
نتایج بدست آمده:
1صداقت در ارائه تدریس؛ در کنار بچه ها بیاموزیم حتی از بچه های با استعداد
2اهمیت و ضرورت درس هنر را در زندگی فردی و اجتماعی بیان کنیم
3 به استعدادهای فردی توجه کرده و زمینه های مناسب را بسترسازی کنیم .
4نمره را در هنر ،کشف استعداد و شکوفایی فرد در یک قدم به جلو اختصاص دهیم
5 و اعتقاد به اینکه :هرگز آموختن دیر نیست در وجود هر کسی یک هنرمند نهفته است.
آذرمهتدی2شهریور99


2