شعرناب

خیابان

آرام آرام دست به زانو هایم گذاشتم و بلند شدم هوای اتاق خفه بود خانه دنیایی داشت بدون تو هیچ خوراکی مزه خوب و خوشمزه ای نداشت لباسی پوشیدم و راه افتادم در خیابان تا حداقل اگر شد تورا یک لحظه ببینم هر قسمتی که میرفتم تو انجا بود خیابان هم پر از تو بود.
مجتبی شهنی
67
بی تو بودن درد دارد هر لحظه
بی تو بودن غم دارد هر لحظه
امضا سه نقطه شب سرد


2