شعرناب

افسردگی یا هیجان و دانش روز

روزهای میان سالی که از راه می رسد یا در خود فرو می رویم
و گوشه گیر گیری پیشه می کنیم یا دچار چالش هایی می شویم که
با جمله معروف :سر پیری معرکه گیری روبه رو می شویم. در جوانی به آمال و خواسته های بزرگمان که نرسیم در پیری و نا توانی دچار بحران می شویم. اما مطلب دیگر از ما که گذشت را هم یاد بگیریم که تا نفس می کشیم می توانیم به رویاهایمان رنگ و جلا دهیم. درست است که
در اوججوانی باید جوان باشیم. آنجا که علی بن ابیطالب می فرمایند: فرزندان خود را به روز تربیت کنید. والدین فکر می کنند یعنی آزادی های خارج از محدوده یعنی به روز بودن. اما به نظر من باید با علم و آگاهی روز پیش روند. علم امروز با سوادی در همه ابعاد آن است . اما متاسفانه ما به بزرگان دین خود توحه نداریم . شاید به تجربیات خود بیشتر تکیه کنیم.نمی دانم این برهه زمان است یا تفسیر به رای ما که دوران جوانیمان سختی هایش بیشتر از خوشی هایش بود. حالا جلو خنده جوان را می گیریم. می خندیم استغفار می کنیم. در کدامین آیه ای خنده گناه محسوب شده نمی دانم. اما ریشه یابی آن همین تفسیر به رای بزرگان سن و سالی است تا بزرگان علم و ادب و دانایی در هر خانواده ای. کودکان امروز با علم روز بیشتر از ما اطلاعات علمی دارند . سواد روز دارند. اما ما
سنتی ها ؛به جای پذیرش این که از جامعه ی روز عقب مانده ایم . با آن مبارزه می کنیم. می خواهیم بچه هایمان مثل ما فکر کنند و عمل کنند . غافل از این که آنها انسانهای ارتقا یافته و نسل جدید هستند . نمی گویم ما هیچ نمی دانیم نسل ما هم اگر نبود. نسل نویی وجود نداشت. می گویم عینک بدبینی از چشم برداریم به جوانان میدان و عرصه دهیم . باور کنید خدا را بیشتر از ما بنده هستند اما تحت فشار هرکسی منفجر می شود. بیاییم با نسل نو آشتی کنیم اما قدر دانسته های خود را هم بدانیم ما هم
می توانیم با روز آغاز شویم.به امید تفکر
آذر.م
21آذر99


1