محمد صالح سوزنیمحمد صالح سوزنی شاعر دروغهای مقدس محمد صالح سوزنی شاعر و نمایشنامه نویس و منتقد کورد در سال ۱۳۳۸ در شهر سقز کردستان ایران به دنیا آمد. وی مدت هشت سال به شغل معلمی مشغول بود که در سال ۱۳۶۲انفصال دائم از خدمات دولتی گردید. او ادبیات را به صورت جدی از سال ۱۳۵۷ شروع کرد. شعر صالح سوزنی به گفته ی منتقدین پس از نوگرایی “سوارە ایلخانی زادە”، دومین رخداد شعر کوردی محسوب میشود. در کارنامه ی شعری او مجموعه شعرهای: سمفونیا، دیاری، هزار دیوان بلند قامت، دروغهای مقدس، شعر لحظەها، به شمارە تلفنهای عالم، یک قرص عسلی، توهم عشق و تابوهای ماسک، با ادا اطوار چ شهر، و چاپ ده ها شعر دیگر در مجلات و هفته نامه های کوردی دیدە میشود.اخیرا نیز شش مجموعه شعر سوزنی در یک دیوان به نام “سرتان همچنان میسیبد”توسط شاعر معاصر کورد “قباد جلیزادە”منتشر گردیدە است. سوزنی همچنین دو نمایشنامه به نام های “بازی” و “دوران دوران ” را در کارنامه ی هنری خود دارد. او در حوزە نقد و نظر نیز کتابهای: نالی و خوانشهای نوین و زیر اشعه ی نقد را به چاپ رسانیدە است. شیزوفرنی زبانی، چند فرمی، چند ساختی، چند زبانی، چند لحنی، ایرونی و پارودی از فاکتورهای شعری وی محسوب می شوند. سوزنی مدت شش سال عضو شورای نویسندگان و مسئول بخش نقد ادبی مجله ی “سروه” بودە و داوری چندین جشنوارە را نیز در کارنامهی خود دارد. سوزنی با انتشار شعر بلند “شعر لحظهها” سردرمدار شعر آوانگارد کوردستان ایران محسوب می شود. - نمونه اشعار: (۱) تا بهکی؟ از من گل تا HB چاپگرم و رقص تا گل من که هنوز خاک بودم و تو به این گمان؛ از من ساخته شدی تا کی مرید خودم باشم که تویی؟ که شاید؛ آری ! در گمانم شاید تۆ... اما مطمئن از من که احمقم و تو هرگز نمیپیمائیم... میخندی که فلسفه خل و علم چه مردانه قوی است… و تۆ؛ چ قشنگ میخندی و شیرین!! چ مردانه جگرخواری که زنی و گویا از مظلومستان تاریخ حقیقت!!! به آواز آمدهای چه احمقستانی است شعر و تاریخ خر(ینه) مظومیم و گویا… رستم چه خل فکر کردقوی است و... چ مردانه، سهراب را کشت... و چ زنانه به جنگ اسفندیار رفت!! سیاست اشعهایست از آفتاب تۆ و تاریخ حماقت... های... های پ... مرد (بجز نیچه) که نیچیدم م م م م... و نشد د د د دیوانهای اگر فکر کنی حقیقت حکایت و سیاست، زن. که چشمات می رنگد... میچشمکد... و میخمارد... میبرد… میهدفد... میا… (۲) چرا نمیفهمید... من شعرم... کە شاعری را شرطی کردەاست... شبها قبل از خواب، دفتر کهنەای را بە گردن آویزد... لباسی مخصوص بپوشد... بە بچەهایش بگوید... پدرتان شاعر است... شاعریت... خود شل کردنیست بر تن فلسفە... تخم گذاری دروغینی است برای مرغهایی کە شبها خواب گنجشکهایی را میبینند... کە خروس شدەاند... ای دختر نمیدانم رنگ موهایت الکتریکی یا در عصر اینترنت... بوور… on lain servis... من شاعرم بچە... نخند... ببین ریشمو... چقدر پهن است…. (۳) لە جیهانی “هیڕمنوتیکی” ئەوانا رەنگە وشەی ئاشتی ئێمە بەهۆی “ش”ینە خەستەکەیەوە مانای شەڕ بدات وەک چۆن کە باسی peace ئەکەن ئێمە دڵنیاین شەڕێکی پیس هەڵدەگیرسێ و ئەمانکوژن هەزار بودریاریشیان هەیە کە بڵێن: مەترسن… شەڕە تیلیڤیزیۆنین دەرەقتیان نایەین باوان… لە بەشیتر دا: قەحبەیی دنیایە ئەگینا مێژوویان بە ناوی شێتێکەوە نە دەکرد بە دوو بەشەوە… ساتەکان دالێکن، تەعمیم لە بوونی مێژوو ئەکەن… مێژووج…مێژووز… من مەدلوولی هەموو دالەکانی پێشووم… مێژووم…/ رەنگە هەر دالێ بم نەزانم… تا مبارک بادمی... ــــــــــــــــــــــــــــ در جهان “هرمنوتیکی” آنها شاید کلمه ی “آشتی” ما به دلیل”ش”ین غلیظش شر معنا شود همچون هنگامی کە از peace حرف میزنند ما مطمئنیم چنگی پیس(پلید) شعله میکشد و میکشدنمان هزاران بودریار هم دارند کە بگویند: نترسید.. جنگ رسانەای هستیم توانایی مقابلەمان نیست باوان… … هرزگی دنیاست وگرنه تاریخ را با نام دیوانەای بە دو بخش مساوی تقسیم نمیکردند لحظهها دالی هستند، وجود تاریخ را عمومیت میبخشند تاریخج…تاریخق… من مدلول همهی دالهای پیشینم /تاریخم… شاید صرفأ دالی باشم ندانم… جمعآوری: سعید فلاحی (زانا کوردستانی) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منابع - سایت ادبیات پیشرو ایران آوان گاردها - مجموعهی به شماره ی تلفنهای عالم - ۱۳۷۶ - دیوان شعر لحظه ها.
|