شعرناب

! لب خند

سلام . بنده به این نتیجه رسیدم که شاعری هم دیگه فایده ای نداره
چون اینجورکه معلومه .شاعر و هنرمند؟
.؟ فعلا تو بورسه.
ماهم که شاعر بی هنریم .زیر پا پیدا نیستیم
پس بهتره که شاعری را رها کنیم و
بریم دنبال تولید طنز و لطیفه ای. خدا را چه دیدی
شاید کار وبارمون به گیره .ازبی هنری نجات یابیم
و اقلا الکی اویزون نبا شیم .
میگویند
دو نفر رفیق درصحرایی باهم می رفتند
باد شدی می امد یکی ازانها هردفعه ای قویت
ازجیبش درمی ا ورد و میخورد
.رفیقش پرسید که چه میخوری
؟گفت با این بادی که الان میاد هیچی.
حالا شعر گفتن ما هم همینه
.خواستم که لبخندی هم زده باشید .
ازهمه دوستان وشعراوسروران عزیز تشکروعزرخواهی
می نمایم اگر که موردپسند نبود به بزرگواریخودشان به بخشایند .
سپاسگذارم.


1