! لب خند سلام . بنده به این نتیجه رسیدم که شاعری هم دیگه فایده ای نداره چون اینجورکه معلومه .شاعر و هنرمند؟ .؟ فعلا تو بورسه. ماهم که شاعر بی هنریم .زیر پا پیدا نیستیم پس بهتره که شاعری را رها کنیم و بریم دنبال تولید طنز و لطیفه ای. خدا را چه دیدی شاید کار وبارمون به گیره .ازبی هنری نجات یابیم و اقلا الکی اویزون نبا شیم . میگویند دو نفر رفیق درصحرایی باهم می رفتند باد شدی می امد یکی ازانها هردفعه ای قویت ازجیبش درمی ا ورد و میخورد .رفیقش پرسید که چه میخوری ؟گفت با این بادی که الان میاد هیچی. حالا شعر گفتن ما هم همینه .خواستم که لبخندی هم زده باشید . ازهمه دوستان وشعراوسروران عزیز تشکروعزرخواهی می نمایم اگر که موردپسند نبود به بزرگواریخودشان به بخشایند . سپاسگذارم.
|