شعرناب

ایثار در خیبر


دل‌سروده‌ای از کتاب ایثار در خیبر:
رویا
فراموشم نمی‌شوی هرگز...
به خواب شیرینم اندری هنوز؛
برایم روشن است چون روز؛
روانت جاری‌ست این‌جا...
تو را می‌بینم، هرشب،در رویا...
تو را که پاورچین،پاورچین،
می‌رسی تادیواره‌ی احساسم؛
و در جاریِ شبانه‌ی احساس،
می‌آیی به سویم،
با دستی پر از گل یاس...
🌷🌷🌷
رویایت جاری‌ست بر آسمان چشمانم؛
باور دارم که تو،
نمرده‌ای؛ هستی...
باور دارم که می‌آیی،
با شور؛ با سرمستی...
هر روز؛ هر شب،
حنجره‌ی احساسم،
تو را با تکرارِ محبّت،
تلاوت می‌کند؛
و تو،
با شیرینیِ مهرت،
برفِ شادیِ سلام را،
سویپنجره‌ی احساسمپرتاب می‌کنی؛
و شکوفه‌ی پرشکوه درونم،
در بورانی از ❤️عشق❤️ و احساس،
بهاری می‌گردد...
✏️منبع:✏️
کتاب ایثار در خیبر،(یادمان شهید مجید سعادت‌جو) زهرا حکیمیبافقی، اصفهان، نشر دارخوین: ۱۳۹۴.
✏️🌷✏️🌷✏️
پ.ن:
خداوند را بسیار سپاسگزارم؛ که به قلم و اندیشه واحساسم توان داد،تا کتاب «ایثار در خیبر» را در یادمان شهید بزرگوار مجید سعادت‌جو، از شهدای گران‌ارج اصفهان، به رشته‌ی تحریر درآورم.
محتوای شعر «رویا»، _که از کتاب ایثار در خیبر برگزیدم_، براساس خواب‌هایی است؛ که مادر و خواهر شهید مجید سعادت‌جو برایم تعریف کردند.
سپاسگزارم از خانواده‌ی شهید سعادت‌جو که مرا در تدوین این کتاب یاری نمودند.
(زهرا حکیمی بافقی)


1