شعرناب

هموطنان مصيبت ديده را فراموش نكينم


دارند مرا از زمین می کشند بیرون
از آغوش ِ تو
چیزی بگو...
قرار گذاشته بودم
حالا که خانه دارد می ریزد
در آغوش ِ تو فرو بریزم


2