شعرناب

مهر ومشق 110


در وادی طلب وقتی طالبیم و مطلوب مناسبی را می طلبیم , حتماً توانایی ورود به مرحله ی استغنا را داریم.
انسان می تواند توانگر بی نیاز باشد اما توانگری که با نیاز همراه باشد حاصلی جزء حرص و طمع ندارد. توانگری وقتی زیباست که توأم با بی نیازی باشد.
اقتضای دنیای امروزه ایجاب نمی کند تا برای رهروی کردن یکی یکی وادی عرفان را طی کنیم بلکه لطف خدا و عنایت امیرالمؤمنین پر پرواز ما، برای سالک شدن و قدم گذاشتن در جاده ی عرفان و عاشقی شده است.
یادمان باشد که شیطان درون و بیرون ما مدت هاست رسم دوستی بر پا کردند تا در این دنیای پر هیاهو رسم عاشقی را از یادمان ببرند. خداوند رسم عاشقی خود را با اعلام ولایت کامل کرد چرا که میانبر هر رهروی برای رسیدن به کمال، تنها عشق به ولایت آقا امیرالمؤمنین است و بس.
برای هر رهروی بعد از انتخاب عشق نوشتن مشقی لازم است که آن مشق سرچشمه از دل کلام الله دارد.
گفتیم انسان خلیفة الله و اشرف مخلوقات است که تفسیر آن در مشق عشق یعنی در اختیار داشتن همه توانایی ها در انسان . اگر کمی با دقت به خودمان و اعمالمان و راهمان نگاه کنیم حتماً گذر از چند وادی را در مسیرمان احساس می کنیم.
حب حضرت علی (ع) و آل علی(ع) ما را تبدیل به سیمرغی کرده که در جاده عاشقی مشغول پرواز است، اما سیمرغی که گاهی اشتباه پرواز می کند و گاهی بال و پرش می شکند.
وقتی سرمشق عشق را تکرار کردیم و درس عشق را فرا گرفتیم یعنی لایق سیمرغ شدن شده ایم و لایق پرواز، یعنی آن قدر بزرگ شدیم که راهنمایی کنیم و خط سیر بدهیم. سیمرغ وجودمان را بررسی کنیم و بسنجیم که آیا از وادی بدزبانی و دروغ و بدقولی گذشته ؟ آیا توانایی بخشندگی و مهرورزی پیدا کرده؟
قله ی قاف سیمرغ ما روز محشر و روز قیامت است، روز حضور در پیشگاه الهی برای عرضه ی آنچه سال هاست در سیمرغ وجودمان قرار دادیم.
عبور از وادی عشق سخت ترین بخش مسیر برای یک رهرو و سالک است اما باز خداوند لطف کرده و دل کوچک ما را با نور آقا امیرالمؤمنین و آقا سیدالشهدا آذین بسته است. سیمرغ ما علی (ع) و آل علی است.
وقتی خدا انسان را خلیفة الله قرار داد یعنی انسان را لایق جانشینی خود بر روی زمین دانست و انسان زمانی
خلیفة اللهی خویش را کسب می کند که در خط مَشی احکام شرعی و الهی خویش حرکت کند.
عینعشق شروع پرواز ما بود، شروع دسته جمعی و وسیع اما افسوس که بعضی از سیمرغ ها غافل از عشق بال زدند و از خط پرواز عشق گذشتند و دور شدند.
گفتیم مؤمن باید زرنگ باشد، مؤمن باید شاد باشد.، مؤمن باید با غم و اندوه بیگانه باشد، و زمانی غم و ناراحتی درونش ایجاد شود که توانایی التیام دردی را داشته باشد و برای تسکین غم دیگران کوتاهی کند.
به لطف خدا شادیم و عاشق بخشندگی و عاشق خدمت به خلق , این یعنی خط سبز پروازمان را گم نکرده ایم و عاشقانه در حال پرواز هستیم.
اما مراقب باشیم و محتاط، چرا که دیو سیاه منیت و تکبر همه جا با ما همراه و همسفر است تا بال های ما را زخمی کند و ما را آماده سقوط کند.
در آسمان عاشقی برای پرنده های ناامید جای پرواز نیست . برای سپری کردن جاده ی طولانی عشق گاهی لازم است تا فکر و اندیشه و توانایی هایمان را توانبخشی کنیم و برای پرواز تجدید قوا کنیم. به خودمان این اجازه را ندهیم که ناامید باشیم، ناامید از سیمرغ شدن و ناامید از پرواز و رسیدن. خداوند بشر را به رسیدن و توانستن بشارت داده است اما هر رسیدنی نیاز به گذر از ناهمواری ها و سختی هایی را دارد. ناامیدی سرمنشأ بسیاری از ناراحتی ها و بیماری هاست. ناامیدی و ناشکری مثل شکستن عهد و پیمان از گناهان نابخشودنی است چرا که خداوند در اوج لذت و عشق بشر را آفرید و جهانیان را مُسخر او کرد. برای خودمان متذکر باشیم، در ازای هر کاری موظفیم تا خدا را شاکر باشیم و شکر گزار. اگر شکر گزار بودیم و شاکر ، آن وقت است که فکر و اندیشه و اعمالمان رنگ خدایی می گیرد، برای کسی هم که رنگ خدا گرفته است، رنگ سرد ناامیدی معنایی ندارد.
یاعلی همیشه کلید قفل کوچک ترین و بزرگ ترین مشکلات و مسائل ما بوده و هست.
تمامی اعضا و جوارح ما حکم مرغ هایی را دارند که عاشق پریدن و رسیدند. وقتی سم ناامیدی را وارد بدنمان
می کنیم در واقع پر پریدن سی مرغ از سیمرغ های وجودمان را می شکنیم و راه پرواز را به رویش می بندیم.
غافلیم از آنچه داریم و امروزه به شکل قانون و کتاب و علم به ذهن ما وارد می شود. سال هاست خداوند دستور داده ببخشیم تا بخشیده شویم، سال هاست که دستور داده شده تا در مزرعه دل و مغزمان جزء زیبایی و خوبی نکاریم تا محصولی جزء خوبی برداشت نکنیم. قرآن و اهل بیت سالهاست منبع ورود انرژی های مثبت، شادی و رفع مشکل
بوده اند و این اوج عنایت خداست که چنین منابع بزرگی را در اختیار ما قرار داده است.
در راه عاشقی وقتی عاشقیم و شیفته، وقتی دل بسته ایم و سالک , دیگر پرواز نمی کنیم بلکه پرواز داده می شویم.
بارها گفتیم هر گوشه از تابلوی بزرگ کربلا سرشار از درس زندگی است برای راهنمایی و رسیدن ما به سر منزل مقصود . درس زندگی زمانی است که آب بر آقا امام حسین (ع) و خاندانشان بسته شد و حتی ایشان ذره ای احساس ناامیدی نکردند. درس زندگی در زمانی است که خانم حضرت زینب اسیر شدند و شاهد بر شهادت عزیزانشان بود، حتی ذره ای احساس ناامیدی نکردند.
وقتی درک می کنیم که محرم صحنه عشق ورزی است که اشک هایمان را با شناخت گره بزنیم و با هدف جلو برویم.
از محرم ایثار را یاد بگیریم ، یاد بگیریم عاشق باشیم و جز جلوه یار نبینیم . آن وقت است که اگر جسم جایگاه زخم نیزه و شمشیر شد، روح جایگاه تجلی یار می شود و حس زیبایی است که عشق بازی احساس ضعیف خشونت و ناراحتی را از بین می برد.
برای پر کردن توشه یمان محرم بهترین فرصت است. کافی است نیت کنیم و هدف را مشخص کنیم، آن وقت است که با بهره گیری از شناخت، توشه هایمان متبرک به نام اباعبدالله می شود.
گاهی برای خودمان یادآوری کنیم و عنان مغزمان را به دست بگیریم و فراموش نکنیم که یار و یاور ما مولا امیرالمؤمنین و خانم حضرت زهراست.
برای از دست دادن چیزی افسوس نخوریم که خداوند همیشه در ازای از دست رفتن کوچک ترین ها، عظیم ترین و زیباترین ها را به ما هدیه می کند، آن وقت است که ما هم بی نیازی را تجربه می کنیم.
یادمان باشد که تکریم و تعظیم مولا زمانی با ارزش و خدایی است که به خاطر خدا باشد.
وقتی شروع راهمان با عشق باشد این عشق وجود ما را سرشار از قدرتِ رفتن می کند، سرشار از قدرت تسلیم در برابر دستور معشوق،آن وقت است که وادی ها تبدیل به پله های ترقی ما می شود.
ناامیدی کفر است و نباید به خودمان ذره ای اجازه ی ناامیدی بدهیم. خشم، بیماری، پیری و افسردگی عصاره ی ناامیدی است.
عزم خود را برای رفتن به صحرای نینوا جزم کنیم تا در رکاب امام حسین(ع) مقام نوکری را کسب کنیم. شاه دین ما کسی است که کوچک ترین اعمالش زکات مال و علم او است.
رسم همسفری را از خانم حضرت زینب یاد بگیریم و وفادار و فداکار باشیم.
یاد بگیریم شادی و نشاط و غم و ناراحتی در رسم همسفری مشترک است و سهم همسفرها یکسان است.
تلاش کنیم تا رضایت نامه ی آقا امام حسین(ع)را از دست با برکت خانم فاطمه زهرا(س) هدیه بگیریم.
والسلام – یا علی مدد
سال 90
فقط روایت شد از رهرو مشق عشق 110...التماس دعا....همین..
یا حق


4