مروری بر قالب های شعری مدرن ۳***کوتاه یا چامک : هر کوتاه شاعرانه را می توان چامک نامید. چامکهای ممتاز و نخبه ، علاوه بر مشخصه های شعر کوتاه ( ایجاز و اقتصاد واژگان، نداشتن حشو و توضیحات اضافه ) ، دارای تصویرسازی ذهنی و نگارشی و قشنگ شناسی مدرن می باشند که با استفاده از عنصر خیال و احساس مفاهیم جدیدی را فرمی اتمیک ( اتم وار ، ذره) و صیقل خورده می سازند. اتم وار بودن یعنی ایجاز یا اقتصاد واژگان یعنی نداشتن توضیحات اضافه و حشویات ، و استفاده از کمترین و بهترین و به روز ترین واژه ها. اتمیک بودن ، مهمترین ویژگی یک چامک نخبه و خاص است. چامک نخبه ، از جنبه ی سُرایشی شعر ، پا فراتر نهاده و با توجه به پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و رسانه ای ، پای ویژگی های دیداری فرم را هم به میان کشیده است بطوری نمایش نگاره ی آن هم در انتقال مفهوم کاربرد دارد. از همین رو به شاعران چامک ، علاوه بر چامک سُرا ، چامک نگار هم گفته می شود . *انواع شعر کوتاه: - شعرک : از چهار ãÕÑÚ تشکیل شده است. قافیه ضروری در آن در مصراع دوم و چهارم است. در شعرک، میتوان از دو قافیه همزمان بهره برد. اصول شعرک: چهار مصراعی اند در تمامی وزنهای شعر کودک سروده میشوند ضربهٔ پایانی در آن محکم است تنوع قافیه دارند و گاهی از دو قافیه در چهار مصراع بهره میبرند هر هسته، کلیدیترین واژهٔ شعرک است شعرکهای دو هستهای، از دو واژهٔ کلیدی استفاده میکنند + دو نوع شعرک وجود دارد: *مثال: همه جا سرد است شده یخ بندان همه غمگین اند گل یخ خندان تک هستهای : شعریست چهار مصراعی که یک کلمه کلیدی در آن باشد. دو هستهای : شعریست چهار مصراعی که دو کلمه کلیدی در آن باشد. *مثال: یک ابر مهربان صد قطره روی برگ یک ابر خشمگین هم سیل، هم تگرگ - ترانک : کوتاهترین شعرکاملی است که ساخت و معنای مشخصی دارد و نه مانند شعرک تنها یک تصویر واحد است و نه مانند هایکو تنها به طبیعت بسنده میکند. ترانک بر خلاف هایکو از محدودیتهای وزنی، موضوعی، زمانی فارغ است (هایکو در زمان حال جاری است). شعریست همراه با آرایه ها و پرونده. *مثال: پدرم شعرمی خواند من شعر میگویم او باغهای فراوانی دارد من داغهای فراوانی - سه گانی : یک ÞÇáÈ ÔÚÑی از ÔÚÑ ˜æÊÇå است که از سه ãÕÑÚ یا سه سطر تشکیل میشود و طرحهای قافیهٔ گوناگونی دارد و در پایان آن، ضربهٔ ذهنی میخورد. این قالب با فرم بیرونی - کلی «کوتاه» و «سهلَختی» و فرم درونی - کلی «بسته» و «کوبشی» پدید میآید. سهگانی در سه شاخهٔ کلاسیک، نیمایی و سپید سروده میشود و این امر، در کنار امکان کاربرد طرحهای قافیهٔ گوناگون و همچنین امکان کاربرد وزن دلخواه، برای شاعر آزادی عمل مطلوبی به بار میآورد. اصول سه گانی: کشف و اتفاق شاعرانه برخورد میان عاطفه و تفکر برابرداشتن جوانب صورت و معنی بهرهگیری از شگردهای ویژهٔ «امثال و حکم» و «کاریکلماتور» و «گزینگویه» تناقض ایجاز مضاعف زبان ساده و در عین حال، استوار *مثال ها: فرمها بیرونی- جزئی سهگانی کلاسیک عبارتند از: ۱. کلاسیک با طرح قافیهٔ یک- سه: حیرانم از این حس. گلها همه زیبا، من عاشق نرگس. ۲. کلاسیک با طرح قافیهٔ دو- سه: مانده تا دریابد خانهٔ دوست کجاست. ماه هم سربههواست. ۳. کلاسیک با طرح قافیهٔ یک- دو- سه: اولش شیداییست، آخرش تنهاییست. گل، همان زیباییست. ۴. کلاسیک با طرح قافیهٔ یک- دو: زندگی، پیر میکند ما را، مرگ، تحقیر میکند ما را. وای اگر شوکران عشق نبود! ۵. کلاسیک بیقافیه: بیم از مرگ، عاشقم کردهست. وای! اما تو آنچنان خوبی که برایت سهسوته میمیرم. - سهگانی نیمایی فرمهای بیرونی-جزئی سهگانی نیمایی عبارتند از: ۱. نیمایی با طرح قافیهٔ یک- سه: برای او همین دو بال بس بود. دو بالِ میلهمیله. پرنده یک قفس بود. ۲. نیمایی با طرح قافیهٔ دو- سه: از خدایان پر، وز خدا خالیست. قلب ما سرزمین اشغالیست. ۳. نیمایی با طرح قافیهٔ یک- دو- سه: از بس که گردآلود هر خاکیم، هرچند بر خاکیم، انگار در خاکیم. ۴. نیمایی با طرح قافیهٔ یک- دو: گرمِ گفتگو، با زبانِ بوسه بوسه بو... ، ماهیان. ۵. نیمایی بیقافیه: از کجا معلوم آن درختی که عاشقش شدهام، عاقبت، دارِ من نخواهد شد؟ - سهگانی سپید فرمهای بیرونی - جزئی سهگانی سپید عبارتند از: ۱. سپید با طرح قافیهٔ یک- سه: زخمهایم را بستی، خود بهسان تیری در قلبم نشستی. ۲. سپید با طرح قافیهٔ دو- سه: چه کودکانه جار زدیم عشق را! غافل که به کمین نشستهاند دزدان دل. ۳. سپید با طرح قافیهٔ یک- دو- سه: در واپسین چشمانداز صدای تو به گوش میرسد باز، ای زیباترین آغاز! ۴. سپید با طرح قافیهٔ یک- دو: خوشبخت است یا بدبخت، تکدرخت، در حیاط زندان؟ ۵. سپید بیقافیه: بگو دوستت دارم و سکوت کن! گل هم باشد، خار میشود.
|