شعرناب

شمع

رأس ساعت ۱۱شب آغاز گفتگوی تنهایی و بارش مداوم باران
شمعیدر میانه اتاق روشن نبود
تو بودی با تمام ویژگی های مشترکت با شمع از جمله "سوختن ،برافروختن و شمع هر محفلی شدن و با هیچ کس انس نگرفتن .
و ادامه بارش بی وقفه باران در فهم تنهایی ندیده ات .
تاریک بود اتاق پر نور آن هنگام که چشمانت ،گریه پر کرده باشد و صفحات کتاب تبدیل به چاهی برای فرو خوردنش باشد
تحمل دردهای علی بر چهره زلال چاه ،
آه به راستی که علی تنهاست و در فهم بزرگی تنهایی علی همان بس که نور (حضرت فاطمه )نیست
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ /سوره نور آیه 35»؛
از مهتاب غلامی


1