دخترکی که دیگر نیستاینروزها همه جاسخن از رومیناست... رومینا و هزاران رومینای دیگر در جامعه ما به راحتی اب خوردن به قتل میرسند و ما در نبودنشان مرثیه سرایی میکنیم و زمین و زمان را به آتش میکشیم که چرا و هیچ جوابی نمیگیریم. این است فرجام دختران و زنانی که بی گناه فقط به جرم عاشقی به اسم ناموس خاموش میشوند . مقصر کیست ... به کدامین گناه رویاهایم را سربرید دستی که مرا تا آسمان میبرد و من به چشمانش... رومینا دخترکی که دیگر نیست این قصه سر دراز دارد و این حکایت همچنان باقیست و من به این فکر میکنم که چرا وچگونه آن پدر دلش آمد به چشمان معصوم دخترش نگاه کند و به راحتی جانش را بگیرد. آن دخترک از عشق چه میفهمید که پدر را انقدر عاصی کرد که به راحتی ... و هیچ جوابی نمیگیرم... پدری که عاشق دخترش نبود چطور عشق را به دخترش اموخت که وقتی دختر عاشق شد او را به جرم عاشقی به قتل رساند. معیار عشق و عاشقی چه بود برای دختر سیزده ساله که جانش را گرفت. از کدام پدری چنین کاری برمی اید جز شیطان ،ایا جز شیطان نام دیگری دارد....
|