جمعه ۶ مهر
|
|
آمدی ابری شدم .
باری چو باران در برم .
|
|
|
|
|
برو ای عشق
من از مردم گریزانم!!!
|
|
|
|
|
هروقت دویدیم به مقصد نرسیدیم
|
|
|
|
|
دو سه روزی هست ،
دورشده حالِ زارم
|
|
|
|
|
من از تو نخواهم هیچ...الا خود تو
|
|
|
|
|
شرط می بندم دلت مثل دل قناریاست
می تونم حدس بزنم چشات شبیه آهواست
|
|
|
|
|
در حسرت بوسه از لبت دل شده حیران
جانا بستان بوسه بده، لب تو مرنجان
|
|
|
|
|
چند وقت پیش
زنی را دیدم...
|
|
|
|
|
جومونگ مردانگی ات رانگه دار
بیا عبرت گیر از کیسان مختار
|
|
|
|
|
پرواز را ز خاطر خود پاک کرده اند
|
|
|
|
|
برود یا نرود بی سر و سامان در باد
|
|
|
|
|
از زمین و آسمانت شکر ، روی پنهان و نهانت شکر
میشوم آسوده ای باقی چند صباحی میهمانت شکر
داده ای ه
|
|
|
|
|
کودک درونم
بسان گنجشککی
در حوضِ احساس
بقدر وسعت دریا
مملو از تیله های نور
|
|
|
|
|
این خانه بعد از رفتنت دنیای درد است
|
|
|
|
|
هر روز اینجا تکیه گاهم باش
|
|
|
|
|
میخواهم
به آدرسی
که کف دستم نوشته اند
بروم..
|
|
|
|
|
چه مبارک شده آغاز جهان است انگار
|
|
|
|
|
چنان این دوستت دارم قشنگ است
|
|
|
|
|
درودِ جاویـد و پایـه بر کسی که دلبنـدِ میهن است
بگیرمش از شـرف طلا هر آنکه فرزنـدِ میهن است
|
|
|
|
|
هرکه آمدپله ای ساخت براین دیوارحاشای بلند
|
|
|
|
|
همه چیز زیر سرِ استبداد است
|
|
|
|
|
خبرت هست؟
چگونه به دلمبنشستی
|
|
|
|
|
هیچ ارزشی برام ،
با ارزش تر از نورِ مهروَشِ ماهت نیست
|
|
|
|
|
✍️ترانه سرا: م.مدهوش❤️
🎧دکلمه: بانو هستی احمدی🌹
|
|
|
|
|
تو برو سوخته دل باشم و یا زنده دلی فرقی نیست
با همین سوخته دل حال خرابم به خودم مربوط است
|
|
|
|
|
از آن چیزی نگفتن غیرت مردانه اَم،من حرف خواهم زد
|
|
|
|
|
شعوردیدن
تو بدیدی مارا ،همه بی چشم به دنبال عصا
نور تو شاه کلید،همه گشتیم رها....
|
|
|
|
|
شب تا به سحر غرق تمنای تو بودم
دل خسته و بیمار ز سودای تو بودم
با هر تپش قلب یه یاد تو شکستم
|
|
|
|
|
روزی ک دستم را گرفتی باورت کردم
|
|
|
|
|
انتظار حلقه دستت ب دور گردن من
|
|
|
|
|
درود و عرض ادب
قلبم از صبح در تب و تاب است
اضطرابی عجیب در سینه
گرچه من صادقانه بخشیدم
دل شده
|
|
|
|
|
تابستان فصل بی بدیل سال،فصل سرسبزی درختان تنومد ،فصل بهارنارنج و گل های محمدی،فصل من ، فصل عشاق بی ق
|
|
|
|
|
در کُدامیـن "کوچهی مهتـاب" تنـها ماندهام!؟
بیتــکاپو ... در بهــــارِ آرزو، جــــا ماندهام!؟
|
|
|
|
|
عاشقیم رو لب تیغ نمیشه باتو بیام
|
|
|
|
|
ناگه فرو میریزد این دیوار
بر قلب خسته میشود آوار
...
|
|
|
|
|
آشیانِ مرغِ دل زلفِ پریشانِ تو است
هرکجا باشم پری این دل که میهمانِ تو است
|
|
|
|
|
در گور ِ تختم می نشینی بغض ِ لاکردار
ای بی مروت اندکی دست از سرم بردار
با گریه هایم ناگهان شب می ش
|
|
|
|
|
تیر آخر شعر خواهد بود شعری که مرا ...
|
|
|
|
|
دل پیر و ارزویی بر جوانان دارم
|
|
|
|
|
گرم تر بتاب
شاید رسیده شد
سیب آرزوهای ما...
|
|
|
|
|
جذبه مست نگاهتبهکنار
که مرا برد به یغما در آن
گرمی دستانت
|
|
|
|
|
پرنده ها
در جنگ
آواز نمی خوانند
و بر بلندای آسمان
تنها گلولهها هستند
که پرواز میکنند
صد
|
|
|
|
|
چه چهره ای داشت ،
" چهره ای هیراد " *
یه چهره ی کامل بی ایراد
|
|
|
|
|
بیچاره ، دکترش که تورا تجویز می کند
|
|
|
|
|
نشستم با جسارت در دلت با عشق و طنازی
|
|
|
|
|
از این آشفتهسرای زندگانی
از این ابر سیاه آسمانی
رهایی ده تو مرا
در سکوت شب
نور ماه از میان ابره
|
|
|
|
|
دلم تنگ شده برات،برای بوی گردنت
یادم میاد خاطرات، با،تویی که فراموش شدنی نیست
دلم نبودنت همش شده ب
|
|
|
|
|
درود و عرض ادب
دیگر توانی در وجودم نیست
حتی اگر تو باز برگردی
من خسته از طغیان فریادم
خسته ز ه
|
|
|
|
|
دل که ابری شد هوایش رنگ بی رنگی شود
|
|
|
|
|
افسوس ندانست،
قاتل باغش که بود.
|
|
|
|
|
نگهی تا که چنین سینه ز طارق شدنم
|
|
|
|
|
شام پاییز مرا کابوس تابستان، سحر کن
جنگل خشک درونم را بسوزان، شعله ور کن
کاش پاییزی نبود امسال
|
|
|
مجموع ۱۲۶۹۰۰ پست فعال در ۱۵۸۷ صفحه |