سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        داستان کوتاه
        ارسال شده توسط

        باران آریایی جاویدان

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۳۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۵۳ | نظرات : ۰

        زخم هایِ عمیقِ روحش، پُربود از عفونت هایِ تهوع آور! مردمک چشم هایش دریچه ایی بود به قلبِ سیاه وپُر از کینه اش، کینه ایی که ریشه دوانده بود در همهء وجودش! کینه ایی که مثلِ غدهء سرطانی تمامِ وجودش را تسخیر کرده بود. تجاوز، خشونت، قتل فقط برخی از جرم هایِ بی شمارش بود.
        در کودکی، پدرش خود را به خاطر مشکلات زیاد جلویِ چشمان کودکانش به دار آویخته بود.
        از همان جا و همان لحظه دنیایِ آبی و صورتی کودکیش تبدیل به جهنمی سیاه و کبود شده بود.
        شاید پدر نمی دانست با خود معصومیت و دنیایِ پر از عشقِ کودکانش را هم به دار می آویزد!
        به راستی مجرم کیست؟

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۶۳۷ در تاریخ چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0