شهرِ من نقطهیِ آغازِ (تو پرواز) شود
از حصارِ قفسِ سینه ام (آواز) شود
زخمیِ سیلِ خیانت شده اینک اما
ای برادر سحری کوچِ شب ( آغاز) شود
سلام
سالی پُراز خیر و برکت توام باسلامتی براتان از یگانه خدا خواهانم
واقعه ی تلخی بود و بسیارصبرطلب که مآثر از برخی بی مسوولیتی ها و آسوده خیالی های مدیرانِ پُشتِ میز لم داده ی حقوق بگیرِ مفتِ ایران که اگر آب نباشدبه جای همتِ حفرِ قنات یاچاه ناله سردهند که خشکسالی ست و اگر برعکس نعمتِ آب و باران باشد به جای تدبیرِ سدسازی و زه کشی و مدیریتِ این همه منابع گویند سیل آمد و بُرد و الی آخر ....
همیشه چوبِ بی لیاقتی و بی کفایتیِ مسوولان مملکت را مردم اینطوری میکِشند در زجری جبران ناپذیر متاسفانه ...
بجا و زیبا بود