چهارشنبه ۲۸ آذر
مقایسه ای کوتاه بین شعر نو و کلاسیک
ارسال شده توسط علی رفیــــعی وردنجانی در تاریخ : دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۴۲
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۹۳۱ | نظرات : ۶۲
|
|
بنام خدا
باسلام و احترام ؛
در ابتدا عرض میکنم این مقایسه نظر شخصی من و کاملا ذوقی است...شعر کلاسیک یکی از قالبهایی است که از گذشته شاکلهی ادبیات ما بوده و هست...حتی میتوان گفت شعر فارسی به این هیئت زاییده شده است. قالبی بسیار زیبا و شکیل که میتواند پاسخگوی ما باشد. با انوع مختلفی مثل غزل و مثنوی و رباعی و غیره و با بحرهای عروضی متفاوت...از رمل و هزج تا متقارب و رجز و غیره و با تعداد رکنهایی که کم و زیاد هم میتوانند بشوند.
این تنوع گسترهی بسیار زیادی را پدید میآورد. شعر کلاسیک عرصهی خودنمایی شاعران بسیاری بوده است از رودکی تا جامی از جامی تا پروینها و از پروین تا فاضلها...
اما خب! شعر کلاسیک هم مانند هر جوانی بر سر خانه و زندگی خودش رفت و بچه دار شد...شعر نو به نظر من زاییده شعر کلاسیک است نه سبکی برگرفته از غرب و فرهنگ غربی! به نظر من حتی شعر سپید ایرانی با نمونه های غربی خود بسیار متفاوت است که در این نوشته کوتاه قصد باز کردن این موضوع را ندارم. به نظر من شعر نو اعم از سپید و نیمایی و حتی موج نو زیباست...میتوان در لحظه احساسات را بیان کرد بدون اینکه خود را محصور کنیم در بحرهای متلاطم و مواج! خیلی احساسی و متفاوت...با تمام احترامی که برای شعر کلاسیک و کلاسیک سرایان قائلم باید بگویم که شعر نو قابلیت رقابت با کلاسیک را دارد. هنر شعر نباید محصور در اشکال خاص شود. شعر بتن نیست که در قالبی بریزیمش و شکل بگیرد؛ شعر احساس است و احساس حد و مرز ندارد...احساس بی حد قالبی بی حد میخواهد...آن قالب هم شعر نو است...بیان احساسات آن هم نه احساسات معمولی بلکه احساسات پیچیده و عجیب در شعر نو ممکن است همانطور که در کلاسیک ممکن است اما این نوع بیان عرفا در شعر کلاسیک نقص بشمار میآید و در شعر نو حسن!
خلاصه قالب نو بسیار ابتکار زیبایی است از نیما که فروغها آن را به اوج رساندند و به ما احساس پرواز آزادانه را میچشاند...شعر نو شعری است که گفتنش احساساتی عجیب میخواهد و فهمیدنش احساساتی عجیب تر!
پس سرودن و حتی فهمش کار هر کسی نیست!
متشکرم.
"مقایسهای کوتاه بین شعر نو و کلاسیک"
علی رفیعی وردنجانی
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۸۰۲۲ در تاریخ دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۴۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
سلام و درود منتظرت می مانم تا که برگردی | |
|
حقیقتش را بخواهید بحث لباس جدید و قدیم نیست بحث لباس و بی لباسیست! جسارتم را ببخشید | |
|
جناب رمضانی سلام آمدی با " دستی پر " استفاده کردم ممنون .... منتظر نظرات احتمالی سایر عزیزان هم هستیم . | |
|
انشاالله | |
|
ابوالفضل عزیز شعر سپید اصلا وزن ندارد به قول خود سپیدگویان نثری است با آهنگ درونی(من که نمی دانم این آهنگ درونی چیست!!!) اشتباه است که بگوییم سپید وزن دارد. اصلا شاملو برای همین سپید را به وجود آورد(در ادبیات ایران منظورمه) او رعایت وزن را مانع بیان احساس واقعی شاعر می دانست. | |
|
سلام مجدد،شعر سپید وزن دارد گه گاهی هم با قافیه سازی و ریتم های نرم و لطیف. موج نو رو از سپید جدا کنید. شکل سپید ؛ بر شعری اطلاق می شود که وزن وآهنگ دارد اما وزن آن عروضی نیست. قافیه در این شعر جای ثابتی ندارداما شاعر به اقتضای مقال می تواند آن را در شعرش به کار برد که این خود باعث ایجاد موسیقی در شعر می شود. برخی بر این گمان هستند که قالب هایی چون شعر سپید و موج نو را نمی توان به عنوان شعر معرفی کرد بلکه بیشتر به قطعه ی ادبی مانند هستند اما باید دانست که فارغ از شعر موج نو که در عصر ما کمتر از آن استقبال شده و کم کم از عرصه ی شعر رخت بر می بندد ،باید اذعان کرد که شعر سپید در حال حاضر جایگاه ویژه ای در میان ادب دوستان داردو باید اقرار کرد که رشد وتعالی شعر سپید تا حد زیادی مدیون احمد شاملو ( متخلص به ا. بامداد ) یکه تاز عرصه ی شعر سپید است. احمد شاملو باسابقه ایی طولانی در سرودن شعر سپید وبا مدد گرفتن از شعر ترجمه و کنار هم قرار دادن عنا صر شعری و بهره گیری از زبان خاص شعری که اورا صاحب سبکی شخصی کرده ، توانسته این شعر را به نحو بارزی به تکامل برساند. به طور کلی می توان عناصر شعر سپید را که همانا علل اصلی نزدیک شدن شعر سپید به جوهر شعری دانست ازین قرار برشمرد: الف. موسیقی لفظی شاعر شعر سپید با استفاده از شگردهای خاص موسیقی لفظی چون واج آرایی، تکرار ، اشتقاق و... می تواند در ایجاد زیبایی صوری شعر، نقش ارزنده ایی ایفا کند: «من از سکوت سرد ثانیه ها نمی هراسم» در این شعر تکرار صامت « س» موسیقی لفظی ایجاد کرده است که به زیبایی آن افزوده است. ب. قافیه یکی دیگر از عواملی که به ایجاد موسقی در شعر سپید کمک می کند به کار بردن قافیه است که هر چـند در شـعر سپید اخـتیاری اسـت اما خود از عوامل زیبایی بخشی این نوع شعر محــــسوب می شود: « میان خورشیدهای همیشه زیبایی تو لنگری است نگاهت شکست ستمگری است و چشمانت با من گفتند که فردا روز دیگری است » ( احمد شاملو) | |
|
ابوالفضل عزیز باز هم می گویم این را اصلا رعایت وزن عروضی برای شعر سپید عیب محسوب می شود چون ناخوآگاه شاعر را در گیر پیدا کردن کلمه ی مناسب آن وزن را می کند.و این بااصول پایه ای شعد سپید در تضاد است اشتباه نکن دوست من موسیقی درونی با وزن خیلی تفاوت دارد | |
|
هر وزنی که عروض نیست. بنده نامی از عروض نبردم. | |
|
اصلا کار هنر مدرن در همه ی زمینه های هنری هنین بوده در کنار معرفی تفکرات نو و بی بدیل باعث تولد شبه هنر مندانی شد که از روی لا علاجی به این سبکها روی آوردند.
اصلا بنیان هنر مدرن با اشکال کلاسیک آن از مین تا آسمان تفاوت دارد.
هنر مدرن احساسات و تفکر را بر هر چیز دیگر مقدم میداند در صورتی که هنر کلاسیک در وحله ی اول چهرچوب را بررسی می کند و سپس محتوا را | |
|
سلام.متاسفانه دوستان فقط میروند ایموجی(emoji)گل و بلبل به هم میدهند! ای کاش کمی در بحث ها هم شرکت کنند،نقد کنند و نظرشان را بگویند،بی پرده!!! | |
|
محتاجم به دعا | |
|
در صمن تیک نقد را زدم که دوستان تشریف بیاورند. | |
|
الان که بررسی کردم دیدم در پست ها هم باز گذاشتن باب نظر دهی و متعاقب آن نقد هم در اختیار نویسنده است . | |
|
به هیچ وجه به هبچ وجه. من از این کار ها (خرده گرفتن)بلد نیستم | |
|
خدا را شکر | |
|
مانند این شعر
« میان خورشیدهای همیشه زیبایی تو لنگری است نگاهت شکست ستمگری است و چشمانت با من گفتند که فردا روز دیگری است » ( احمد شاملو) | |
|
ما وقتی واژه ی وزن را مطرح می کنیم نا خودآگاه متذکر وجود ضرباهنگ یا در اصطلاح موسیقی وجود ریتم شده ایم.
وزن از تسلسل ضرباهنگ هایی خاص که به صورت متوالی هستند به وجود می آید ،با فواصلی دقیق از لحاظ موسیقایی. همان طور که در موسیقی بخش آوازی هم وجود دارد ،در شعر هم نمودش می شود شعر سپید.
شعر سپید موزون نیست بلکه موسیقی درونی دارد. همان طور که قطعات آوازی در موسیقی، ریتمیک و موزون نیستند اما تسلسلی موسیقایی در بطن آنها مشهود است.
باز هم متذکر میشوم موسیقی درونی با وزن چه عروضی چه غیر عروضی فرق می کند. | |
|
ممکن است من بد مطرح کرده باشم. هرچند نامی از عروض نبرده بودم. اما متشکرم از تو سینای عزیز و آموختم. | |
|
ابوالفضل جان بنده هم مطالب و دانش ارزشمندتون بهره مند شدم. سپاس از وقتی که میگذاری عزیزم | |
|
موید و پیروز باشید دوست عزیزم جناب دژاگه التماس دعا
| |
|
گرانقدر استاد از این که به این جمع توجه کردید صمیمانه سپاسگزارم با آرزوی سلامتی... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خسته نباشید
استفاده کردم ازمطالب خوب شماودوستان
ممنونم ازپستهای پربارشما