سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        فندک
        ارسال شده توسط

        امیر اصفهانی(دلقک)

        در تاریخ : يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۷۷ | نظرات : ۱۱

        امشب،،امشب میخواهم شوربختی تمام دریاها را،،امواج ناکام سرشک دربدرم را،،از گوشه چشمان شب زده ام،،قطره قطره بگریم،،،خانه محقر و سوت و کورمان را،همهمه ای نیست جز شیون سکوت و جای خالی مادر نازنینم،وصدای گاه گاه فندک،،که رویای مرگم را بهم میزندو هاله ای از دود،،و در میان ان مردی که،،پدر من است،،سالهاست چشمان پدرم همیشه نیمه باز بوده و در قماری تلخ،بنام اعتیاد،،ته مانده های بیصاحب خود را و مرا به حراج نیستی میبرد،،او تسلیم زندگی و من لگد مال تقدیری میشوم که دیگران برایم رقم زدند..در کنج اتاقم تنها گاه سرفه های خشک پدرم ،مرا از ژرفای مرگ بیرون میکشد،،و باز صدای فندک، ،او اتش میزند و من میسوزم،،دود میشوم،،اشگ میشوم،شیون و ناله ای بی سرپناه در عمق سینه ام فرو میمیرد،،مرا میکشد،،،تنهایی،ترحم تلخ، و نگاه تلخ مردم،،وباز،،پدرم ،،اتش میزند،،و این سرنوشت برخاک مانده من است که شوربختی دریا را به مبارزه میطلبد و عمق هیچ چاه بیابانی را یارای بیان عمق اندوهم نیست،،اندوه درونم،زخم جانم را ،التیامی نیست از دست رهگذران مگر شوری تمسخری که برباد میدهد جان نیمه جانم را و باز پدرم،فندک میزند و اتشی دگر ،،،و من ،،من پریشان و گمگشته در کشمکش ناچاری،یک روز دیگر را،از عمر بخت برگشته ام میبازم،،هم اواز با،سمفونی اشکهای بی کفنم که بر گونه ام میمیرند و صداااای مرگبار،،فندک بیداد پدرم،،_____ از ترحم،از نگاه تلخ مردم سوختم کودکی رابا نخ غم برجوانی دوختم ارزویم را پدر،،اتش زدی با فندکت رسم دنیارامن از رفتارتو اموختم

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۲۹۳ در تاریخ يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۰۶
        او تسلیم زندگی و من لگد مال تقدیری میشوم که دیگران برایم رقم زدند.. خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادربزگوارم
        عالی قلم می زنی خندانک خندانک خندانک
        همه ی ما به نوعی گرفتار تقدیری اجباری هستیم
        می گویند انسانیم ومختار اما اینگونه نیست گاهی جبر روزگارتوان هر عملی رو ازانسان می گیره وبرخلاف میلمون باید دست وپابزنیم درداین دردهاخندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۵۶
        درود بر شما بزرگوار

        قلمتان زیباست خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۵۰
        سلام ودرود
        بسیار زیبا نوشتید عالی
        وچه حقیقت تلخی. ....
        ماهی را هروقت از آب بگیری تازه ست خندانک
        علی ناصری(عین)
        سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۴:۳۱
        باسلام واحترام
        درد بزرگ بشر امروزی تصویری از رنج ماست خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۴۹
        درود بر شما خندانک
        خیلی سوگمندانه بود
        دلم را به درد در آورد
        سوختم از اینهمه آتشی که دودمان همنوعان و هموطنانم را به آتش می کشد ولی مسئولین هنوز بر سر قسمت بیت المال این مردم سر هم کلاه می گذارند و غارت می کنند




        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0