سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    معرفي سبك شعري جديد به نام: \ شعرنگاره\
    ارسال شده توسط

    عیسی نصراللهی( تیرداد)

    در تاریخ : يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۰۴:۰۳
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۷۳ | نظرات : ۲۳

    به نام يزدان پاك\ سلام به تمامي عزيزان
    سبك جديد شعري اينجانب  شعرنگاره  نام دارد با اين توضيح كه:
    از ذهنيات دور ميشويم_روياپردازي محض را برنميتابيم بلكه عينيت ميبخشيم.....انگار نقاشي چيره دستي دارد تابلويي را صورتگري ميكند\  ديدنيها را نگارگري ميكنيم تا مخاطب از گفتنيها، تابلويي را در مقابل چشمانش تجسم كند
    پس شرط واضح و اساسي شعرنگاره: استفاده از واژه هايي است كه قابل لمس و ديدن و داراي وجهه اي عيني ميباشد.....به امور باطني ونامريي كاري نداريم" از حسد و ريا و نيت و بطن و كينه و درونيات حتا عشق خبري نيست" چون در  شعرنگاره كسي نقاشيشان نميكند
    دوم: استفاده ي بيشتر از افعال"  كه گوياي حركت وپويايي اند و جان ميبخشند"
    ذيلا  چند نمونه از "  شعرنگاره " از اينجانب :
    هيچ...
    آهويي بود
    خميد
    و
    چريد
    و
    چميد
    و
    رميد
    و
    جهيد
    و
    رفت.....
     
    \\\\
    بادي
    وزيد
    انداخت
    و
    برد   .......   
     
     
    اميدوارم توسعه يابد\ منتظر نمونه آثار و همكاريتان هستم
     
    موفق باشيد_عيسي نصراللهي تيرداد95/4/6

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۷۱۶۷ در تاریخ يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    سه شنبه ۸ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۰۴
    خندانک خندانک خندانک
    درود برادرخوبم
    خسته نباشید
    خیلی ایده ی جالبی بود
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    عليرضا حكيم
    پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۲۲
    خندانک خندانک خندانک
    مهدی رفوگر
    پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۲۲
    سلام
    مدتی است که سخن نگفته ام ....اما این ابتکار شما مرا به سخن واداشت ....استاد و دوست گرانقدر آیا جداسازی واژه ها در یک جمله میتواند نوعی شعر باشد ؟
    سبزی
    سبزی
    پیری بود
    که
    در
    کوچه ی ما داشت تقلا میکرد
    این مثال شما آیا این متن نیست؟؟؟؟
    سبزی
    سبزی
    پیری بود که در کوچه ی ما داشت تقلا میکرد

    مثال دیگر:
    باران
    و
    بارش اشکهای
    مادرم از پشت پنجره
    امانش نمیدهند
    =======
    باران و بارش اشکهای مادرم از پشت پنجره امانش نمیدهند
    سوال به چه کسی امان داده نشده ؟؟؟؟ مادر ؟؟؟ یا دیگری؟؟؟

    مثال دیگر :
    آلاکلنگ
    نیمی بر فراز
    و
    نیمی
    در
    فرود
    ======
    آلاکلنگ
    نیمی بر فراز و نیمی در فرود

    مثالی دیگر :
    گربه ی خیس کوچکی
    در
    کوچه ی بن بست
    را
    به
    تماشا نشسته بود....
    ======
    گربه ی خیس کوچکی در کوچه ی بن بست را به تماشا نشسته بود....

    مثالی دیگر :
    ماه
    تارنمای هسته ی نوری دور
    بر
    سریر تختگون سکوت شب
    =====
    ماه تارنمای هسته ی نوری دور بر سریر تختگون سکوت شب

    مثالی دیگر :
    بر پهنای آسمان
    شهابی
    کشید
    خط سرخ بزرگ و آتشین خویش
    و
    رفت
    ======
    بر پهنای آسمان
    شهابی کشید خط سرخ بزرگ و آتشین خویش و رفت
    مثالی دیگر :
    سایه انداخته بود
    مرغابی
    در
    اوج
    دریای
    همین آبادی....
    =====
    سایه انداخته بود
    مرغابی در اوج دریای همین آبادی....

    اندیشه زیبایی دارید اما فراموش نکنید باید هنوز بر روی آن کار کنید ..... وصف ها ....جملات .... ترکیب ها بسیار زیبا هستند ....
    من سواد کلاسیک ندارم .... فقط بنابر تجربه کوتاهی که در نوشتن دارم سخن گفتم .....
    پیروز ...تندرست ...شادکام باشید خندانک خندانک خندانک خندانک





    مهدی رفوگر
    جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۰۰:۴۹
    سلام
    بادي



    وزيد



    انداخت



    و



    برد .......
    در اينجا با دو جمله و سه فعل كارگشايي ميشود :
    بادي وزيد
    انداخت و برد
    انداخت ....برد .... با واژه ( و ) ارتباط كامل يافته و با آنكه دو فعل مختلف هستند در يك راستا قرار ميگيرند و جدايي ناپذير ميشوند...... براي من جالب است كه واژ ه هاي ربط مثل چسب هاي دو قلو همه واژه ها و جملات را به يكديگر پيوند ميدهند ...اما اكثر دوستان نيمايي و سپيد اين مسئله را باور ندارند .......
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۵۳
    سلام
    و نمونه ای دیگر :




    سایه انداخته بود
    مرغابی
    در
    اوج
    دریای
    همین آبادی....
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۵۸

    بر پهنای آسمان
    شهابی
    کشید
    خط سرخ بزرگ و آتشین خویش
    و
    رفت
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۰۹
    نمونه ی زیر :


    جستار گرگ پیری بود
    بر
    دره ی مه گرفته ی برف آلود نرم
    .
    .
    .
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۶:۵۵
    ////////////////////////////


    ماه
    تارنمای هسته ی نوری دور
    بر
    سریر تختگون سکوت شب


    ///////////////////////////

    بطریهای خالی مطرود
    انگار
    خاکریز ابدی دریاچه ی شهر منند....






    ( من نباید چیزی را بخوانم که نمی بینمش
    منتظر طرحهای شعرنگاره تان هستم )
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۲۰:۲۲
    گربه ی خیس کوچکی
    در
    کوچه ی بن بست
    را
    به
    تماشا نشسته بود....

    ///////////////////////////

    آلاکلنگ
    نیمی بر فراز
    و
    نیمی
    در
    فرود

    //////////////////////////////

    باران
    و
    بارش اشکهای
    مادرم از پشت پنجره
    امانش نمیدهند
    .
    .
    .
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    دوشنبه ۷ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۴۷
    بنابراین سرودن شعری ( چه از نوع سپید-نیمایی و مشتقات آن ) که نخواهیم از اوصاف و افعال و اسماء غیر مادی استفاده کنیم بخودی خود سخت است\" تصور کنید که چیزی گفته شود که اثری از: غم و عشق و تنهایی و خشم و کینه و حرف دل و معنویات در آن نباشد
    مگر میشود؟ و این بود که \" شعرنگاره \" همان تصویرسازی و عینیت بخشی واژه ها در ذهنم شکل گرفت

    آهویی گردن خم کرد....به خوردن مشغول شد....خرامان خرامان اطراف رانگریست....ترسید....و جستارتندی زد و فرار کرد( این تصویرسازی شعر آهوی فوق است که در فیلم گونه ای کوتاه شکل گرفت ) یعنی مخاطب دیگر نمیخواهد نیت و قصد شاعر را بفهمد و بار بس سخت فهمیدن کلمات را تجزیه و تحلیل کند\" حالا اینجا مقصود چه بود؟ از اینها خبری نیست....شکل است و عکس است و تصویر است \" بدون خیال\"
    آنچه که ضرورتش جانبخشیست....


    نمونه ی دیگر :
    سبزی
    سبزی
    پیری بود
    که
    در
    کوچه ی ما داشت تقلا میکرد


    وقتی خوب بنگریم یا بخوانیم( عکس پیرمردیست در کوچه ای که مشغول امرار معاش است ) که بار الفاظ را به دوش میکشد\" خوردنی-.....\"
    مرجان تاج دینی( دریایی)
    پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۰۹:۰۸
    دورود برشما
    ایده جالبیست
    موفق باشید
    خندانک خندانک خندانک
    علی   صادقی
    پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۱۷:۰۰
    خندانک
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۵۴
    خیلی خوبست که توضیح می دهید در باره این نوع شعرتان استاد
    می خوانم نظرات دوستان وشمارا تابیشتر با چارچوب ساختاری شعر شما آشنا شوم...اندیشه های بلندتان جاری خندانک
    عیسی نصراللهی( تیرداد)
    جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۰۸:۴۲
    تقدیم به جناب رفوگر:


    (ماهی از تنگ پرید
    و
    جان
    داد
    دگر این
    مردن
    و
    غلتیدن در خاک
    ندارد:
    تفسیر )



    ...............بداهه
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0