سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        انواع حشو
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۵۱ | نظرات : ۲۸

        حشو قبیح (1)
         
         
        یکی از عواملی که حضور آن تأثیر ِ منفی ِ بعضاً ظریفی بر کیفیت ترانه می‌گذارد، حشو قبیح است. حَشوْ در لغت به معنای چیزی‌ست که با آن درون چیزی را پُر می‌کنند و در اصطلاح بدیع، آوردن کلمه یا جمله‌ای در میان جمله‌ی اصلی است که در انتقال مفهوم یا پیام جمله‌ی اصلی بی‌تأثیر است و به همین دلیل آوردن آن ضرورتی ندارد و – در حشو قبیح – مخلّ نیز هست. (2)
         
        حشو را بر سه دسته تقسیم نموده‌اند:
         
        1- حشو قبیح
        2- حشو متوسط
        3- حشو ملیح
         
        در تعریف هر یک از این سه دسته این‌گونه آمده است:
         
        حشو قبیح: آوردن کلمات کاملاً زائد در متن است. مثل حضور توأمان دو واژه‌ی سر و فرق در بیت زیر:
         
        از غبار ِ خاک ِ ره مفشان سر و فرق ِ عزیز
        زان‌که آن فرق ِ عزیزی بود کاکنون شد غبار
        (عطار نیشابوری)
         
        که سر و فرق در این‌جا هر دو یک کاربرد دارند و یک فضا را ترسیم می‌کنند و حضور دومی چیزی را بر اولی و یا بر کل بیت نمی‌افزاید. (3)
         
        حضور توأمان ِ پس و بنابراین به صورت ِ پس بنابراین، و هم‌جواری ِ بر و علیه به صورت ِ برعلیه –که این هر دو البته در گفتار روزمره بسیار رایجند– از نمونه‌های دیگر حشو قبیح هستند.
         
        حشو متوسط: آوردن کلماتی‌ست که اگرچه بودنشان ضرورتی ندارد اما نه به متن آسیبی می‌رسانند و نه باعث غنای متن می‌شوند. مانند حضور توأمان ِ دو عبارت ِ بی عیب و نقص است و هیچ کم و کسری ندارد در این‌جا:
         
        با خود مي‌گويد كه خدا همه چيز را به حد اعلي نيكو آفريده و دستگاه آفرينش بي‌عيب و نقص است وهيچ كم و كسري ندارد ‌("مسيح باز مصلوب"، ‌ترجمه‌ی "محمد قاضي"، ‌صفحه‌ی 9) (4)
         
        در مثال فوق به سبب حضور عبارت بی عیب و نقص است، عبارت هیچ کم و کسری ندارد چیز خاصی به متن نمی‌افزاید و حضورش شاید به واسطه‌ی عادت ِ گاه خوب و گاه بد ِ جامعه‌ به اِطناب در سخن باشد.
         
        حشو ملیح: آوردن کلماتی‌ست که موجب افزایش زیبایی کلام می‌شوند. مانند که ذکرش به خیر باد در بیت:
         
        دی پیر مِی‌ فروش که ذکرش به خیر باد
        گفتا شراب خور که غم دل بَرَد ز یاد
        (حافظ)
         
        و یا که پایش شکسته باد و که عمرش دراز باد در بیت:
         
        دی، که پایش شکسته باد، برفت
        گل،  که عمرش دراز باد، آمد
         
        ایرادی که من بر دسته‌بندی کلاسیک حشو وارد می‌دانم این است که اگر کلمه‌ای باعث افزایش زیبایی کلام گردد و یا رسالتی بر آن محوّل شده باشد دیگر از چه رو باید آن را زائد دانست؟ وقتی که ذکرش به خیر باد حس و ارادت شاعر را به پیر مِی فروش می‌رساند و به همین سبب به رسایی مقصود شاعر کمک می‌کند دیگر چرا باید در زمره‌ی حشو جای بگیرد –گرفتم این‌ که صفت ملیح را نیز به دنبال داشته باشد–؟ پس به باور من حشو ملیح باید از زیر ِ چتر ِ حشو خارج شود و این دسته‌بندی کلاسیک نیز نظیر برخی دیگر از دسته‌بندی‌های کلاسیک، عاری از نقص نیست.
         
        زائد دانستن و به دنبال آن مذموم انگاشتن ِ حشو متوسط هم تا حدی سخت‌گیرانه است. به ویژه در ترانه که به علت بهره‌گیری از طیف وسیع مخاطب، با زبان روزمره‌ی جامعه پیوند بیش‌تری دارد و زبان روزمره‌ هم اساساً زبانی ادبی و شسته‌رفته و بی‌نقص نیست و تا امروز ترانه بیش از شعر از این زبان بهره گرفته و طبیعی‌ست اگر کم‌تر بتواند در برابر سیلاب حشو متوسط مقاومت کند. البته از خاطر هم نمی‌بریم که وظیفه‌ی ترانه‌سراست که نواقص زبان عامیانه را غربال کند و از زبانی در ترانه‌اش بهره بگیرد که بیش‌ترین یاری را به انتقال پیام و منظور ترانه‌سرا برساند.
         
        نگاهی به یک نمونه‌ از حشو متوسط در ترانه بیندازیم:
         
        سهم از ما به‌تران
        ثروت و امن و امان
        (جهان سوم – اردلان سرفراز)
         
        که دو واژه‌ی امن و امان هر دو تقریباً در یک معنی به کار گرفته شده‌اند، اما به‌ویژه در زبان عامیانه به نوعی مکمل هم قلمداد می‌شوند و به سبب استعمال فراوان، کراهت آن‌چنانی ندارند.
        یادآور شوم که گاه ترسیم مرز دقیق میان حشو قبیح و حشو متوسط دشوار می‌شود و حتی ممکن است بیش از حد معمول به سلیقه‌‌ی مخاطبین مربوط شود!
         
        نکته‌ی بسیار مهم این‌ که، از آن‌جا که هنر الزاماَ با قواعد دستوری تطابق ندارد، لذا حشوهاي آثار هنری را بايد از ديدگاه زيبايي‌شناسيک نقد كرد نه از ديدگاه دستوري. (5)
         
        باید توجه داشت مجالی که برای آفرینش نصیب ترانه‌سرا می‌شود مجالی‌ست یگانه، که بر ترانه‌سراست تا از این فرصت بیش‌ترین و به‌ترین بهره را بردارد و قدر ِ یک یک ِ واژگان ترانه‌اش را بداند. در وارسی کارنامه‌ی ترانه‌سرایان، از قضا یکی همین‌جاست که ترانه‌سرای هوشیار از ترانه‌سرای کم‌توجه، بازشناخته می‌شود. احمد شاملو نیز آن‌جا که به بی‌توجهی‌های فروغ فرخزاد در اشعارش اشاره می‌کند، حشو قبیحی که در شعر آن روزهای فروغ فرخزاد روی داده را به عنوان یکی از نمونه‌های بی‌توجهی می‌آورد. (6)
         
        فروغ در شعر آن روزها این‌گونه آورده:
         
        آن روزها رفتند
        آن روزهایی کز شکاف پلک‌های من
        آوازهایم، چون حبابی از هوا لبریز، می‌جوشید
         
        که توضیح ِ از هوا لبریز برای حباب، توضیحی زائد محسوب می‌شود. زیرا حباب ماهیتاً از هوا لبریز است و واژگان اضافی ِ از هوا لبریز حضوری بی‌فایده دارند که می‌توانستند، در این فرصت ِ مغتنم ِ سرایش، جای خود را به کلماتی سودمند بدهند.
         
        در باب اهمیت احتراز از بروز حشو قبیح، باید اشاره داشت که یکی از دلائل به میان آمدن مبحث شعر نو و پس از آن شعر سپید، نقصی بود که در شعر عروضی ما وجود داشت؛ بدین ترتیب که در شعر عروضی ضرورتاً موسیقی بیرونی ابیات، تا انتهای شعر یک‌نواخت بود. حال اگر آن‌چه شاعر قصد به میان آوردنش را داشت کوتاه‌تر از طول تغییرناپذیر یک بیت بود شاعر باید به نحوی با جای‌گزینی واژگان یا افزودن کلمات غیرضروری فضای خالی یک بیت را پُر می‌نمود. اشعار نو تا حد زیاد و اشعار سپید تماماً این نقص را مرتفع نمودند. لذا یکی از دلایل این 2 تحول شگرف، مرتفع نمودن نقص ِ حضور واژگان غیرضروری بود.
        ترانه اما از آن‌جا که ماهیتاً در معانقه با موسیقی‌ است، تا حد زیادی نیازمند تکیه دادن بر وزن –حال چه عروضی و چه هجایی– است. لذا شائبه‌ی پُر نمودن بی‌مورد بندهای ترانه همواره وجود دارد و ترانه‌سرایانی چیر‌ه‌دستی خود را نمایان‌تر می‌سازند که این شائبه را بی‌اثر کرده و از اتفاق افتادن ِ حشو قبیح پیش‌گیری کنند.
         
        شاید بخشی از نگاه بدبینانه‌ یا ساده‌انگارانه‌ی متخصصین ادبی به ترانه، مرتبط با کاستی‌ها و بی‌دقتی‌های اغلب ترانه‌سرایان باشد که در این صورت تا حد فراوانی حق با ایشان است. حضور خطاهایی نظیر حشو قبیح در ترانه‌های ترانه‌سرایان بزرگ نابخشودنی است. یعنی اگر بناست در ترانه‌هایی کم‌مایه نظیر:
         
        دلی دارم مث شیشه
        شکسته در خود و خویشه
        مگه از این من ِ عاشق
        کسی عاشق‌ترم می‌شه؟
        (روزگار شیرین – همایون هشیارنژاد) (7)
         
        شاهد حشو قبیح باشیم و در ترانه‌هایی که در زمره‌ی ترانه‌ی نوین و متفکرانه دسته‌بندی می‌شوند نظیر:
         
        که این غم‌‌خانه‌ی بی‌‌مِی
        ندارد آب مردافکن
        (امان از – شهیار قنبری) (8)
         
        نیز شامل حشو قبیح باشیم پس میان ترانه‌های روزی‌رسان (9) و سرهم‌بندی شده (10) و ترانه‌های نوین و پیش‌رو چه تفاوتی‌ خواهد بود؟
         
        حشو قبیح المانی‌ست که انتظار می‌رود هر چه از جانب ترانه‌های کم‌رمق‌تر به سَمت ترانه‌های هنرورانه‌تر پیش رویم، بسامد حضور آن کم‌تر گردد. اگر چه در میان ترانه‌‌های نوین فراوان نیستند ترانه‌هایی که در آن‌ها با حشو قبیح مواجهیم، اما چه خوب که عرصه‌ی ترانه‌های فاخر و ارزنده –که برازنده‌ی انسان ِ گریزان از زیاده‌گویی و دوباره‌کاری‌ است– از همین قدر ِ مختصر ِ حشو قبیح نیز تهی باشد.
         
        حال نگاهی بیندازیم به نمونه‌هایی از حشو قبیح در ترانه‌های ترانه‌سرایان نام‌آور:
         
        من ِ برهنه هر چه هستم
        فراز و بالا یا که پستم
        (آینه – زویا زاکاریان)
         
        ·        که فراز و بالا هر دو تصویرگر یک موقعیت و جای‌گاه هستند و کارکردی یک‌سان دارند. از این رو حضور توأمان این دو واژه ایجاد حشو قبیح می‌نماید.
         
         
         
        جهان با تو سرریز و لب‌ریز رنگه
        (نجاتم بده – شهیار قنبری)
         
        ·        که واژگان سرریز و لب‌ریز در این‌جا هم‌ارز و هم‌کارایی هستند.
         
         
         
        خسته‌ی دین و دنیا
        ملحد و کافر هستم
        (دلبر – اردلان سرفراز) (11)
         
        ·        که دو واژه‌ی ملحد و کافر هم‌معنا و هم‌کاربرد هستند و حضور واژه‌ی دوم (کافر) به رسایی بیش‌تر مصراع یاری نرسانده است.
         
         
         
        بی تو نه صدا مونده، نه آواز
        (وقتی تو نیستی – ایرج جنتی‌عطایی)
         
        ·        که منطقاً در جایی که صدا حضور نداشته باشد، گلایه از عدم حضور آواز نیز بی‌دلیل جلوه‌ می‌کند و به نوعی مستوجب حشو قبیح می‌شود. حال آن‌که اگر جای آواز و صدا در مصراع فوق‌الذکر عوض می‌شد (با رعایت وزن)، این نقصان نیز مرتفع می‌گردید.
         
          
         
        با سوز عطش، تشنگی و داغی ‌می‌سازم
        از جنگل خورشید و عطش باغی می‌سازم
        (نخل – اردلان سرفراز)
         
        ·        عطش و تشنگی دقیقاً معادل یک‌دیگر هستند. لذا در مصراع نخست حشو قبیح رخ داده است.
         
         
         
        بخند به اخم درهم!
        به نمره‌های کم!
        ‌دل‌شاد شو! نترس!
        (خودی – شهیار قنبری)
         
        ·        اخم، خود تصویری‌ست از در‌همی و چین‌‌افتادگی ِ پیشانی و اخم ِ غیردرهم بی‌معنا می‌نماید. اخم ِ درهم حشو قبیح است.
         
         
        در ترانه‌ها بسیار اتفاق می‌افتاد که واژه‌ای یا عبارتی به ضرورت ملودی عیناً تکرار شود. این تکرار اگر هدف‌مند باشد می‌تواند به القاء حس و پیام مد نظر ترانه‌سرا کمک کند. در غیر این‌صورت باید در زمره‌ی حشو قبیح قرار گیرد:
         
        گفتم تو چرا دورتر از خواب وسرابی، خواب و سرابی
        (حادثه – اردلان سرفراز)
         
        که حضور خواب و سرابی ِ دوم کاملاً غیرموجّه به نظر می‌رسد و حامل هیچ پیام خاصی نیست. ضمناً ملودی این مصراع نیز به خلق معنایی متفاوت یا کارکردی هدف‌مند از خواب و سرابی ِ دوم، کمکی نمی‌کند. حال آن‌که در مصراع زیر:
         
        فریاد کشیدم: "تو کجایی؟"، "تو کجایی؟"
         
        که مصراع دیگری‌ست از همین ترانه، تکرار جمله‌ی تو کجایی؟ حس جویایی و پرسش‌گری ِ ترانه‌سرا را زیباتر منتقل می‌کند. ملودی این مصراع نیز اگر کمکی به انتقال این حس نکرده باشد، دست ِ کم لطمه‌ای بدان وارد نساخته است.
         
        شوم‌بختانه، از این دست تکرارهای به ضرورت ملودی، در ترانه‌ها فراوانند که اگر چه شاید به نسبت حشوهای قبیحی که وابستگی خاصی به ملودی ندارند و به خود کلام مربوطند، از کراهت کم‌تری برخوردار باشند، اما باز هم وجود نقصی را حکایت می‌کنند، که ترانه‌سرایان زبده باید بتوانند بر این محدودیت ِ اِعمال شده از جانب ملودی چیره شوند.
         
        در انتها یادآور گردم که این مقاله صرفاً بدان سبب نوشته نشده تا حشوهای قبیح ترانه‌های دیروز دور و نزدیک را شناسایی و بررسی کند. وظیفه‌ی مهم‌تر این مقاله این است که در حد توان، توجه ترانه‌سرایان امروز و فردا را بیش از پیش به حشو قبیح–که عاملی‌ست اخلال‌گر و ضعفی‌ست غیرقابل چشم‌پوشی–  جلب نماید تا زین پس کم‌تر و کم‌تر ناظر بر چنین خبط‌هایی در ترانه‌سرایی باشیم.
         
        نیز قابل ذکر است که در تمامی مثال‌های آورده شده، تشخیص رخ دادن حشو، به تأویل نگارنده از ترانه‌ها بازمی‌گردد و ممکن است دیگران با تأویلی جداگانه، برخی یا تمامی این مثال‌ها را از اتهام حشو مبرّا سازند.
         
         
         
        پانویس:
         
        (1): Tautology
         
        (2): حشو در عروض معنای دیگری دارد.
         
        (3): همین حشو قبیح ِ سر و فرق را نگارنده در اشعار اوحدی مراغه‌ای، سنایی غزنوی، قوامی رازی و مولوی نیز دیده‌ است.
         
        (4): مثال، از سخن‌رانی ِ عباس پژمان در همايش ترجمه‌ی ادبي در دانش‌گاه فردوسي مشهد درباره‌ی حشو، برگرفته شده است.
         
        (5) این نکته برگرفته از سخن‌رانی ِ عباس پژمان در همايش ترجمه‌ی ادبي در دانش‌گاه فردوسي مشهد درباره‌ی حشو است، با اندکی تصرف.
         
        (6): درباره‌ی هنر و ادبیات (گفت‌وگوی ناصر حریری با احمد شاملو)، انتشارات نگاه، صفحه‌ی 181
         
        (7): از هم‌جواری خود و خویش، حشو قبیح مترتّب شده است.
        ضمناً نگارنده، حشو قبیح خود و خویش را در اشعار ادیب‌الممالک فراهانی و عطار نیشابوری نیز دیده است:
         
        شه‌پرست است دل ِ وی، نه خود و خویش پرست
        گر چه باشد بری از بی‌خودی و بی‌خویشی
        (ادیب‌الممالک فراهانی)
         
        ولی خود را تو میدانی خود و خویش
        که صورت این‌زمان برداشت از پیش
        (عطار نیشابوری)
         
        (8): آب مردافکن کنایه از مِی است و بدیهی‌ست که غم‌خانه‌ی بی‌مِی، آب مردافکن ندارد. از این رو، در این‌ مصراع نیز حشو قبیح روی داده است.
          
        (9): Potboiler – آثار روزی‌رسان آثاری هستند که صرفاً برای کسب معاش و روزی نوشته می‌شوند.
         
        (10): Kitsch – سرهم‌بندی اصطلاحی‌ست تحقیرآمیز برای آثار کم‌ارزش که صرفاً باب سلیقه‌ی عامه سرهم‌بندی شده باشند.
         
        (11): حشو قبیح ملحد و کافر از مولوی هم سر زده است:
         
        دست‌ها در نوحه بر سر می‌زدند
        کافر و ملحد همه مخلص شدند
         
         توسط احسان سلطانی 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۹۶۲ در تاریخ شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۴۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        دکتر رجب توحیدیان آغ اسماعیلی(سالک)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        صفیه پاپی(مدیر)

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        ،

        علی غلامی(مدیر)

        ،

        شقایق بنی اسدی

        ،

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        عليرضا حكيم(مدیر)

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        نیلوفر تیر

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        رحیم فخوری

        ،

        آوا صیاد

        ،

        فرشید ربانی (این بشر)

        ،

        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        حسن زمانی(پرشیا)

        ،

        درویش حسین ندری

        ،

        راضیه خضری

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        فریباایازی روزبهانی

        ،

        نیره شیریان با تخلص مارال

        ،

        اصغر ناظمی

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۷
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۲
        درود استاد سخاوتمند خندانک
        سپاسگزاریم خندانک
        آموزنده و مفید بود خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۴
        درود بر جناب احمدی زاده گرانقدر خندانک
        مطالب قابل توجهی بود سید جان
        البته گاه تکرار و تحریر در ترانه برای همسانی گام با ریتم و ملودی‌، و بخاطر ویژگی آکوردهاست. و برای تنالیته صدا و موسیقی ایجاد میشود؛ ویژگی ایستایی صوت و پایداری صدای مرکزی‌ و... که به اصطلاح میگویند: تکنیک زدن. در کل بنظرم تکرار - حشو متوسط در ترانه (بویژه برای تکراربند و ترجیع بند) اگر مکمل باشند تاحدودی بلامانع است و مبرا میشود، اما در مورد شعر بله کم و بیش درست است.
        سبز و سلامت باشید🌿
        سید هادی محمدی
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۵۸
        درود بر شما استاد احمدی زاده خندانک

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۵۱
        سلام استاد عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        استاد همانگونه که بدرستی اشاره نمودید؛ هرنوشته‌ی بلندی را می توان به انحاء مختلف کوتاه و خلاصه نویسی و ویرایش کرد و هر نوشته ی کوتاهی را می توان به افزودن مطالب یا صنایع ادبی بلندمعناتر جلوه داد .

        اغلب جملات معترضه‌ی دعایی مثل (ذکرش بخیر باد - دامت برکاته - سایه اش مستدام - و الی اخر ) که در ادبیات جزو قرینه معنوی هستند در مرسوله نگاری و متون نثر صوفیانه قدیم بیشتر کاربرد داشته اند ؛ جزو موارد حشو نیستند و نگاشتِ آن ها از قرون قبل متمادی مرسوم بوده است . منتهی در دنیای امروزی که عصر سرعت و سنجش و تحولاتِ ثانیه ای مقولات است ؛ به مراتب ، کوتاه گویی ارجح بر طویل نگاری است .

        سلامت باشید و شاد و سرافراز خندانک
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۲۵

        چقدر آموختنی و سودمند ...

        منتظر مطالبی آموزنده از این دست ، هستیم ...

        دستمریزاد و خسته نباشید ...

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۱۰
        روحت شاد

        استاد شاهنگیان

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۵۱
        خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۶
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ارسال پاسخ
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۳۵
        سلام و درود استاد
        بهره وافر بردم
        خسته نباشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شقایق بنی اسدی
        دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۵۴
        🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        👌👌
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۶
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ارسال پاسخ
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۴۴
        درود فراوان به استاد ارجمند سید بزرگوار
        برایم خیلی مفید بود وبخوبی درک کردم
        آنچه را که نمیدانستم ، دست حق نگهدار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۵۰
        سلام استاد عزیز
        بسیار مفید بود
        خسته نباشید خندانک خندانک خندانک
        نیلوفر تیر
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۵
        سپاس از توضیحات مبسوط و روشنگر شما خندانک
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۶
        درودبرشما استاد عزیزم جناب احمدی عزیزم بسیار مفید بود احسن برشما 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        نیلوفر تیر
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۲۲
        به نظر من گاها همدردی احساسی و لذت شنیدن ادامه سخن برای شنونده جذاب‌تر از قواعد دستور زبان است و شاید سراینده خود با یک کلمه احساس حق ادای مطلب رو نکرده و یا احساس شورانگیزی او را به تکرار کلمه ای هم معنی وامی دارد هر چند دستور زبان تبعیتی از سلیقه یا نظر شخصی ندارد و بهرحال نیاز به رعایت و دقت نظر دارد
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۳۳
        درود استاد آموختیم ممنونم
        رحیم فخوری
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۸
        درود استاد گرانقدر جناب ملحق
        قدردان زحمات بیدریغتان هستم
        سایه تون مستدام خندانک
        رحیم فخوری
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۹
        تقدیمبا مهر و احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        آوا     صیاد
        شنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۱
        درود استاد ممنونم از مطالب ارزنده ای که ارائه داشتید سپاس
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۲۵
        💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        فیروزه سمیعی
        يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۸
        درودتان جناب استاد احمد زاده
        بسیار سپاس از مطالب ارزشمندتان بهره بردم پاینده و سبز باشید

        🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌻⁦☀️⁩
        علیرضا شفیعی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۵۵
        درود بر شما جناب استاد احمدی زاده بزرگوار خندانک
        بسیار آموزنده و مفید بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        برقرار باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0