سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        حدیث قدسی
        ارسال شده توسط

        بتول عباسی

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۲۳:۴۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۶۸ | نظرات : ۰

        خداوند میفرمايد:
        ای فرزند آدم تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم
        تااینکه از رحم متنفرنگردی
        صورتت رابه سمت پشت مادرت قراردادم تا بوی غذا و معده تو را نيازارد!
        برایت متکا درسمت راست و چپ قراردادم که در راست کبد و
        در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامی.
        بر تو در شکم مادرنشست وبرخاست را آموزش دادم.
        غير از من را توانايی چنین کاری هست؟
        وقتی مدت حمل به پایان رسيد ومراحل آفرينشت تکمیل گرديد،
        برفرشته مامور بر ارحام امرکردم که تورا از رحم خارج و
        با نرمش بالهایش به دنيا وارد کند.
        دندانی که چیزی راريز کند نداشتی!
        دستی که بگيرد و قبض کند نداشتی!
        قدم و گامی برای سعی ورفتن نداشتی!
        از دو رگ نازک درسينه مادرت طعامی بصورت شيرخالص که در زمستان گرم،
        و درتابستان سرد، باشد، برايت غذا قرار دادم و
        مهر و محبتت بر قلب پدر و مادرت قراردادم.
        تا تو را سير نميکردند خود سير نميشدند.
        و تا تو را نمی آسودند خود استراحت نمیکردند!
        اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد به مبارزه با من قیام نمودی،
        در خلوت نافرمانی من کردی و و از من حيا ننمودی!!! 
        اما باز هم و با همين صورت: اگربخوانی مرا، اجابتت کنم.
        و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!
        شگفتا از تو ای فرزند آدم هنگامیکه متولد شدی در گوشت اذان گفتند بدون نماز؛
        و هنگام مرگت نماز بر تو اقامه شد بدون اذان!
        شگفتا بر تو ای فرزند آدم هنگام تولد ندانستی
        چه کسی تو را از شکم مادرخارج گردانيد و
        هنگام مرگ ندانستی چه کسی تو را بر قبر وارد نمود!
        شگفتا ای فرزند آدم هنگام تولد غسل و نظافت شدی و
        هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند.
        شگفتا از تو ای بنی آدم هنگام تولد بر شادی و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و
        هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه و اندوهشان!
        عجبا از تو ای فرزند آدم در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و
        بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرارميگيری
        عجبا ای فرزند آدم وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا بپوشانندت،
        و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت تا پوشانده شوی!
        شگفتا بر تو ای فرزند آدم وقتی متولد ميگردی و بزرگ میشوی
        از مدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند و
        وقتی بمیری، ملائکه از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسید.
        پس برای آخرتت چه مهيا و آماده کرده ای!؟!؟! 
        (اشهد ان لا اله الا الله)
        (و اشهد ان محمدا رسول الله)
        (و اشهد ان علی ولی الله)
        عکس ‏بتول عباسی‏
         
         
        زهرا ظروفچیان

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۶۴۵ در تاریخ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۲۳:۴۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        بتول عباسی

        ،

        سجاد ربانی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0