دوشنبه ۳ دی
خانه ای به وسعت یک شهر.....
ارسال شده توسط بیژن آریایی(آریا) در تاریخ : چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۰:۰۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۷۴ | نظرات : ۱۶
|
|
در خانه ای به وسعت یک شهر
مرد نشسته بود ...
زن میگفت : اینطوری خونمون خیلی دلباز تره ...
مرد نشسته بود روی مبل ...
زن میگفت : در ضمن ... من همیشه دوست داشتم یه خونه بزرگ داشته باشم ...
اندازه کل محله ... یا اصلا اندازه کل شهر ..
.مرد نشسته بود روی مبل و خیره شده بود ..
زن میگفت : نظرت چیه مبل و بذاریم کنار تیر برق ...
مرد نشسته بود روی مبل و خیره شده بود
به حکم تخلیه...
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۵۱۸۴ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۰:۰۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.