انکار ، دروغ یا سانسور
شفاف
در مدارس کشور دانش آموز معتاد وجود ندارد."
شاید این رسمی ترین و تکراری ترین موضع گیری و پاسخ مسوولان آموزش و پرورش به پرسش خبرنگاران و افکار عمومی در خصوص راست و دروغ پدیده ای به نام اعتیاد در مدرسه ها ودرمیان دانش آموزان باشد.
این انکارها از سوی مسوولان آموزش و پرورش در حالی هر سال تکرار می شود که بر اساس آمار ها ، ایران پایین ترین سن مصرف مواد مخدر را در جهان دارد . گفته می شود که نزدیک به ۱۶ درصد از معتادان کشور را جوانان زیر 20سال تشکیل می دهند. ساخت سنی کشورمان ودرصد بالای جوانان و نوجوانان آن، موج جدید افزایش جمعیت و سیاست های تشویقی در این خصوص، حساسیت بیش از پیش نسبت به این موضوع را می طلبد و برنگرانی ها درخصوص پنهان ماندن ابعاد این اسیب اجتماعی، می افزاید.
در گذشته کارشناسانی از ستاد مبارزه با مواد مخدر، فعالان حقوق کودک ، هشدار هایی درباره افزایش تعداد دانشآموزان معتاد داده بودند، اما مرغ آموزش و پرورش یک پا دارد و این هشدارها هم نتوانسته در موضع گیری مسوولان این وزارت و انکارشان تغییری ایجاد کند.
آموزش و پرورش و وزیران پیشین بدون استثناء ، به دلیل پرهیز از شفافیت و نداشتن یک آمار دقیق و انکارهای متوالی در خصوص آسیب های اجتماعی به ویژه اعتیاد دانش آموزان، و اتخاذ اخراج دانش آموز معتاد به عنوان راه حل اجرایی ، با انتقادات زیادی همراه بوده است.
در واقع به نظر می رسد پایین بودن سن اعتیاد در کشور و دادن آمار در خصوص آن به تابو تبدیل شده است چرا که این تصور وجود دارد ، تایید این واقعیت که دانش آموز معتاد وجود دارد و ارایه آمار وارقام ،به اعتماد عمومی آسیب میزند ، اسباب نگرانی خانواده ها می شود ، مشکلاتی برای مدارس و نگرانی های زیاد برای خانواده ها ایجاد می کند و خانواده ها را نسبت به مدارس بی اعتماد می کند.
این در حالی است که مدیرکل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی به تازگی با اشاره به برنامهریزی برای راهاندازی مراکز اختصاصی ترک برای گروه سنی زیر 18 سال، از تدوین راهنمای درمان اعتیاد برای این گروه سنی خبر داده است.
امری که وجود معتادان نوجوان در کشور را تایید می کند.
محسن روشن پژوه در این خصوص گفته: با هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر این پروتکل را وارد مراکز ترک اعتیاد خواهیم کرد.
او درباره تفاوت این متد درمانی با سایر روشهای موجود اظهار کرد: برای گروه سنی زیر 18 سال ملاحظاتی وجود دارد که باید به آنها در امر درمان توجه کرد. به همین خاطر بهتر است درمان اعتیاد برای این جمعیت در فضایی مجزا انجام شود.
با این ترتیب این سوال پیش می آید که اگر معتاد نوجوان وجود ندارد چرا نیاز به چنین کمپ اعتیادی ایجاد شده است و اگر وجود دارد چرا انکار می شود؟
در هر حال شاید ایجاد این نوع مراکز ترک اعتیاد امیدها را برای شکسته شدن این تابو بیشتر کند چرا که اولین راه حل مشکل ، پذیرفتن آن است.
باقر رمزی باصر
افتاده به پاخاسته