سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        غذای سگ نِمُخورُم
        ارسال شده توسط

        بیژن آریایی(آریا)

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۲ ۲۲:۵۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۰۵ | نظرات : ۱۰

        توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد یه اقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام اقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم
        اقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت : چی مِخی نِنه ؟
        پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت : هَمی ره گُوشت بده نِنه !
        قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت : پُونصَد تُومَن فَقَط اّشغال گوشت مِشِه نِنه بُدُم ؟
        پیرزن یه فکری کرد گفت بده نِنه!
        قصاب اشغال گوشت های اون جوون رو میکند میذاشت برای پیره زن ..
        اون جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی میکرد گفت : اینارو واسه سگت میخوای مادر ؟
        پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت : سَگ؟
        جوون گفت اّره سگ من این فیله هارو هم با ناز میخوره سگ شما چجوری اینارو میخوره ؟
        پیرزن گفت : مُخُوره دیگه نِنه شیکم گوشنه سَنگم مُخُوره
        جوون گفت نژادش چیه مادر ؟ پیرزنه گفت بهش مِگن تُوله سَگِ دوپا نِنه ایناره بره بچه هام ماخام اّبگوشت بار بیذارم !
        جوونه رنگش عوض شد یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو اشغال گوشتای پیرزن
        پیرزن بهش گفت: تُو مَگه ایناره بره سَگِت نگیریفته بُودی ؟
        جوون گفت: چرا!
        پیرزن گفت ما غِذای سَگ نِمُخُورم نِنه
        بعد گوشت فیله رو گذاشت اونطرف و اشغال گوشتاش رو برداشت و رفت!
        http://sardarariobarzan.blogfa.com/cat-5.aspx

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۲۷۹۳ در تاریخ چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۲ ۲۲:۵۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3