سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 22 آبان 1404
  • شهادت سيد علي اندرزگو به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1357 هـ ش
23 جمادى الأولى 1447
    Thursday 13 Nov 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زیباتر از این نیست در عالم(بسم الله الرحمن الرحیم)به سایت خودتان شعرناب خوش آمدید.فکری احمدی زاده(ملحق)مدیر موسس سایت ادبی شعرناب

      پنجشنبه ۲۲ آبان

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      دورهمی شاعرانه، به مناسبت روز شعر و ادب پارسی
      ارسال شده توسط

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      در تاریخ : پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۴۷
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۸۷۰ | نظرات : ۲۰۳

      به نام یگانه‌سراینده‌ی دیوانِ آفرینش

      🌹

       بلبل از گل بگذرد چون در چمن بیند مرا
      بت پرستی کی کند، گر برهمن بیند مرا
      در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
      هر که دارد میل دیدن، در سخن بیند مرا
      زیب‌النسا
      (هرکه خواهد دیدنم، گو در سخن بیند مرا)
      (میل دیدن هر که دارد، در سخن بیند مرا)

      🌹
      روز بيست و هفتم شهريور ماه، برابر است با سالروز درگذشت سید محمدحسین بهجت تبریزی(زاده‌ی ۱۱ دی ۱۲۸۵–درگذشته‌ی ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلّص به شهریار، شاعر گران‌ارج ايرانی.
      🌹
      این روز، با تصويب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملّی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.
      🌹
      به مناسبت این روز، که روز بزرگ‌داشت استاد شهریار نیز هست، با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت ادبی شعرناب، استاد ارجمند سید حاجی فکری احمدی‌زاده (ملحق)، محفل دورهمی شاعرانه‌ای، از تاریخ اشتراک پست جاری تا بیست‌وهفتم شهریورماه برپا نموده‌ایم.
      🌹
      شاعران ارجمند می‌توانند اشعارشان‌ را با هر قالب شعری که مایل هستند و موضوع آزاد، (البته مطابق با قوانین سایت ادبی شعر ناب) در دیدگاه‌های پست جاری به اشتراک بگذارند.
      جهت گیرایی بیشتر، سعی شود هر شعری در دیدگاهی جداگانه ارسال گردد.
      🌹
      ارسال شعر محدودیت ندارد و چون مسابقه نیست و هدف، دورهمی دوستانه و شاعرانه و ایجاد شور و نشاط ادبی است، تبعا به‌ظاهر، جایزه‌ای هم در کار نیست؛ امّا پست جاری می‌تواند گنجینه‌ای از اشعار ناب شاعران سایت ادبی شعر ناب را در برگیرد.
      🌹
      دیدگاه‌ها برای عموم باز است؛ تا افراد مشتاق به شعر و شاعری، خارج از سایت نیز، بتوانند از سروده‌های ناب دوستان بهره ببرند.
      🌹
      استدعا می‌شود برای ارسال سروده‌ها، پنجره‌ی سبز بازنشود.
      🌹
      امید که هزارآوای احساستان، گیرا و رسا نغمه‌سرایی بفرماید.
      🌹

      سپاسگزارم از عطرِ حضور و مهرِ اندیشه و احساس زلالتان!🙏❤️🙏

      🌹
      (زیب‌النسا)

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۸۶۴ در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۴۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۱۲
      «به نام خداوندِ جان‌آفرین
      حکیمِ سخن‌ در زبان‌آفرین»

      درود و عرض ادب دوستان محفل ادبی شعر ناب


      مطابق با شرحی که در پست جاری آمده است، دعوتید به نوشگاه شعر خندانک خندانک خندانک
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۴:۳۶
      سلام و درود

      وقت بخیر

      از زحمات مؤسس و مدیر سایت ادبی ناب جناب ملحق و شما ادیب گرانقدر سپاسگزارم

      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۶
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۲۰:۴۷
      به نام یگانه‌سراینده‌ی دیوان آفرینش

      تقدیم به شاعران پارسی‌گوی؛ به‌ویژه مدیریت محترم سایت ادبی شعر ناب، سید بزرگوار، جناب سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق) و شاعران ارجمندی که تا تاریخ ‌سوم شهریورماه ۱۴۰۴، اشعار زیبا و پرطراوت خود را در دیدگاه‌های پست دورهمی شاعرانه، با مهر، به یادگار گذاشتند:
      ادیبان ارجمند:
      _ مهرداد عزیزیان
      _ محمدرضا آزادبخت
      _ علی نظری سرمازه
      _ دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      _ سیده نسترن طالب زاده
      _ جمیله عجم (بانوی واژه‌ها)
      _ شاهزاده خانوم
      _  مریم عادلی
      _ مرتضی میرزادوست
      _ محمد گلی ایوری
      _ محمد حسنی
      _ یاسر کریمی
      _ ابراهیم کریمی (ایبو)
      _ رضا رضایی ( بیقرار)
      _ مهدی بدری ماشمیانی (دلسوز)
      _ منوچهربابایی
      *…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*

      سپاس‌اوّل، خدای بی‌نشان؛ آن
      نخستین‌شاعرِ منظومه‌ی مهر
      قسم خورده‌ست، پاکیِ قلم را 
      و از لطفش شده، هستی، پریچهر
      🌿🌺🌿
      سپاس‌از ملحق‌و، شعرِ وزینش
      که گردآورده این‌جا شاعران را
      برای قلبِ اربابانِ احساس
      سرایی، ساخته؛ بسیار زیبا
      🌿🌺🌿
      شکوهِ روزِ شعر و، شاعری هم
      در این محفل، چه نیکو گشت برپا
      پراحساس‌و، پراندیشه‌/ترین‌ها
      نگاریدند، شعری ناب و گیرا
      🌿🌺🌿

      سپاس‌از شاعرانِ ناب‌دل که
      قلم‌فرما شدند و، باسخاوت
      نگاریدند، شعرِ مهرِ خود را
      و بخشیدند بر محفل، طراوت
      🌿🌺🌿
      عزیزیان؛ که اوزانِ بدیعش
      هزارآوای خوبِ شعرِ ناب‌ست
      همان آزادبختِ نیک‌گو نیز
      به شعرش، خاص هست‌و، خوش‌خطاب‌ست
      🌿🌺🌿
      چه زیبا می‌سراید؛ همچنان آن
      نکو استادِ طنزِ نکته‌پرداز
      که سرمازه، شده، نامش در اینجا
      به شعرِ شور، بخشیده‌ست، پرواز
      🌿🌺🌿
      پزشکی محترم داریم، در جمع
      که لاهیجی‌ست نامِ نیکِ ایشان
      و اشعارِ فخیمی می‌سرایند
      یکایک، ناب و پُرتاب‌و، دُرافشان
      🌿🌺🌿
      صفای نسترن‌بانو و شعرش
      اصیل‌ست‌و، هنرزا و، دل‌‌آوا
      میانِ دفترِ اشعارِ مهرش
      هزاران واژه‌ی ناب‌ست و گیرا
      🌿🌺🌿
      جمیله؛ شاهزاده، هم، سرودند
      از احساساتِ زیبای نهانی
      به ابرازِ صفا، زیباکلامند
      بخوان اشعارشان؛ تا می‌توانی
      🌿🌺🌿
      و مریم‌بانویی داریم، در بزم
      که آموزنده‌ی دنیای مهر است
      تبِ مهرانه‌ی موجِ کلامش
      به جان، شورنده‌ی دریای مهر است
      🌿🌺🌿
      نکن فرموش، حالا، مرتضی را
      همان مردِ محبّت؛ میرزادوست
      لطافت دارد احساساتِ پاکش
      در اشعارِ دلش، جوینده‌ی «هو»ست
      🌿🌺🌿
      محمّد، نیک‌مرد است‌و، گلی‌نام
      و افکارِ بلندش، پرتوافزاست
      حکیمانه، بگوید، حرفِ خود را
      پیامِ شعرِ او، بسیار والاست
      🌿🌺🌿
      محمّد، باز هم داریم، در سایت
      و فامیلش حسَن؛ با یای نسبت
      به نبضِ واژگانِ مهربانی
      سروده‌است‌از گلِ سرخِ محبّت
      🌿🌺🌿
      و یاسرخان، کریمانه، سروده‌ست:
      «مکدّر، خاطرِ خود را نسازید»
      یقین؛ باید که با الهامِ حرفش
      به قلبِ غصّه‌ی مبهم، بتازید
      🌿🌺🌿
      از ابراهیم هم، باید نوشتن
      که کاریکاتورِ موجِ کلامش
      کریمانه، شد این‌جا ثبت و بی‌شک
      گلِ خوبی‌ست، در قلبِ پیامش
      🌿🌺🌿
      رضایی، بی‌قرارِ محفلِ ماست
      غزل‌هایش، سراسر، ناب و گیراست
      نوای شعرِ دلسوز است، زیبا
      چو بدری می‌درخشد؛ شورش‌آواست
      🌿🌺🌿
      و بابایی؛ منوچهری نکوگوی
      نمی‌ترسد، از ابرازِ رفاقت
      خلاصه، کرده افکارِ صفا را
      درونِ واژگانی پرطراوت
      🌿🌺🌿
      بهانه، دورِ هم بودن، برای
      سرورِ شاعری‌و، شور و نا بود
      (و هست😊)
      در اندیشه، طراوت را هدف داشت
      (و دارد😊)
      به‌واقع، محفلی بس باصفا بود
      (و هست😊)

      زهرا حکیمی بافقی
      سوم شهریورماه ۱۴۰۴
      مانا باشید به شعر و شعور و مهرورزی خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۰۵
      گذری بر گل‌دشت ادبیات پارسی(۱)🌺

      آرزو دارم هماره، باشی آزاده؛ عزیزم
      چون سهی سروِ بلندِ بوستان‌های صفاخیز
      زهرا حکیمی بافقی
      مقطع غزل ۱۶۸ از کتاب نوای احساس

      واژگان: «آرزو»؛ «آزاده»؛ «سهی» و «سرو»، ایهام تناسبی است به نام «سرو» پادشاه یمن و دخترانش به نام‌های: «آرزو»، «آزاده» و «سهی» که به ترتیب، همسر پسران فریدون؛ به نام‌های: «سلم»، «تور» و «ایرج» شدند.
      ✨✨✨✨

      فِرِیدون یا آفریدون
      از برجسته‌ترین چهره‌های اسطوره‌ای ایران‌زمین است. او پسر آبتین و فرانک و از تبار جمشید است و با یاری کاوه‌ی آهنگر، بر ضحاک ستمگر چیره شد و او را در کوه دماوند زندانی نمود؛ سپس خود، پادشاه جهان گردید.
      فریدون از پادشاهان پیشدادی در شاهنامه‌ی فردوسی است.

        او جهان را میان سه پسر خود بخش نمود: سرزمین «روم» را به سلم، «توران» را به تور و «ایران» را به ایرج که کوچکترین پسرش بود، بخشید و چون ایران را به ایرج داد، سلم و تور به ایرج، رشک برده، ایرج را کشتند.
       فریدون پس از آگاهی از این رخداد، ایران را به نوه‌ی ایرج؛ یعنی منوچهر بخشید.
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۳
      ضحاک از موبدان شنیده بود:
      سرانجام فریدون نامی او را خواهد کشت؛
      همان فریدونی که گاوی به نام برمایه، در حکم دایه‌ی او خواهد بود؛ پس به جستجوی او برآمد و در جهان، آشکار و نهان، او را جست؛ این در حالی بود که هنوز فریدون از مادر متولّد نشده بود؛ تا این که:
      "خجسته فریدون ز مادر بزاد."
      از دیگر سوی، گاو برمایه؛ _همان گاو که: "ز گاوان ورا بـــرترین پایه بود، ز مادر جدا شد._
      در همین گیر و دار، دژخیمان اژدهاک، آبتین، پدر فریدون را کشتند؛ تا مغز سرش را به مارهای بیوراسب بخورانند.
      فرانک همسر آبتین، از ترس آن که مبادا فرزندش فریدون نیز به سرنوشت شوهر دچار گردد، او را از همان اوان شیرخوارگی، از دیده‌ها پنهان کرده، به مرغزاری برد که زیستگاه گاو برمایه بود؛ تا فرزندش در مکانی امن، از پستان گاوی طاوس رنگ، رشد و نمو نماید.

      (زهرا حکیمی بافقی، کتاب خانواده در شاهنامه)

      ادامه‌ی مطلب را می‌توانید در این لینک از سایت ادبی شعر ناب مطالعه بفرمایید:

      https://sherenab.com/blog/7643/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-1
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۶
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۱۰:۲۳
      گذری بر گل‌دشت ادبیات پارسی (۲)🌺

      _ سیمرغ پرنده‌ای است افسانه‌ای؛ که مانند ققنوس در کوه قاف (کوهی افسانه‌ای که گرداگرد زمین را پوشانده) آشیان دارد.
      سیمرغ نماد خرد، دانایی، آینده‌نگری و قدرت است.

      _ شاعران متعددی در آثارشان برای بیان مفاهیم مورد نظر خود، از «سیمرغ» بهره برده‌اند.

      _ در شاهنامه‌ی فردوسی، سیمرغ نقش مهمی در داستان‌های پهلوانی دارد. زال را پرورش می‌دهد و به رستم در نبرد با اسفندیار یاری می‌رساند.

      _ عطار نیشابوری در منطق‌الطیر از سیمرغ بهره برده است و گفته: گروهی از مرغان برای جستن و یافتن پادشاهشان سیمرغ، سفری را آغاز می‌كنند. در هر مرحله، عدّه‌ای از آنان از راه بازمی‌مانند و به بهانه‌هایی پا پس می‌كشند؛ تا این‌كه در نهایت و پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان، تنها «سی مرغ» باقی می‌مانند و با نگریستن در آینه‌ی حق درمی‌یابند كه سیمرغ در وجود خود آن‌هاست. درنهایت، با این خودشناسی مرغان جذب جذبه‌ی خداوند می‌شوند و حقیقت را در وجود خویش می‌یابند.
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۱۰:۲۴
      نکته:

      حیوانات در ادبیات نماد مفاهیمی هستند که می‌توانید پیرامون آن، در این لینک از سایت ادبی شعر ناب، مطالبی را بخوانید:

      https://sherenab.com/blog/1331/%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%B0%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D9%88-%D9%81%D8%B6%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۱۰:۲۶
      چه باحال... خندانک خندانک
      مرسی از یادآوری‌های خوبتون خندانک

      درود بر استاد عزیزم خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۳۲
      به نام پگانه‌سراینده‌ی دیوان آفرینش
      هم‌او که به قلم سوگند سرود

      🌿🌺🌿

      خودکارِ کنارِ دفترم خواب نداشت
       
      عادت به سکوت و قرصِ اعصاب نداشت
       
      با ساعت و سایه دوست بود امّا صبر
       
      مانندِ کتابِ شعرِ سهراب نداشت
       
      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیّدمحمّدرضالاهیجی
      ساکوتی. هند. دهلی‌نو
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        
      پ ن:
       
      مرگ لازم برایِ شاعر نیست
       
      نسرودن خدایِ مُردنِ ماست!

      🌿🌺🌿

      دستانم قلم بشوند
      اگر غیر از حسّ حق‌گویی
      چیزی دیگر بتپد
      در نبض قلمم
      #زهرا_حکیمی_بافقی
      🌿🌺🌿


      امروز، روزی است که باد، عطرِ حروفِ کهن را با خود می‌آورد. امروز، روزِ نوازشِ نغمه‌هایی است که از جانِ سیمرغ برآمده و بر پرده‌ی دلِ مردمان این سرزمین نشسته است. روزِ شعر و ادب فارسی، تنها یک یادبود نیست؛ نفس کشیدن در هوایی است که فردوسی و حافظ و مولانا و سعدی و پروین و نیما در آن دمیده‌اند.

      زبانِ فارسی، تنها واژه‌ها نیست؛ رودی است خروشان از تاریخ، عشق، حماسه و حكمت كه از دامنِ كوهسارانِ بلندِ اندیشه جاری شده و در دشت‌های پهناورِ جانِ ما آرام گرفته است. هر بیت، هر مصرع، گوهری است که در دلِ این رود، می‌درخشد و جهان را روشن می‌کند.

      در این روز فرخنده، بیاییم گوش بسپاریم به نجوای ربابِ رومی، به طنینِ دفِ حافظ، به صلابتِ شاهنامه و به لطافتِ ترانه‌های خیام. بیاییم سپاسگزار این میراثِ جاودان باشیم؛ میراثی که هر کلمه‌اش، دری است به جهانی از زیبایی و معرفت.

      باشد که این زبانِ شیرین و آسمانی، همیشه زنده و پویا بماند و در سینه‌ی هر فرزندِ این مرز و بوم، چون نگینی بدرخشد.

      پاینده باد زبان فارسی، نوروزگاهِ همیشگیِ جانِ ما.

      #سیدعلی_منصوریان

      🌿🌺🌿
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۵۲
      سلام و درود گرامی ادیب گرانقدر

      عرض ادب

      روز و روزگار سرکارعالی خوش و بهشت

      به نوبه ی خود این روز عزیز را به شما بزرگوار، و یکان یکان عزیزان تبریک میگویم!

      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      مهرداد عزیزیان
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۷:۵۷
      درود
      بانو حکیمی بافقی ارجمند
      🙏🌺🌺
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۸:۵۷
      درود استاد بانو حکیمی مبارک باشد این روز نیک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۱۱:۲۵
      خیلی هم عالی خندانک خندانک
      تبریک به همه خندانک
      درود بر استاد عزیزم خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۱۲:۵۱
      ✍ روز شعر و ادب پارسی خجسته باد!

      تقدیم به وسعت نگاه هم‌نوایان پست جاری از ابتدا تا اکنون؛ عزیزانی که نامشان در ذیل پست به یادگار مانده و نیاز به نام‌بردن دوباره نیست:

      هلا ای شاعرِ زیباسخن! روزت گرامی باد
      من از گیراییِ شعرت، هماره، می‌شوم دلشاد

      نهانت، مجمعِ اضدادِ نابِ زندگانی هست
      گهی، آبی؛ گهی، آتش؛ وَ خاکِ غم دهی بر باد

      فراموشی نگیری، از بیانِ جوششِ احساس
      تو را باشد به همواره، هوای شورِ دل، در یاد

      صفای شعرِ نابت، ارج دارد چون به گیرایی
      کنی نبضِ عدالت را در امواجِ دلت فریاد

      دمای شعله‌ی شعرت، دمادم سرکشد تا اوج
      و بی‌وقفه، بسوزاند سرای ظالم‌از: بنیاد

      سرودِ مهر را می‌خوانَد احساست، به پیوسته
      سرودی که: از اعماقِ رگِ اندیشه‌‌زارت زاد

      درودی را سرودم در سرآغازِ همین شعرم
      به پایان، باز هم می‌گویم این: روزت گرامی باد

      زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
      (_.:._)(¯:´¯)
      (¯:´¯)¶__(¯ •.O.•´¯)

      (¯ •L!/.•´¯)¶__(_.•´/|•._)
      (_.•´/|•._)¶____(_.:._)_¶
      (_.:._) ¶_¶¶¶

      «تو»، شعرِ دل و، شعرِ تمامِ گُلِ عشق

      پیوسته رسد بر تو سلامِ گُلِ عشق

      چون سازِ محبّت، زند احساس و عطش

      شعرت بشود، حُسنِ ختامِ گُلِ عشق

      زهرا حکیمی بافقی
      کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس
      (_.:._)(¯:´¯)
      (¯:´¯)¶__(¯ •.O.•´¯)
      (¯ •L!/.•´¯)¶__(_.•´/|•._)
      (_.•´/|•._)¶____(_.:._)_¶
      (_.:._) ¶_¶¶¶

      * عذرخواهم برای مدتی نبودنم و چون این روزها به جهت مشغله‌ی فراوان، وقتم برای حضور در سایت محدود است، هر از گاهی که به سایت سربزنم، حتما خواننده‌ی اشعار پرمهرتان خواهم بود.

      مانا باشید به شعر و شعور و مهرورزی!🙏🌺🙏
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      محمد گلی ایوری
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۱۶:۳۶
      درود و عرض احترام استادبانو حکیمی

      «پاینده باد زبان فارسی، نوروزگاهِ همیشگیِ جانِ ما»

      سلامت باشید و سرفراز
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۴۰۴ ۱۹:۲۹
      خندانک
      درود بر شما استاد بانو حکیمی عزیزم خندانک
      این روز را به شما هم تبریک عرض می کنیم
      زیبا بود هم شعر شما وهم شعر جناب لاهیجی عزیز
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۱۶
      بزرگ که شدم
      مادرم ادای بچگی هایم را در می آورد
      و من،
      سالهاست ادای بودنش را!

      * زن - (مادر) آسان ترين راه و نشانه پيدا كردن خداست. بداهه

      سید حاج فكري احمدي زاده(ملحق), [18/12/2023 01:49]لندن

      تقدیم به روح مادرم🖤
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۶
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۳۰
      درود استاد بانو حکیمی پست ارزشمندی ست حتما شرکت می کنم
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۱۱
      درود بر شما

      منتظر اشعار نابتان هستم خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۵۳
      درود بانو حکیمی بافقی گرامی
      به پاس زحمات بی‌دریغتان و به سیاق فراخوانهای قبل در سایت محترم سروده‌ای تقدیم می‌کنم🙏🌺
      فاعلاتن مفاعلاتن، فاعلاتن مفاعلاتن
      رستگاری
      ساعتم را حراج کردم
      تا کمی بیشتر بمانم
      سعی کردم اگرچه اندک
      بی‌خبر خوش‌خبر بمانم
      نان زدم در خیال و خوردم
      تا به شوق هنر بمانم
      ناگهان در سرم کسی گفت
      تا ابد هم اگر بمانم...

      زندگی را چگونه باید
      زندگی کرد و خون نبارید ؟

      از بلندای کوه تردید
      بی‌محابا پریدم اما
      روی دریای طبع تردم
      چون نسیمی وزیدم اما
      آسمان را ستاره بستم
      ماه را سر کشیدم اما
      مثل فرهاد ِ نغمه‌هایم
      غیر شیرین ندیدم اما...

      ابر ِ پروار ِ رستگاری
      بر سر بیستون نبارید

      می‌شناسم شبیه تیشه
      سختی ِ کوهپایه‌ها را
      با طلوعم همیشه هر جا
      دیده‌ام خشم سایه‌ها را
      راه خود را ادامه دادم
      می‌شنیدم کنایه‌ها را
      با وجودی که در مسیرم
      سر بریدم گلایه‌ها را...

      بر بیابانِ عزم ِ جزمم
      جز سراب و سکون نبارید
      .
      .
      .
      زندگی را چگونه باید
      زندگی کرد و خون نبارید؟


      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۱۱
      درود بر شما

      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۴۸
      خوانش دوباره لذت بخش بود خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۴۷
      سلام استاد مهربونم خندانک
      خیلی هم حرکت زیبایی‌ست خندانک

      حتمنی سر فرصت یه شعر می‌ذارم... خندانک
      سلامت و ثروتمند باشید خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۶
      سلام بر بمب انرژی سایت ادبی شعر ناب خندانک

      منتظر اشعار شوربخش شما هستم خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۶:۱۷
      وقتی که لَبریزم از اِحساسِت
      تاریکی شب سَرنگون میشه
      پَر می‌کِشم تا خنده‌های ماه
      قلبم به یاد تو جوون میشه

      سُر می‌خورن دَردا می‌رَن بیرون
      وقتی به یادت با خودم تنهام
      صبح ِ قشنگی می‌رسه از راه
      لبخند می‌شن پشت هم، غم‌هام

      چِک می‌کنم عکساتو از گوشی
      توو روزگار ِ سَرد و سَرسَختم
      وقتی که زومم روی لبخندت
      بی‌تاب می‌شم بی‌تو رو تختم

      سَر می‌کنم با یاد روزایی
      که می‌نوشتی بی‌تو می‌میرم
      غمگین نکن چشمای نازت‌رو
      من بی‌تو از دنیای خود سیرم

      تو خونه عطرت زود پر میشه
      از خاطراتت بوسه می‌چینم
      تنها نِشستم کُنج ِ تنهاییم
      از دورها رویاتو می‌بینم

      حَجم ِ حضورت داره حس می‌شه
      پرواز کردم سوی آغوشت
      دستاتو وا کن مهربون من
      مُحکم بگیرم توی آغوشت

      *شاهزاده*


      تقدیم به شما استاد خوبم برای تلاش‌های زیبایتان در زنده‌نگه‌داشتن روز ملی شعر و ادب فارسی... خندانک

      در پناه حق خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۴۵
      هزاران درود شاهزاده خانوم نازنین خندانک خندانک

      واقعا لذت بردم از ترانه‌ی شما خندانک خندانک

      زهازه خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۴۹
      خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۱۹
      خندانک
      درود بر استاد بانو الهه ی احساس خندانک
      خداقوت خندانک خندانک
      کار زیبا وارزشمندی است
      من هم روز ادب فارسی وسالروز گرامیداشت شهریار را تبریک ع ض می کنم واین روز ارزشمند را به فال نیک می گیرم و شرکت می کمم در این حرکت قشنگ خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      با آرزوی سلامتی وموفقیت روز افزون خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک


      ازعاشقی باطعمِ دلتنگی وغم سیرم
      ازقصه ی تکراری پاییز دلگیرم


      از اینکه با دلشوره ها کشتی بگیرم هِی
      از اینکه در خواب و خیال مبهمی گیرم


      از رقصِ غمگین قلم درشعردردآلود
      از اینکه دارد می کند این فاصله پیرم


      هر برگِ تقویمِ دلم آبستن زخمی است
      فصلی ملال آور شده تصویر تقدیرم


      جامانده ام از کاروان شادمانیها
      یک روزِ اشکی در کنار شعر می میرم


      بایدعوض کرد این تم تار جهانم را
      اززندگی شد تلخی واندوه تفسیرم


      باخودببراین خسته را تا روشنای عشق
      ازدخمه ی تاریک شب باید که پر گیرم


      دیگر نمی خواهم بمانم همدم حسرت
      ازعاشقی باطعم دلتنگی وغم سیرم


      ✍️جمیله عجم (بانوی واژه ها)
      اردیبهشت ۱۴۰۳
      **************
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۰۴
      درودها گل‌بانوی مهربانی‌ها خندانک

      خوش آمدید به محفل خودتان خندانک

      شعرتان هم بسیار عالیه خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۲۳:۰۰
      درود
      شعر نام بیرقی بود
      که در قفای گورستان
      کوهی را سوار بر اسب پادشاه می کرد

      شعر نام مرد ناشنوایی بود
      که با پری های دریایی
      تا سپیده دم
      ترانه می خواند
      این چه وانمودی ست
      همهمه ی واهمه در خنده ی زنی
      که مدام در پی خواستن
      آبستن از باران می شد

      رد خواستن من
      بهتان لب های بی ویرایش
      در تشنگان تشت خون ست
      این چه آشوب همهمه ای ست
      قصر ی به دریا نرسیده
      با لحن باران آشنا بود

      همسایگان لب نوشین در خواب شعر دارند
      شبیه دودی که افتاده افتاده
      از آتش ها می ترسید
      شعر اگر قدم به نا رنج من
      سریر غروب را
      پای گاو ها قربانی کند
      اشکها افتاده از لاف شک
      جویبار سخن را
      عاجز سنگ ها می کند
      عاجز ......
      با احترام محمدرضا آزادبخت
      تقدیم به استاد بانو حکیمی
      که همواره از محضرشان آموخته ام
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۰۴:۳۱
      درودها جناب آزادبخت فرهیخته و ارجمند خندانک

      بی‌نهایت سپاس از تقدیمی گران‌ارج جناب‌عالی خندانک

      رد قلمتان ماندگار خندانک

      سراینده باشید به مهر خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۲۱:۱۹
      درود
      لبریز از وسوسه ی شعرم
      قبل از اینکه طلوع
      بهانه ای برای مرداب ها داشته باشد

      لبریز ازاسطوره های غیر پرستش شده
      قبل از اینکه
      دادگری چیره بر داد خود شود
      لبریز از لب ناریزم
      تا اندوهی شعر مرا
      سست و بی تدبیر کند
      صلای زمین در نشیب رستگاران
      مسیح آمیز
      جنون ابلیس را خواهد دید
      ای بانگ تباه شده از بی بانگی
      شکل شعر من
      مست شده از فریادی بی حماسه ست
      وقتی ماهی ها
      خارج از حوض حیاط
      دعوی سلطانی می کنند
      وقتی فرشته ها
      نگون سار از نیکبختی خود می شوند
      وای وای وای
      این چه حکایتی نهفته
      در پهلوی کلام داری
      قلم نام اکنون پادشاه شعر است
      زیرکانه هولم می گیرد از
      مردی که اندرز وارانه
      غولی را به خانه ی خود مهمان می کرد

      ساحت ساعت ها
      عمارت دقیقه ها
      ثانیه ی به گور خوابیده را
      مهمان مام بی بیرقی می کرد
      غیرت شعر من
      ورای خاک بیرق هاست
      ورای خاک بیرق ها.........
      باتقدیم احترام محمدرضا آزادبخت
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۴ ۱۶:۱۸
      درودها شاعر فرهیخته
      جناب آزادبخت عزیز
      مانا باشید به شعر و شعور و مهرورزی
      در پناه پروردگار مهرآفرین خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۱۰:۵۲
      درود
      از اینکه مدام در پی کودکان
      آستانه ی خورشید را
      به همسایه قرض می دهی
      هناسه هناسه
      طعم دریا را در دهان خود داری

      برگرد تا هناسه وارانه
      به خورشید بفهمانی
      هر همسایه ای
      گور شنیده های خود نیست
      خونین تر از خون چه کسی
      لاله ها می فهمند تا مرز جنون
      خون بر آستان داشته باشند

      از اینکه دوباره
      بی کس و بی داد
      تنها در گورستان
      به ملاقات خارهای روییده شده می روی
      به گور من بفهمان
      خاری در پای خورشید فرو رفت
      با تقدیم احترام محمدرضا آزادبخت
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۱۹:۱۴
      درودها جناب آزادبخت عزیز
      شاعر فرهیخته و خاص‌نویس
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۱۴

      ✍ زنده بادا کشور ایران ما!

      آب و باد و، خاک و آتش، می‌نمایند این صدا:*
      تا هماره، زنده بادا، کشورِ ایرانِ ما!


      کشوری که: مردمانش، مِهر را، سرلوحه‌اَند؛
      مِهرورزی‌هاست، رسمِ کیشِ مهرِ سینه‌ها!


      «سرزمینِ آریایی»؛ «سرزمینِ مادری»؛
      خاکِ گلگونی که هست از: خونِ یاران، باصفا!


      آبیِ مِهر است، جوشان از: زلالِ چشمه‌ها؛
      خاکِ آن، گرما گرفته‌ست‌از: گُلِ نورِ خدا!


      از کران، تا بی‌کرانش، هرکجا رو می‌کنی،
      با دلت حس می‌کنی، گرمای شوری ناب را!


      در میانِ دشت‌های باصفای مرزِ مِهر،
      از فرازِ کوهِ الوند و، دماوند و، دنا،
      انعکاسِ نغمه‌هایی دل‌نِشان، پیچیده اَست؛
      آخشیجان می‌زند، بر جانمان این‌سان ندا:*


      زنده بادا، این‌چنین خاکِ وسیع‌و، آبِ پاک!
      باد زنده، تا همیشه، آتشِ مِهر و، وفا!

      شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف-احساس)

      پ. ن:

      * «آخشیجان»: عناصر اربعه؛ که عبارتند از: «آب»؛ «باد»؛ «خاک» و «آتش». کاربرد این عناصر در سخن، یکی از مواردی است که آرایه‌ی مراعات نظیر را به‌وجود می‌آورد. در بیتِ نخستِ غزلِ «زنده بادا کشور ایران ما»، هر چهار عنصر آمده؛ در بیت پایانی، کاربردِ سه مورد از عناصرِ چهارگانه؛ یعنی: «آب»؛ «خاک» و «آتش»، با فعل دعایی«باد»، آرایه‌ی ایهام تناسب را شکل داده‌است.
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۴۹
      زنده باد ایران خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      رضارضایی ( بیقرار)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۴:۲۹
      غزلی از حقیر رضارضایی « بیقرار»  در مقابل غزل زیبا و شنیدنی شهریار بزرگ
      👇👇👇.              


      آمدی جانم به قربانت ، ولی رفتی چه زود
      آن چنان کز آتشی ، گرما بماند در وجود

      نوش دارویم شدی تا بِفْکنی در تاب و تب
      بعدِ مرگم نازنین داروی بی حاصل چه سود ؟

      وعده ام دادی به فردا ، یا به فرداهای پس
      غافل از این ، عمر ما را داغ هجران می ربود

      نازنینا ما ز مِهرت ، مُهره بر دل بسته ایم
      مِهر ماهی کِی توان از مُهره ی دل ها زدود ؟

      عمر ما کوتاه و خرما بر نخیلی بس بلند
      ساغری در دستِ ساقی دلبری ها می نمود

      شور فرهادم ببین ، مجنونِ مجنونم کنون
      بس که شیرین می زند لیلای محزونم به رود

      یک شبی راحت نخفتم زین تطاول های دهر
      بختِ خواب آلوده ام در جای چشمم می غنود

      چون پریشان می کند هر جمعِ خاطر را قضا
      درعجب باشم که چون ازهم نمی پاشد وجود؟

      در فراقش بلبلان را جز به خاموشی مخوان
      دانه خواهد از فرازی صیدِ دل آید فرود

      بیقرارا ! بیقراری های خود را وا مَنه
      بو که واصل گردَدَت خمخانه ای اندر سجود

           ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن )

      #رضارضایی « بیقرار »
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۳۱
      درود بر شما
      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۰
      زیباست خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۴:۳۳
      (۱)

      وقتی هوسِ پگاه می‌کرد خدا

      یک لحظه تورا نگاه می‌کرد خدا

      چشمت شبِ شعر و روزِ نقّاشی بود

      هر بار سفر به ماه می‌کرد خدا

      ┅═༅𖣔༅═┅

      (۲)

      پیغامِ خدایِ شهر در چشمش بود

      لبخندِ بدونِ زهر در چشمش بود

      یک مردِ شبیهِ صلح و آزادی، پاک

      محرابِ نمازِ نهر در چشمش بود

      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیّد محمّدرضـا لاهیجی
      ساکوتی. هند. دهلی‌نو
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

      تقدیم به
      روحِ آسمانی استاد محمود فرشچیان
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۳۲
      درود بر شما
      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۰
      بسیار زیباست خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۴:۳۹
      بندهٔ خیلِ خیالِ خوب‌رویِ عشق‌دوست

      خدمتش خواری نباشد نزدِ خویِ عشق‌دوست

      تا خُمارِ پیر، خُلقش را بگیرد زیرِ دست

      خونِ خود خوش‌تر بریزد در سبویِ عشق‌دوست

      خَلق اگر خرجش کند ختمِ خطا دلخواهِ غم

      خاطرش خُسران نبیند گر به‌سویِ عشق‌دوست

      خشک و تر آرد خصوصی، خاک و خاکستر شود

      نسخهٔ خوانا بخواهد! _ پیش‌گویِ عشق‌دوست

      مختصر گوید: خرابِ خیمهٔ خورشید باش

      خط بزن خواهش به‌غیر از خُلدِ کویِ عشق‌دوست

      خصمِ مادرزادِ خشمت شو‌، خرامانِ خرد

      خادمِ خُردِ خداوند، آبرویِ عشق‌دوست

      بر خلافِ خُلفِ وعده، رستگار و راستگو

      بی تخلّف، اختصاصے _ آرزویِ عشق‌دوست!

      خاص، خیلی خنده‌رو، خرسند، خاطرجمع، بعد…

      شانه کن خِرمن به خِرمن خوابِ مویِ عشق‌! دوست!

      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیدمحمدرضا لاهیجے
      ساڪوتے. هند. دهلےنو
      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۳۲
      درود بر شما
      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۲
      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۵۵
      با وجودِ آن که: من، با دلت سخن دارم
      در کمالِ بی‌تابی، از سکوت، سرشارم
       
      چون سکوتِ پیوسته، مظهرِ رضایت نیست
      مثلِ ابرِ سرگشته، پُربهانه می‌بارم
       
      نبضِ من نمی‌گیری؛ حسّ من نمی‌خوانی
      می‌سراید از گریه، هر دو چشمِ بیمارم
       
      از غمِ دلِ زارم، ناله بی‌امان دارم
      روزها، پُر از، دردم؛ شب، هماره بیدارم
       
      می‌کنی تو خرج امّا، نابجا غرورت را
      حالِ دل نمی‌فهمی؛ از غرور بیزارم
       
      دل شده، سیاوش در، شعله‌ی تبِ آتش
      می‌تواند احساست، نَم دمد بر این نارم
       
      رستمی تو هستی و، دل شده، چو تهمینه
      در شبِ وفا بازآ، با دلت بشو، یارم
       
      جامِ سینه‌ی زهرا، هر نفَس پُراز، بغض‌ا‌ست
      اندکی بکن رحمی، بر گُلِ دلِ زارم

      #زهرا_حکیمی_بافقی
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۳
      بسیارهاااا زیباست خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۳۴
      درود خانم حکیمی
      پست پر باری خواهد شد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      فقط کاش تووی کادر یه عکس از حضرت شهریار قرار می دادید
      خندانک خندانک
      خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۱۴
      درود جناب سرمازه گرامی خندانک
      سپاسگزارم از مهر حضورتان
      منتظر اشعار نابتان هستم.
      پیشنهاد جناب‌عالی پیرامون عکس عالی‌جناب شهریار ارجمند کاملا به‌جاست خندانک
      کما این‌که در دوره‌های قبل، این‌گونه پست‌ها به شکل مسابقه بود و عکس شهریار، زینت‌بخش پست بود؛ مانند لینک زیر:
      https://sherenab.com/blog/11570/%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C

      الان هم که عکس عالی‌جناب شهریار را نگذاشته‌ام، از پیشگاه ایشان شرمنده‌ام.
      فعلا هم چون مدیریت محترم سایت در سفر هستند و پست‌ها دیر تایید می‌شود، عذرخواهم.
      اما اگر عمری بود، انشالله بعدا به خواست جناب‌عالی نیز جامه‌ی عمل پوشیده می‌شود خندانک

      مانا باشید به شعر و شعور و مهرورزی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۲۱:۵۸
      درود و عرض احترام استاد بانو حکیمی گرانقدر
      حرکتی مفید و ارزشمند است
      سلامت باشید و برقرار
      خندانک خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۵
      درود و خیرمقدم بر شما شاعر بزرگوار
      و مرد اخلاق ناب خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۰۱
      ارزش سلامتی

      ثروت به جهان خامه زند برگ و بری
      هشدار که حادث نشود دردِ سری

      گر ثروتِ دنیا به یکی کپه نهند
      در کپه ی دیگر ز دو چشمت گذری؟

      با احترام: محمد گلی ایوری
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۵
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۴
      زیبا خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۰۷
      پایم

      پایم به جوانی رَهِ پرواز گرفت
      رُخسار و کمان از بر طنّاز گرفت

      چندی بگرفتم صله از صحّتِ جسم
      پیری که رسیدش سر ناساز گرفت


      گل سمن

      با گل سمنم دَم به تماشای چمن
      یا جامِ به کف دستِ به گیسوی سمن

      خوشتر ز بهشت است، چو دارد اثری
      از باده ی مستی و خوشی در دلِ من

      با احترام: محمد گلی ایوری

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۵
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۰:۱۹
      سلام و عرض ادب استاد بانو حکیمی گرانمهر
      درود بر شما و سپاس از این دعوت پرمهر
      قدردان زحماتتان برای برپایی این محفل شاعرانه هستم
      خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۶
      درود و خیرمقدم
      شاعر ظریف‌اندیشه و زیباکلام خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۰:۲۱
      در پرده عشق لوح زرّین داری
      از حسن چه گویمت که چندین داری

      بیلان دلم مدام در دفتر توست
      وقتی که در این سینه خبرچین داری
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۶
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۴
      زیباست خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۰:۲۳

      گفت در خواب به دنبال چه می گردی، یار!
      یار چون خواهی از این فاصله خود را بردار

      بارها آمده ای تا دم این در به نیاز
      دوست دارم به سراپرده بیایی این بار

      سخن از خوبی و ایمان به زبان، آسان است
      دوست دارم که ببینم سخنت در رفتار

      ذات تو پاکتر از شبنم و زیباست چو گل
      جامه ی چرک خطا را ز تنت بیرون آر

      من خریدار عقیقم، نه شن و ماسه و خاک
      یوسفی خواهم از این برده فروش بازار

      زندگی آب زلال است وضو ساز از آن
      قدر این عمر بدان چون که ندارد تکرار

      خط پرگار هدایت و نجات است حسین(ع)
      هیچ بیرون مرو از دایره ی این پرگار
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۳۶
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۵
      خیلی زیبا خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۰۷
      به مهرت، جاری آهنگِ دل من

      شود، دنیای قلبم، با تو گلشن

      در اوجِ لحظه‌های شورِ احساس

      دلم می‌خواندت؛ ای مامِ میهن!

      زهرا‌ حکیمی بافقی (الف_احساس) 
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۶
      درود بر بانوی وطن‌پرست خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۰
      درود بر بانو الهه ی احساس
      کار زیبایی است امیدوارم سلامت و تندرست باشید خندانک

      گل گلخانه ای من پیش تو خار بیابونم
      تو غرق نعمتی من روز و شب محتاج بارونم
      عزیز دردونه ای آفتاب ندیده صورت ماهت
      منم آفتاب نمی بینم شبی که ماهِ مهمونم
      تنت دائم بهاری غنچه ی لبهات ، پر خونه
      من آن خشکیده لبخندن از تب ظهر تابستونم
      ندیدی جور یخبندون که مهر باغبون داری
      من از ترس دی و آبان فراری از زمستونم
      تو شاهی روی تاج و تخت گلدون آشیون داری
      منم اون خار هر جایی رها از بند و زندونم

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۰۳
      درود و خیر مقدم جناب یاسرخان عزیز خندانک

      سپاس از حضور ناب جناب‌عالی
      امید که اشعار به یادگار گذاشته‌ی شما و دیگر عزیزان، ماندگار باشد در این گنجینه‌ی ناب خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۷
      بسیار زیبا خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۲
      درود بر شما بانو الهه ی احساس
      کار خیلی خوبیه
      در پناه خدا باشید خندانک

      گل گلخانه ای من پیش تو خار بیابونم
      تو غرق نعمتی من روز و شب محتاج بارونم
      عزیز دردونه ای آفتو ندیده صورت ماهت
      منم آفتو نمی بینم شبی که ماهِ مهمونم
      تنت دائم بهاری غنچه ی لبهات ، پر خونه
      من آن خشکیده لبخندن از تب ظهر تابستونم
      ندیدی جور یخبندون که مهر باغبون داری
      من از ترس دی و آبان فراری از زمستونم
      تو شاهی روی تاج و تخت گلدون آشیون داری
      منم اون خار هر جایی رها از بند و زندونم

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۰۵
      درود و سپاس خندانک

      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۴
      دوستان خاطر رنجیده مکدر نکنید
      به تسلای دلی دیده ی غم تر نکنید
      بعد مرگم به در آرید ز تن رخت عزا
      کینه با نیک و بد بخت مقدر نکنید
      عبرت از زندگی کوته پروانه کنید
      گله از شمع و شب و شاهد و ساغر نکنید
      تن ما سوخته از گرمی این شعله ولی
      لب ما کوته از آن بوسه ی آخر نکنید
      یاس" گر جان و تنش تفته شود باکی نیست
      پیله را با پر پرواز برابر نکنید





      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۰۵
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۷
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۵
      گل است از لب بلبل ترانه می خواهد
      برای رنج شکفتن بهانه می خواهد
      اگر که مرغ غزل خوان این سرا رفته
      دوباره فصل  بهار آشیانه می خواهد
      دمی که موسم گل شد موافقان مددی
      که نو رسیده سخن، عاشقانه می خواهد
      اگر چه فرصت ما شد ز جور باد خزان
      ولی حیات گلستان جوانه می خواهد
      بیا که باد موافق به بادبان باشیم
      که این شکسته ز طوفان کرانه می خواهد

      ....
      اگر که آتش عشقت به آب دیده سپارم
      خنک نمی شود این دل مگر به خاک مزارم

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۰۵
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۸
      خندانک خندانک
      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۱۰
      به نام او...

      ﺳﺮ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﻭ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ
      ﺗﻮ ﺷﺪﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺮﯼ ﭘﺴﺮﻡ

      ﺗﻮ ﺟﮕﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
      ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ

      ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
      ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ

      ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
      ﭘﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺑﺴﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﺭﻡ

      ﻋﺸﻖ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻨﺮ
      ﻋﺠﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺮﺯﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻭ ﺯﺭﻡ

      ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ
      ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺳﯿﺰﺩﻫﻢ ﮐﺰ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻡ

      ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ
      ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ

      استاد شهریار
      خندانک خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۱۵
      هزاران درود خندانک خندانک خندانک

      چه زیبا به اشتراک گذاشتید خندانک
      زهازه خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۹
      بسیارهااا زیباست خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۲۶
       🌺🌹💐
      🌺🌹
      💐
      ...یک جعبه لبخند...

      هفت روز هفته را هشیار باش
      هر شبستانش به یاد یار باش

      شنبه اش را با شعف آغاز کن
      رو به شادیزارها پرواز کن

      شاد با یکشنبه اش آرام باش
      سرخوش از آیینه و ایهام باش

      در دوشنبه دوستی را جان بده
      کافران عشق را ایمان بده

      با سه شنبه های ساقی سر برو
      از خودت تا مطلع باور برو

      چارشنبه چاره ساز سوز باش
      مثل خورشید عدالت ، روز باش

      پنج شنبه (پنج ره)را باز کن
      کوک خوش رقصیدنش را ساز کن

      جمعه با یک جعبه لبخند نبات
      باز هم آغوش بگشا بر حیات

      علی نظری سرمازه
      🌺🌹💐
      🌺🌷
      💐
         
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۳
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۹:۵۹
      خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۳۴
      یا سیدالشهدا علیه السلام


      تسبیح هـلاڪ و مستِ او چــرخ‌زنان

      در حالِ سمــاعِ شَستِ او چــرخ‌زنان

      بر نیــزه ڪہ رفت آیتُ الْعُظمےٰ عشق

      چرخید جهان بہ‌ دستِ او چــرخ‌زنان

      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

      چشمانِ گلاب خورده از دستِ حسین

      تــــا روزِ ازل مے زده و مستِ حسین

      در شهـــرِ مقـــدّسِ محبّت باشـــد

      ممنونِ خــدا، غــلامِ دربستِ حسین

      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیدمحمدرضا لاهیجے
      ساڪوتے. هند. دهلےنو
      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۳
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۳:۳۵
      سلام

      عرض ادب ادیب گرانقدر
      شب خوش
      سپاسگزارم از لطف شما
      محمد حسنی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۱:۳۸
      بنام خدا

      سلام بر شما
      بداهه ای تقدیمتان
      ۱
      ابرها
      اگر جمع می شوند
      کم خواهند شد؟
      پس چرا
      در قلب من
      برای تو
      باران تمام نمی شود!؟
      ۲
      خاطرم جمع
      مثل تکه تکه های ابر بود
      با برقی در چشمانم
      که همیشه
      از عشق تو بود
      باران حتمی بود
      صدایی عظیم
      به وسعتِ آسمان
      هیچ وقت
      اتفافی نیست..

      ۳
      قبل باران بودی
      بعدِ باران بودی
      بِهنگامِ باران بودی
      بگو:
      تو در آسمان بودی!؟

      خندانک




      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۴
      درود بر شما
      و خیرمقدم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۱
      زیباست خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۲۷
      درودتان سروربانوی گرانقدر
      ادیب ارزشمند!
      گردهمایی پراحساس و نیکوییست، مُزین به کلکهای زرین ادیبان ناب... تا باد چنین باد....
      امید که از قلم ارزنده ی همه ی بزرگواران بهره مند باشیم، نیز سپاس از جناب فکری بزرگمهر، که در سفر و حضر، و شادیها و اندوهها، هماره وجود یشمینشان زینت بخش است.
      بنده از سپید سروده های کمترینی که اوقات فراغت تابستان را به انها اختصاص داده ام به یادگار میگذارم، بداهه است، به شرط بقا در سایت هم بارگذاری خواهم نمود. امید که مقبول طبع حضرات واقع گردد.
      پیشاپیش، روز شعر و ادب پارسی را ، به پارسی سرایان باشکوه جهان و ادیبان گرانقدر آذری مان _بزرگواران سرسبز ایران_ تبریک عرض میکنم،یاد و نام شعرای کهن و نوین پارسی جاودان باد..
      با زیباترین و بهترین ارزوها برای زبان مادریم و مهر




      «ملودی»


      شور رهایی در پرم دارم
      در ملودی ِنازکیِ ارواح،
      مرا ببوس!

      ای خواب جاویدان!
      لبهای تو
      تاکستانهای بورگوندی والاست
      طعم عمیق دهانت را به جهان ببخش!
      ای آبشارهای جوشان انگور، بر زخم شانه هایمـ،،
      گرمست،
      گرم است دستهایت...
      ، تو شکاف دامن پولک فشان زهدی
      دشتهای لاوندر آرمیده در
      تنپوش آسمانی شفافم،
      گره گره،
      ای _عطر دستگرد شیشه های جواهرنشان_!،،، تو را خواسته ام،
      تو
      کاج ریشه در افلاکی،
      چون شورش آبهای اریب فیروزه
      بر سرخی مرجانهای دلم
      .
      .
      .
      من
      قرنهاست
      پرنده ی مُهاجرم،
      وحشیِ بنگلی از روبانهای شیدایی..
      غرق تو خواهم ماند، مهربان
      .
      .
      .
      چون یاد امپراطوران
      در شِکرخنده ی هر شنبه ی بابکا..





      27مردادماه 1404


      💝
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۵
      درود بر شما دکتر طالب‌زاده گران‌مهر

      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۲
      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۳:۵۵
      درودها استاد گرانقدر بانو حکیمی عزیز

      بسیار هم عالی وماندگار
      خیلی به این دورهمی های ادبی علاقه دارم
      امید است شاعران گرانقدر و زیبا قلم صفحه بهاری

      دورهمی رو با اشعار قشنگ و رنگارنگشون گلباران نمایند

      که رد قلم می ماند وبس
      مانا
      بهروز
      شادکام
      و
      سعادتمند باشین
      روزگاران
      درپناه مهربانترین مهربانان
      :: خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      : خندانک 2: خندانک خندانک
      خندانک : خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک

      🦋💞🌺💞🌺💞🌺🦋
      💞🌺💞🌺💞🌺🦋
      🦋🌺💞🌺🦋
      🦋💞🦋
      🦋
      💞
      :
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۶
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک

      سپاس از مهر کلامتان نازنینم خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منوچهربابایی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۴:۵۶
      سلام و عرض ادب استاد بانو حکیمی گرانقدرم سپاس از این دعوت پرمهرتان
      سایه تون مستدام

      به جانم بیفت
      وسوسه ام کن
      دیوانه ام کن
      کلافه ام کن
      خسته ام کن
      آواره ام کن...
      اصلا بگذار راحتت کنم
      دیوانه
      من از دوست داشتنت نمی ترسم...
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۶
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک


      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۲
      چه صمیمی خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد حسنی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۰۶
      سلام ها خندانک


      آخرِ روز
      که با تو بیرون رفتیم
      شب که بر می گشتیم
      از تو سوال کردم
      خورشید و ماه
      دو نفر است
      یا یکی

      تو با لبخندی
      جوابم را دادی

      خندانک

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۶
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک


      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۲
      چه زیبا خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد حسنی
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۴۳
      همیشه
      قبل از افتاب
      طلوع می کنند چشمانت
      ومن از
      صدای قلب ات
      که تندتر شده می فهمم ..
      سرم را از روی سینه ات بر دارم
      به پنجره
      به افتاب بگویم
      بی دریغ تر از شیشه ها
      قلب توست
      مهربانی کرده
      خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۶
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک


      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۹
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۴۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۰۴
      💐🌺🌹
      🌷💐
      🌺
      دائم به ره صلح و صوابیم چه خوب !
      خوشمزه چنان طعم کتابیم چه خوب !

      هستیم ، اگر از \" ماری جوانا \"بیزار
      معتاد به هر چه شعر نابیم چه خوب !
      🌺💐🌹
      💐🌺
      💦
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۷
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک


      بسیار عالی خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۳
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۵۰
      در گروهِ عاشقی، نامِ تو را، اد کرده‌ام
      هر کسی، غیر از تو را، از راسِ آن، رد کرده‌ام

      پرتپش، رویت، تمرکز کرده قلبِ عاشقم
      گو که جز تو، با دگر، اعضای دل، بد کرده‌ام

      اسمِ تو، سرفصلِ واژه واژه‌ی شعر دل است
      مطلعِ شعرِ گروه این نااامِ پُر مَد کرده‌ام

      با تو اعضای گروهم، می‌شود، کامل فقط
      با رباتِ دل، ورودِ غیرِ تو، سد کرده‌ام

      تو، توانِ دل شدی، در جذرِ قلبِ عاشقم
      در ریاضیِ دلم، مهرت، مشدّد کرده‌ام

      جزر و مدّ شورِ دریای عطش، پیوسته تو
      سوی خود، همواره دریای تو را، مد کرده‌ام

      اوج می‌گیرد، مدام امواجِ دل، با یادِ تو
      مهرِ تو، جاری به سینه، بیش، از حد کرده‌ام

      با تو خوبِ خوب، می‌گردد، تمامِ حسّ جان
      بودنت، در سینه‌ام را، عشقِ سرمد کرده‌ام

      زهرا ‌حکیمی ‌بافقی (الف_احساس)
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۰۵
      بسیار عالی ست استاد عزیزم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۴۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۲۹
      سکوت خدا ...
      خندانک
      به شُکرِ نعمتِ یزدان، و آخرین خبرم
      به زیر بار دیونم، خَمیده شد کمرم

      چنان که خوش به «گلستان ِ» آن چکامه سرا
      «مُمدِّ» جان نتوانم که منّت اش بِبرم

      به مویِ سر نَگرم، لشکری پیاده نظام
      برای زینت و حامی، نهاده شد به سَرم

      به مِهر و ماه و کواکب، اراده قصرِ سَما
      به خاک و قطره ی آبی فکنده در شررم

      به پیچ ِ خطّ ِ اصابع که مُهرِ اول تُست
      وجودِ حق به اشارت، نشانه شد ثمرم

      عطا؛ چگونه دَگر در سخن، شماره کنم
      که در میانِ شمارش، بُریده شد جَگرم

      اگر سکوتِ خدا را بَصَر نهاده شود
      یقین به بانگِ عطایا به راهِ مُعتبرم

      دلا؛ به مرغِ غزل خوان، عنایتی بِنَما
      که می رسد به نهایت؛ اَزین هُما، سَفرم

      به سِحرِ واژه بسازم چمن، که حور و پری
      رَوَد ز یادِ خلایق، بُراقِ دل بخرم

      اگر که در پیِ رندی، غبارِ دل فکنم
      بسانِ منظرِ عرفان، جمالِ وی نگرم
      *
      ترانه ای بِسرایم که اهلِ دل بنهند
      نشانِ برزخِ آخر، ارَم عطا به کرم

      به انتظارِ ندایی سری به دل بزنم
      که آیدم به لطافت، غزل شود هنرم

      با احترام: محمد گلی ایوری
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۷
      درودهای بی‌کران خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۴۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
      دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۴۸
      قسم به صبح سپیده ی امید
      به دلشوره ی شب فراموشی
      به لحظه های غربت و دلتنگی
      و سکوتی به وقت خاموشی

      قسم به صدای خوش باران
      به نسیم کوچه ی یکرنگی
      به زمزمه ی زلال آیینه
      قسم به اشک چشم دلی سنگی

      قسم به شروع فصل پروانه
      به شمع شب زده ی خاموش
      به امید دیدن فصل عشق
      که عطر تو کرده مرا مدهوش

      قسم به معبد دو چشمانت
      به طاق ابروی تو در مهتاب
      قسم به تاج سرت ای عشق
      شبیه شوکت فرشته ای در خواب

      قسم به جهنم پر از سردی
      به شامگاه برزخ تنهایی
      به قیامت قامت چون سروت
      به بهشتی که تو در آنجایی

      به دلهره ای که می کشد مرا آخر
      به غبار نشسته در سینه
      به هر نفسی که میکشی در من
      هنوز تو را می نگرد آیینه

      قسم به جوش و خروش دریاها
      به کرانه های ساحل مرجانی
      به موج پریشان شده در توفان
      قسم به هر آنچه که می دانی

      آنچه که میدانی و نمی گویی
      بگو که صبر و قرار می آید
      برای من منتظر دلگیر
      بگو که دوباره بهار می آید

      به نفس نفس زدنم در خاک
      قسم به آیه های رستاخیز
      به لحظه ای که قیامتی برپاست
      بیا و بگو که تو هم برخیز

      برای دیدن تو بی تابم
      نمیروی ز خاطر من دیگر
      تو قاصد آمدن بارانی
      که دارد آسمان تو را باور

      ببار به کویر خشک بی فردا
      که تشنه ی طراوت باران است
      ببار و گلوی مرا تر کن
      که روح چشمه ی من بی جان است

      بیا به وقت دوباره روییدن
      بیا بگو که هنوز نفس دارم
      بیا بخوان ترانه ی آزادی
      که شوق رهایی از قفس دارم
      ...
      مهدی بدری(دلسوز)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۰۹:۴۸
      درودهای بی‌کران خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۴۰
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ۲۳:۳۶


      درودها استاد
      بانو حکیمی گرانقدر
      بسیار عالیست
      سایه تان مستدام

      خندانک خندانک خندانک

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۴
      درود و خیرمقدم استاد انصاری ارجمند

      مانا باشید به شعر و شعور و مهرورزی خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۲:۳۹
      دیروزپشتِ شيشه
      بی من نشسته بودی
      چشاتو بسته بودی
      انگاری خسته بودی
      صدتاسلام رسوندم
      یکی جواب نیومد
      یک آسمون ستاره
      حتی مهتاب نیومد
      دیروز بگو چه ها شُد
      یک تبسم ندیدم
      قلبم چه واژگون شد
      تا قعرِ دل دویدم
      بارون چشاتو می شُست
      اَمون بریده بود ابر
      اِنگار نمی خواستی و
      نشسته بودی از جَبر
      دلت پر بود از گِلِه
      ای سنگِ صبور من
      ندیدی هیچ کِسی رو
      ندیدی عُبورِ من
      مِیونِ هر سکوتت
      هزار... بار دویدم
      نخواستی باشم اما
      من تو هَوات پریدم
      پریدم تا بدونم
      زخمِ دلت از چیه
      پریدم تا بدونم
      چراغِ دلت کِیه
      باز کُن ببین چشاتو
      اینجا منم نشستم
      یه روزگاری داشتم
      حالا منم شکستم
      ای یار غارِ شيشه
      تو هم یکی چو منی
      بنواز از ته دل
      تو هَم چو من نِی زَنی
      بنواز تا بنالیم
      ازدست جورِ گردون
      نگو که عاقلی تو
      نیستی چو مَنه مجنون
      بنواز تا بخونیم
      بَر ما فلک چه ها کرد
      بنواز تا مَرهمی
      باشدبراین تب سرد
      بنواز ای دلِ من
      طوفان به‌پا کن امشب
      تو اون قلب غمگینت
      باز منو جا کُن امشب
      🍀مریم عادلی
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۵
      درود نازنین‌بانو

      سراینده باشید به مهر خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۶:۱۴
      باغِ בلم تشنـہ بر
      بارشِ مهرت نشست
      تاکـہ تو جان آمـבے
      سیرنموـבے ومَست🌸
      باز ‌ معطّر شـבم
      بوے تو شُـב پیرهن
      کهنـہ ے ناباـ؋ـتین
      پیرهنم شُـב‌ زِ ‌تَن🌸
      سبز کـہ شـבجانِ בل
      سُرخ بِشـב ماهِ رو
      از ‌ پسِ این ماجرا
      من بـہ شعـ؋ کام جو🌸
      بامِ‌ لبم بُلبُلے
      طالِعِ بر ؋ـال من
      بومِ בلم کـ؋ـترے
      خوش خبرازحال من🌸
      حالِ من و آرزو
      رقص مَلک با ؋ـَلَک
      جانِ پریشانِ من
      باـבه بـہ برَ کَم کَمَک🌸
      روضـہ ے رضوان شُـבست
      شبکـבه‌‌ تا آسمان
      شمسِ جلالت شِکُـ؋ـت
      زشتِ ‌عیانم نهان🌸
      این من פּ این سَرخوشے
      طبلـہ بزن مے پَرَست
      جامِ بقا نوشِ جان
      هرکـہ ـבراین محورست🌸
      بارشِ بارانِ בے
      خوابِ تَرَم را شکست
      باز پریشانِ ناکام تر
      از هر چـہ هست 🌸
      گو بـہ ـבلم تا بـہ کِے
      صرـ؋ کنم ‌‌ انتظار؟
      کاش چو گُل رخ کنے
      یک نظرے ـ בربهار

      شاعر: مریم عاـבلے

      .--ღஐƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒஐღ--


      .--ღஐƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒஐღ--.
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۵
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۶:۱۶
      اون شعرم رو خیلی دوست دارم با اجازه استادان گرامی و استاد حکیمی گل باز قرار دادم تو این صفحه
      ناب
      خندانک خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۱۴
      سلام عرض ادب مجدد
      این سه تا شعر ناقابلم در صف انتشار سایت است
      خواستم قبل از انتشار در صفحه مبارک شما استاد گرامی متبرک بشه
      تقدیم نگاه مهربانتان
      خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۶
      درود بزرگوار

      رد قلمتان ماندگار خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۱۵
      گفت:

      شعرهایت چرا غمگین است

      فقط،،

      آرام،

      به \"چشم هایش\" خیره شدم
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۶
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۱۸
      قطار،
      رفتنت را
      وقتی که جار زد..
      ساعت دیواری خانه
      یک قدم راه نرفت
      پنجره
      به کسی سلام نمی دهد
      حتّی
      شنیدم
      رودخانه شهر
      به کوهستان بازگشته..
      ببین
      دوری ات
      با ما چه کرد
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۶
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۱
      دستش را که می گرفتم
      بادبانی می شد به سوی ابر..
      اما
      نیمه راه
      باد
      پلّه هایش را برد
      و من هنوز
      پشت چراغ قرمز
      داد می زنم:
      «آهای.....! آنطرف باران می بارد»
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۶
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۲۳
      چراغِ چشـــم را وا ڪن ببین نقــــشِ زوالم را

      دمِ‌دستےترین خوابِ شبیــــــہِ ارتحـــــالم را

      برو حتّےٰ بمیـــــرم از صمیـــــــمِ قلب آزادے

      ببـــــر لذّت فقیـــــہِ غم، ملولم تو ملالم را _

      تماشاچے اگر باشے شهادت مےدهـــــــــد دنیا

      ســـزاوارِ مُڪافاتے، طبیعت خود مثــــالم را _

      قسم بر ماهِ شب‌بو یـا، قسم بر نرگسِ خورشید

      سراغت مےفرستـــد تا بدانے شــــرحِ حالم را

      مرا آینــده مےفهمے ڪہ فرصت نیست برگردے

      خبـــــر دارم نمےخواهے دلِ ســــاده، زلالم را

      ســــــراغِ عشق اگر رفتے دگرباره مبــــادا بد

      زمین‌گیــرش ڪنے، شوخے بگیـــرے احتمالم را

      ڪمافےالسّابق ابراهیمِ جانم بت‌شڪن هست‌و

      نسوزد آتـــــشِ نمرود ققنوسِ خیـــــالم را

      همیشہ بابِ دندانِ تَعقُّل میوه‌ٔ صبــــــرست

      بهشتــــــــم بارالهےٰ خونِ گرمِ سیبِ ڪالم را

      نده دستِ مفاتیــــحُ‌الْجنونِ دختـــــرِ ترسا

      مسیحے ڪے شناسد ســــروِ سبزِ اعتـــدالم را

      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیدمحمدرضا لاهیجے
      ساڪوتے. هند. دهلےنو
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۷
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ۲۰:۵۶
      سلام و درود
      ای بابا دورهمی بدون چای و شیرینی خندانک خندانک
      یک کاریکلماتور فی المجلس شاید بد نباشد
      شعر، زبان قلب است که گاهی از دهان انسان هم جلو می‌زند. خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۸
      درود و خیرمقدم آقای ایبو خندانک

      ای والله
      گل گفتید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۱۹
      شاید برای نبود چای و شیرینی هست که همه‌ی دوستان شرکت نمی‌کنند خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۱۳
      سلام و درود

      امّا شاعرجماعت در حال و هوایِ دیگرست و خواندن کلمه‌ها خودبه‌خود برایش هم شیرینی قند را دارد و هم تلخی و گسی چای را!

      کمترین حُسنش این است که مهمان اصنامِ الهامِ شاعر دیگر می‌شود و این توفیق است اگر راست‌کوک و چپ‌کوکش سازاندیش و غمزه‌کیش باشد!




      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۷:۴۲
      درودها دکتر لاهیجی ارجمند خندانک

      سپاس از اشتراک دیدگاه دل‌انگیزتان خندانک خندانک
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۱:۲۴
      خطای دیدم بود
      اگر دیدی
      که گفتم
      بر هم خورده
      مرز مهرم
      تو را
      تا مرز رویا
      می‌خواهم هنوز
      شام تا شام
      بر بلندای بام بخت
      ببین
      بستر سرد از نبودت را
      و با سوسوی ستارگان محبّت
      بلرزان دلت را
      به حال دلم
      و بام تا بام
      از اوج قلّه‌ی سپید مهر
      نگاه کن
      خورشید گرم احساسم را
      شک نکن که
      جغرافیای تن تبدارم
      همواره
      نقشه‌ی راه هموار به تو را
      با مهر نهان
      ‌خواهان است
      ردّ عشوه‌هایت
      غوغا می‌کند مدام
      در گذرگاه عاطفه‌ام
      درگذر از اشتباهم‌و
      برگرد کنار دلم
      زهرا حکیمی‌بافقی (الف-احساس) خندانک
      علی نظری سرمازه
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۰۶:۴۲
      ...نقد ِناقص...

      شهریارا ! شعر حالش خوب نیست
      شور زاران دو بالش خوب نیست
      شادی اش را در غمش خوابانده است
      لا للائی های لالش خوب نیست

      نبض احساسش زمینی تر شده
      بغض کالش را تناور کرده اند
      طبع ترکیبش شَلَم شورابگی
      حال فالش را مکدر کرده اند

      روزگارش مملو از پروانگی
      موجی از بیراهه را طی می کند
      با هوایی انگ آمیزی شده
      آه های سینه را قی می کند

      ریشه در آبادیش مسموم شد
      آسمانش تشنه ی نم گشته است
      در مسیری رو به چرخآب حیات
      ابر باران دیده اش کم گشته است

      از خلیجستان جانش تا خزر
      غازهایش مرغ مصنوعی شدند
      شال شادیزارهای شانه اش
      جملگی اجناس مرجوعی شدند

      اُردکش از تشنگی جان داده است
      دانه ای در دام اندامش نبود
      در بهشتی که بعیدش کرده اند
      نامه اش را خوانده ام نامش نبود

      طعممان را با امل تر می کنیم
      طبعمان را با غزل سر می کنیم
      «آمدی جانم به قربان ِ ...» تو را
      مثل جان ِ خویش از بَر می کنیم

      جز به راه حق نمی کردی خطر
      اصل را وصلی به عدلش بیشتر
      نوشداروی تو را نوشیده ایم
      «بی حبیب خود نمی کردی سفر»

      مثل نی سرمست از نالیدنی
      از خطایی خدعه گر خالی شدی
      می شناسی حضرت حق را به حق
      با حسین بن علی عالی شدی

      سِرِّ سوزی در درونت شعله شد
      کمکمک آتش به جان عشق زد
      نی لبک ها بر لبت نالیده اند
      بس نمک بر زخمدان عشق زد

      رخ به رخ با آبرو باریده ای
      غرق گشتی در دل رویا چرا !؟
      بی حبیب بی دلت بار سفر...
      بسته داری می روی تنها چرا !؟

      با نسیمی پاک خس خس تا کجا؟
      عشقتان را نقد ِ ناقص تا کجا؟
      بی خیال از بال پرواز و خیال
      شعر را شرمنده ی حس تا کجا؟

      جزء م و بر کُل توکّل می کنم
      با دو شعر نابتان گُل می کنم
      لوح لوت آلود دل را با دَمت
      سبز تر از شهر آمل می کنم

      صاف و صادق با شقایق تا خدا
      بخش بر سیب کبودم می شوم
      باز هم مانند فردایی قشنگ
      بهتر از هر آنچه بودم می شوم

      علی نظری سرمازه
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۳:۴۶
      طعممان را با امل تر می کنیم
      طبعمان را با غزل سر می کنیم
      «آمدی جانم به قربان ِ ...» تو را
      مثل جان ِ خویش از بَر می کنیم

      درود جناب نظری بزرگوار
      رد قلمتان ماندگار
      سراینده باشید به مهر خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۵:۰۴
      می‌خواست بی کم و کاست
      کلیشه، قبضِ‌روح
      لبخندش، تنگِ ماهی‌قرمز
      دهانش، ماه
      پرندهٔ حنجره‌اش بی پرده
      هم‌پنجرهٔ حافظ باشد!

      جنگ آغاز
      قوزِ خاکریزِ دوشادوشش دفاع
      حوالیِ میدانِ مین
      خمیازه‌ٔ خمپاره جمجمه‌اش
      ‌_ نقّاشی
      قلبِ قمقمه شکست
      _ جز پلاکِ دریا برنگشت!

      انار به جدولِ مندلیف اضافه
      مادر دیگر برنداشت سهمِ انجیرش را از اِنجیل
      پشتِ پیشانیِ بلوط و زیتون
      غم‌قهوه کاشت!

      ما یعنی:
      همین کودکانِ پدر یک عکس
      چندین تمبر، نامه، پاکت‌نامه
      مرجعِ تقلیدِ خواب‌مان مادر شد
      گیسوانِ نخل‌ها تقطیع
      خرما گریست!

      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیّد محمّدرضـا لاهیجی
      ساکوتی. هند. دهلی‌نو
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

      قالب: فرانوشت
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۰۴:۳۲
      درودها دکتر لاهیجی ارجمند خندانک

      سپاس از مهر حضورتان خندانک

      سراینده باشید به مهر خندانک
      ارسال پاسخ
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۱۸:۳۲
      دریغ از شهره یارانم خبر نیست

      دلِ تنگِ مرا جز چشمِ تر نیست

      رفیقان یک به یک رفتند و _ دیگر

      خیالِ پر زدن بی بال و پر نیست

      بداهه
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۰۴:۳۳
      درودها خندانک

      بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منوچهربابایی
      پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ ۲۲:۳۰
      سلامی دوباره و عرض ارادت خالصانه خدمت اساتیدعزیزم





      روز شاعر  بر شاعران و اساتید قلم مبارک باشد
      سایه پر مهرتان مستدام


      مانا باشید و سبز



      برای لبخند و تبسمی کوتاه😊

      آنقدر ها هم روی وقار من حساب نکن
      به کسی نگاه کنی
      سگ می شوم


      حماقت یعنی :
      دل دل کردن
      وقت
      گفتن دوستت دارم!!



      🌹🌹🌹🌹🌹
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ۰۴:۳۴
      درودها جناب منوچهرخان گران‌مهر خندانک

      سپاس از عطر حضورتان خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۰:۵۶
      می خوانمت که یاد تو کولاک می کند
      .........
      _ وقتی که شب
      چادر ستاره دارش را
      از گیسوان کهکشان ها بر می دارد
      ماه
      پلک بر هم می نهد
      خورشید
      کلید اسرار ازل را
      بر قفل شب می چرخاند
      تا ردای زرّینش را
      بر دوش زمین بکشد
      سپیده رخ در رخ کوه بگذارد
      و جهان یک نفس بایستد
      در حیرت زیبایی بیکران تو..
      _ هر برگ
      هر قطره
      هر نفس
      سرشار از آوازی ست پنهان
      آوازی که از ژرفای هستی بر می آید
      و شکوه بی بدیل تو را زمزمه می کند..
      _ جاری هستی
      بی منت
      بی حساب
      در چشمه ای که هرگز نشنیدم خشک شود
      هر مسافر گمشده ای را
      بی هیچ پرسشی
      در خود پناه می دهی
      اقیانوس مهربانی ات
      آنقدر عمق دارد
      که امواج خشمت
      همیشه به ساحل بخشش می رسند..
      _ گاهی باید سکوت را به تماشا نشست
      نه برای دیدن
      نه برای شنیدن،
      برای ادراک راز بی پایانی که
      چشم نوازترین مناظر
      و ژرف ترین احساسات را آراسته است
      به تماشا نشست و دل را
      از هوای بودنت پر کرد
      گاه باید
      غبار عادت را از دیدگان زدود
      تا در هر ذرّه
      رقص کائنات را
      رصد کرد
      _ اینک...
      من و باران و گندمزار
      همه، شوق سماعی داریم
      بر حریر نور
      که با یادت آغاز شود
      و در اقلیم وصالت
      آرام گیرد.
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۷:۴۱
      درودها جناب میرزادوست عزیز

      سپاس از مهرنگاری پرطراوت جناب‌عالی خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۴۳
      ✨❤️

      بی‌تاب می‌شوم
      وقتی
      مهرِ نگاهت
      بر دشت احساسم می‌تابد

      زهرا‌ حکیمی بافقی
      کتاب گل‌های سپید دشت احساس

      ✨❤️
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۴۴
      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*

      چترِ دستانت را
      سایه‌سارم کن
      تا احساسم
      رها گردد
      از دستِ باران دلتنگی

      زهرا حکیمی بافقی
      کتاب گل‌های سپید دشت احساس

      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۴۷
      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*

      اگر دستم به دامانت برسد
      از عشقی لبریزت خواهم کرد
      که همواره
      به احساسم
      دست داده است

      زهرا حکیمی بافقی
      کتاب گل‌های سپید دشت احساس

      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۰۶:۴۷
      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*

      دست از عشقت نخواهم کشید
      حتّی اگر
      به پای حسّ نابِ محبّت
      جانم از دست برود

      زهرا حکیمی بافقی
      کتاب گل‌های سپید دشت احساس

      *´¨¯¨*•~-.¸,.-~*´¨¯¨*•~-.¸,.-~*
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ ۲۲:۴۷
      مَردم نکند آخرِ دنیا شده است

      خورشید کمرشکسته پیدا شده است

      چاهی که به چشمِ من کبوتر می‌ریخت

      با جیغِ کلاغِ غصّه دریا شده است

      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      سیّدمحمّدرضالاهیجی
      ساکوتی. هند. دهلی‌نو
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

      پ ن:

      فکر می‌کنم مَفصلِ برخی حرف‌ها آنقدر با بعضی دردها بی فاصله‌ و همگاه‌ست که اشتباه نیست اگر آنها را مُفصَّل، و چیزی قریب به: بدونِ پایان و بی دور برگردان ممنوع، بدانیم!

      فکر می‌کنم کروکیِ گونه‌ای‌ از دردها دایره خورده که لابه‌لایِ چرخ‌دنده‌‌‌ها، چربیِ خونش دچارِ یایِ نکره است!

      مرغِ عشقی می‌گفت: بدونِ اینکه قفس جایش را با قبض‌روح عوض کند، وقتی نسیان نامش را به فشارخون قرض داد، معشوقم مُرد!
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      جمعه ۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۱:۲۳
      درودها دکتر لاهیجی بزرگوار

      بسیار مفهوم‌ساز نگاشتید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      سه شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۴ ۲۰:۳۸
      زیبایی ات هوش از سرِ خوبانِ عالم برد
      ای آنکه با یادت سحر از خواب می خیزم
      جایی بده در گرمِ آغوشِ حواسِ خود
      یک برج نا ایمن شدم، شاید فرو ریزم

      من بد، به کیفر خواستت گر اعتراضی نیست
      با آن وکیلِ عفوِ درگاهت چه خواهی کرد
      باشد، به زندانِ غمت حبسم بکن شکراً
      دلداده ای را عشقِ دلبر دادگاهی کرد

      رسوایی ام در خیلِ این خلقِ ملامتگر
      چون کوهی از ارز و طلا و سکّه می ارزد
      وقتی دلم در شوقزارِ لطفِ معبودم
      مانندِ یک گنجشگکی در سینه می لرزد

      با من چه کردی این چنین دریای آشوبم
      در جامِ جانم زهر ریزی، چون عسل نوشم
      در زیرِ لب گویند مردم، این چرا گیج است!
      گویا نمی دانند از مهرِ تو مدهوشم



      با تقدیم احترام
      خندانک خندانک
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      جمعه ۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۰:۱۶
      به به جناب میرزادوست

      بسیار زیباست
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      جمعه ۷ شهريور ۱۴۰۴ ۰۱:۲۴
      درودها جناب میرزادوست عزیز

      درود بر لطافت اندیشه‌ی زلالتان خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      افسانه نجفی
      چهارشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۴ ۲۱:۱۸
      🌹🌹🌹
      دکتر سیدمحمدرضا لاهیجی
      جمعه ۷ شهريور ۱۴۰۴ ۱۲:۵۲
      صائب عزیز در قرن ۱۰/۱۱ به زیبایی تمام اینگونه سروده

      صائب دو چیز می‌شکند قدرِ شعر را

      تحسینِ ناشناس و سکوتِ سخن‌شناس


      به گمانم این شاعر برجسته اگر در قیدِ حیات بود با شرایطی که به احدی‌الناسی با مؤدب‌ترین و گُل‌پسندترین کلام نمی‌‌شود حتّی گفت: بالایِ چشمت ابروست، اکنون از حرفش بر می‌گشت و چنین می‌سرود

      نقد را گفتم دهانِ مُشفقت بربند گفت:

      چشم امرت را اطاعت می‌کنم آسوده باش!

      سیدمحمدرضالاهیجی
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      شنبه ۸ شهريور ۱۴۰۴ ۰۷:۲۳
      درودها در درودها

      زهازه

      دم قلمتان گرم

      اندیشه‌ی زلالتان هماره پویا خندانک
      ارسال پاسخ
      سجاد فرهمند
      دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۴ ۲۱:۰۸
      درود بر شما ، زیباست و قابل تحسین!
      بهروز چارقدچی (مجنون)
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ ۱۶:۲۷
      درود بر شما سرکار خانم بافقی
      شاعر گرانقدر
      با توجه به اینکه زبان اولم پارسی نیست و سه زبانه هستم ولی شک ندارم که زبان پارسی زبان شعر و شعور است
      امیدوارم همیشه باشید و بنده بیاموزم
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5