سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 3 مهر 1403
    21 ربيع الأول 1446
      Tuesday 24 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۳ مهر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ♓ اصول نوآوری در شعر(د٧٣)
        ارسال شده توسط

        سید هادی محمدی

        در تاریخ : ۲ ساعت پیش
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۶ | نظرات : ۲

        بسم الله الرحمن الرحیم 
         
         
         
        🔷🔰🚩⏺️
         
        در خصوص قالب رباعی خیلی نوشته ایم و نوشته اند از قبیل وزن و محتوای اين قالب و همچنین نوع سرایش و ضربه نهایی و غیره و ذالک. اما چیزی که اخیرا مشاهده شده برخی دستکاری ها در فرم و سایر المان های این قالب است که در زیر به آن اشاره خواهم کرد. 
         
        🔶 آیا هر دستکاری در فرم شعر نو آوری است؟ آیا این دستکاری تاثیری در گیرایی و یا محتوا و موسیقی شعر دارد؟ 
        قبل از اینکه نگاه منتقدانه به نوآوری در حوزه ی فرم بزنم نمونه هایی از نوآوری در حوزه های گوناگون را بررسی میکنم بعد میرسم به فرم. 
         
        🚩 ادعای نوآوری در ساختار 
         
        دوست ایلامی عزیزمان جناب جلیل صفربیگی رباعی دارند که چون قافیه را مزاحم دیده اند و خواسته اند رباعی را پست مدرن کنند اینگونه نوشته اند 
         
        با ديدن تو دست و دلم می لرزد
        زيبایی تو چقدر وحشتناک است
        انگار كه چاره‌ای ندارم ديگر
        دختر! پدر تو بود چوپان می خواست؟
         
        خب چهار دیواری اختیاری و شاعر صاحب شعر خودش است. 
         
         
        🚩 نوآوری در قالب 
         
        جلیل صفربیگی عزیز بعد از قافیه به تعداد مصاریع هم رحم نکرده و به رباعی گفته غلط میکنی چهار مصراع داری به عنوان نمونه 
         
        در دور و برم چقدر یخ ريخته‌اند
        بر روی سرم مور و ملخ ريخته‌اند
        در دور و برم پزشک قانونی ها
        دنبال دليل و سر نخ ريخته‌اند
         دیروز غروب من خودم را كشتم 
         
        🚩 دستکاری در وزن 
         
        جلیل عزیز وزن رباعی را هم موجب آزار دیده حتما که چنین دستکاری های مثلا نوآورانه کرده است 
         
        تا خرخره دفن میکنم شعرم را
        در خاطره دفن میکنم شعرم را
        من شعر برای تو سرودم، اما ...
        و چند سطر موزاييك می كشم رويش.
         
        ⏺️🔶🚩🔰
        بیاییم سر فرم و یا نوع سطر نویسی
         
        این رباعی را ببینید از جلیل عزیز 
         
        شايد من و تو بهم نبايد برسيم
        تا نوبت ما هم بسر آيد
                    برسيم
              روزی من و تو بهم
                    خدا می داند
        شايد
        شايد
        شايد
               برسيم.
         
         
        نمی‌دانم قدمای ما شعور نداشتند که مصاریع رباعی را مرتب و منظم زیر هم می نوشتند یا نوآوری ما زیاد از حد گل کرده است. 
         
        یا ایرج زبردست این شیرازی عزیز ببینید چه بر سر رباعی آورده است 
         
        كی چشم من از تو
        كی جهان از باران
        كی ماه
        در ايستگاه هر شب
        عريان سر ميزند از پنجره.
        كی می آیی
        ای طرح قشنگ وقت
        ای اين
        ای آن!
         
        حتما کسر شان بوده و یا به ایرج عزیز خرده می‌گرفتند که رباعی زیبایش را اینگونه بنویسید 
         
        کی چشم من از تو کی جهان از باران 
        کی ماه در ایستگاه هرشب عریان 
        سر می‌زند از پنجره کی می آیی؟ 
        ای طرح قشنگ وقت ای این ای آن
         
        🔶🚩🔰🔷
         
        نوآوری باید به دردی بخورد
        همه می دانیم هر هنری و ایضاً شعر از هنجارهای معمول جامعه تبعیت نمی‌کند و کوشش می‌کند صورتی نو خلق کند ولی آیا این نوآوری همیشه مفید است؟ آیا دردی از آن هنر درمان می‌کند، آیا نقیصه ای را از شعر برطرف می‌کند ویا فقط دل بخواهی و بدون هیچ ضابطه ای اقدام به شکستن نُرم معمول میکنیم. 
        باید قبول کنیم یک طرح نو و خلاقانه دارای الگوریتم خاص خود و نظم جامع است و از هردمبیلی بری است این نظم نه تقلید از گذشته است نه گذشته را منفجر می‌کند بلکه اصول خود را دارد. 
        نوآوری باید در حوزه ی هر هنری خصوصا شعر در ارتقای مخاطب نقش داشته باشد 
        و مخاطب بتواند این نوآوری را لازم در متن هنر ببیند نه یک چیز فرمالیته ی به درد نخور 
        همیشه حد وسط در نوآوری مقبول است نه کرانه ها و اگر این امر کم و زیاد شود قطعا و حتما مخاطب با این نوآوری ارتباط برقرار نخواهد کرد 
        یادمان نرود هنجارشکنی را با نوآوری یکی نکنیم خیلی ها با شکستن هنجارهای معمول فکر می‌کنند قدم در وادی نوآوری گذاشته اند در صورتی که اینان ضربه های خطرناکی بر پیکره ی شعر میزنند. 
         
         
        #سید_هادی_محمدی 
         
         
        منابع :
        🔷 گونه های نوآوری در شعر معاصر ایران اثر کاووس حسن لی
        🔷 کاوشنامه ی زبان و ادبیات فارسی سال ١٧ بهار و تابستان ١٣٩۵ شماره ٣٢(مقاله علمی وزارت علوم)
        🔷 نت 
         
         
              تقدیم به همه ی اهالی شعر ناب 
         
        در پادگانِ زخمی و بیدار باشِ شب
        از بُرجکِ نگاه کسی کلّه پا شدم
        ذهنم مچاله شد کفِ پوتین گریه ها
        در متنِ انفرادی شعری رها شدم
        ___________________________
        سربازهای خسته ی بیتم گرسنه اند
        فرمانده کنایه، ته دیگ مُرده است
        سهمِ تمام زاغه ی افعالِ خورده را
        با تانک از میان افاعیل ، بُرده است
        __________________________
        نارنجکی خزیده کنارِ جناس غم
        تا منفجر کند غزلِ اعتراض را
        برروی دفتری سر باتونِ قافیه 
        از نو نوشته خاطره ی انقراض را
        __________________________
        با هر گُلوله ای که نشسته در عمقِ تب
        مُشتی ترانه ی قَدِ خونین پریده اند
        کفتارهای وحشی داغِ نبود تو
        حجم تمام خنده ی تَن را چریده اند
        ___________________________
        در جنگِ نابرابر و آرایشِ کمین
        از تاکتیک دشمنِ فَرضی شکسته ام
        با تیک تاک ثانیه های نمک زده
        بر سوگ انتحارِ دقایق نشسته ام
        __________________________
        در هر کلاغ پَر وسطِ سرزمینِ درد
        یا یک نشست و پا شدنِ عُقده های سرد
        جا کرده در ردیفِ رَجَزهای انتقام
        وزنِ بهانه های کبود غرورِ مَرد
        _________________________
        گردن زده صدای نفس های انتظار
        آژیر های مُمتدِ سلّولِ نَنگ را
        فریادهای کاغذ کان قلم سوار
        برچیده اند سلسله های تُفنگ را
        _________________________
        دامانِ روح باکره ام لحظه ی فرار 
        مالیده شد به حادثه ی سیمِ خاردار 
        دیگر سکوت میکنم و دَم نمیزنم 
        با طفلِ لالِ بی پدرِ زردِ بی قرار
         
        ✍️ #سید_هادی_محمدی  
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۱۲۴ در تاریخ ۲ ساعت پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        مرتضی میرزادوست

        ،

        سید هادی محمدی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0