پست های وبلاگ

درود بر بانوی عشق..
خیلی ممنونیم از مطالب خوبی که درج می کنید..
و خیلی ممنون تر که پیش مایید..
برقرار باشید

درود. مطالعه شد
جالب بود
و یاد گرفتم.
موفق باشید

درودبرشما بانوی عزیزم

خداقوت

به نام خداوند جان و خرد


دسترسی به حضور دسترسی به ساحت اوست، مشاهده و بر عهده گرفتن مسئولیت آنچه انجام داده ایم، مارا در بخشش قرار می دهد و شفاعت پیدا می کنیم.

اگر آنچه کاشته ایم آلوده بوده است، بودن در حضور محصولات مارا تغییر می دهد و پاکسازی می نماید،

فرق بین افراد در دسترسی به حضور است، فرق انسان عابد با موجودات تاریک، نوریان دسترسیشان به حضور بیشتر است.
فردی که محصول خوبی نکاشته است استرس و ترس به سراغش آمده و مانع حضور می باشد. بدهی به هستی و مسائل کارمیک، امکان حضور و فهم آن را غیر ممکن می سازد.


فرق عارفان و دانشمندان، فرق حضور و موفقیت بیشتر است، عارف از اهمیت حضور و حضور بی پرده می گوید ،. دانشمند به دنبال حال بهتر قدرت بیشتر... همیشه یک خواستن برایش وجود دارد.

عدم حضور ودر ک حضور ریشه در مسائل کارمیک دارد، آنچه مانع حضور می شود تمام کارما ها و افکاریست که تولید نموده ایم، با هیچ تکنیکی نمی توان به حضور رسید، بر آیند آنچه در زندگی انجام داده ایم هست، هرچه سرمایه گزاری عمیق تر امکان حاضر شدن بیشتر. هرچه بدهی به هستی بیشتر امکان حضور کمتر.

به واسطه ی افتادن حجاب ها امکان حضور ممکن می شود.

با حضور و اکنون، آینده و گذشته را تغییر می دهیم، با نگاه به اکنون هرقومی می توان فهمید آن قوم یا ملیت در گذشته چه انجام داده اند، برای شفای گذشته و تغییر آینده نیاز به حضور داریم، حضور در ساحت او و جاری شدن بخشش

🌹🌹🌹🌹

درود تان باد بانوی ادیب
قلم سبزتان ماندگار گرامی

به نام خداوند جان و خرد


شیفت و تغییر آگاهی زمین و قرار گرفتن در بین دو دنیا که اکنون بشریت با آن روبروست
.
فرکانسی که شکل و بروز کرده و فرکانسی که قدیمی و کهنه است
.
به عنوان یک روح برای زندگی در جسم در بعد سوم و مادی نیاز به باورهای  وارونه داشتیم ، جهت تطابق با این دنیای مادی.


فراموشی یگانگی و حضور و باورهایی برای هم هویت شدگی  و وابستگی به دنیا، سقو ط آگاهی در جسم.


حال زمان دنیای قدیم به آخر رسیده است، انسان به سمت شناخت روح و یگانگی حرکت می نماید  ، سطح آگاهی بشریت  در حال شیفت به بعد بالاتر می باشد ، پس می باید نگاهمان نیز هم فاز و هم فرکانس با این سطح آگاهی باشد.

مواردی از قبیل پول شغل، رابطه ، خوراک  چگونه و چه خوراک... دست خوش تغییر می شوند و این هیچ ارتباطی با  هیچ گروه و دولت و... ندارد و نمی توانند جلوگیری نمایند زیرا تغییراتی درونی هستند و از درون به بیرون می آیند

از مزایای زیستن در کل و یگانگی آن که، همه چیز از برای توست، نه فقط اشیا، بلکه همه ی روح ها، همه ی موجودات، همه ی انسانها، همه ی حیوانات، هر آنچه خلق و اختراع می شود، هر آنچه زیبا و قابل تحسین است، همه برای توست، و اکنون یک تجربه ی مستقل ممکن است باشد، اما در نهایت از برای توست
.
و از معایب زیستن در منیت و ایگو آن که، هیچ‌چیز برای تو نیست، باید هر چیزی را به سختی تلاش کرده و در مالکیت خود قرار داد، آن هم فقط در مالکیت و بیرون از خود، و بعد از آن نیز، به سختی محافظت کرد تا از کَف نرود،
.
رنج آورتر آنکه، از دست خواهد رفت چرا که زندگی با مرگ منیت یا کالبد، با حرکت، با سیال و جاری بودنش، با تغییر و متغیر بودنش، اجازه نمی دهد همیشه، یکسان باشد
.
اگر در کل ساکن شوی، خواهی دید که هیچ طعمی، از دستت نخواهد رفت، هیچ میوه ای را در حسرتش نخواهی ماند، هیچ تجربه ی زیبایی را بدون‌ مزه کردن از دست نخواهی داد
.
همه چیز از برای توست، دیگر نگاه حریصانه و از روی ترس به زندگی و موهبت هایش نخواهی داشت
.
زندگی سِلف است، همه چیز، همه ی طعم ها، همه ی ثروت هایش را سلف سرویس کرده است، اگر من باشی حمله ور خواهی بود، حمله میکنی تا سهم بیشتری نصیبت گردد، تا به قول معروف از فرصت نهایت استفاده را ببری
.
اگر کل باشی، خیالت راحت است، چرا که هیچ پایانی نیست و هیچ رقابتی وجود ندارد، هیچکسی به کسی متعلق نیست، هیچکسی مالک کسی نیست، مدتی قرار دارند، مدتی مال دارد، مدتی ... همه اش یک تجربه ی موقتیس، و همه ی آن تجربه هارا تو تجربه میکنی
.
آنگاه دیگر نگران نخواهی بود که به تو نرسد، از کَف ت برود، یا پیر شوی و ناکام بمانی، خواهی دانست ، نه از دست دادنی وجود دارد، نه بدست آوردنی، حال چه امروز در این زندگی در این‌کالبد زمینی، خود را بیابی، فردا که به اینجا محدود نخواهی بود، حتی اکنون نیز محدود نیستی تنها به حقیقت وارد نشده ای
.
اگر نگرانی و ترس هست، چرا که از من به کل وارد نشده ای و زاویه ی نگاه تغییر نکرده است
.
زندگی در فراوانی است، و همه، متعلق به توست، آنگاه سیر خواهی بود، و خودت و همه را آزاد خواهی کرد و آرام خواهی شد

به نام نامی حضرت عشق

در ذهن الهی از دست دادن وجود ندارد.
از دست دادن یک نوع نقص است که در ذات الهی راه ندارد.
خداوند هیچگاه برخلاف ذات خود عمل نخواهد کرد.
پس محال است چیزی را که "حق شماست" از دست بدهید.
ایمان داشته باشید که اگر چیزی را "به ظاهر" از دست دادید، یا دوباره آنرا بدست می آورید ، یا لیاقت شما بیشتر از آن است و بهتر از آنرا باز خواهید ستاند.
پس نگران از دست داده هایتان نباشید.
ذهنتان را رها کنید و خود را به آغوش کبریایی خداوند بسپارید💎🙏

۰
.
هر کسی، هر تجلی، در جای مناسب خودش است و این شامل ِ من هم می شَوَد، آنچه اکنون هستی، بهترین، خِیر ترین، و با شکوه ترین جایگاهی است که هستی، همه ی تجلی های دیگر نیز در جای مناسب خود ایستاده اند .
.
برخی از تجلی هایم، در ابعاد پایین، برخی در ابعاد بالا، برخی مشغول خدمت رسانی و برخی تجربه و درک دنیاهای متفاوت و ...
.
.
هیچ گاه، برای آنکه چرا، احساس مثبتی امروز نداری، خود را سرزنش نکن، و دیگران را نیز هم، او اکنون اینجاست و تو نیز هم، هیچ گاه بخاطر اینکه نمی توانی آنچه تصور میکنی درست است را پیگیری کنی، خود را ملامت نکن، چرا که تو، اینجایی که هستی، اکنون، را از دست می دهی، کائنات، کل، تو را در بهترین شرایطی که به آن احتیاج داری قرار می دهد، نه در آن شرایطی که فکر و ذهن، می خواهد در آن باشد
.
.
همه ، در جایگاه درست خودشان هستند و تلاش همراه با سرزنش و کنترل برای تکان دادن دیگران یا خودت، از جایی که هستی، تنها کارمایی درونی ایجاد می کند و پروسه ی ماندن را در آن جایگاه بیشتر می کند، همان جایی که دوست نداری باشی، همان جاییست که نیاز داری باشی
.
.
تنها درکی عمیق، که از عشق و بخشش نشات گرفته، قابلیت تغییر جایگاه را دارد، نه تلاش همراه با تنفر...
.
تلاش نیست که باعث جا به جایی موقعیت می شود، " درک " است
.
.
درک است که تلاشی برای جا به جایی ممکن است بوجود بیاورد، انگیزه ای برای تغییر، اما اگر درک، ناکارمد و ناکافی باشد، حتی در صورت رسیدن، نرسیده ای
.
.
به عبارتی، اگر عمیقن دوگانگی را درک نکرده باشیم، عمیقن در جایی که هستیم، عشق و بخشش را جاری نکنیم، حتی در صورت برگشت به یگانگی، دوباره در دوگانگی حضور خواهیم داشت
‌.
.
شاید حال مشخص شود چرا ما، به پدیده های پیش رو که برای نسل بشر رقم خواهد خورد، به چشم موهبت نگاه میکنیم، هر چه که باشد💎🙏

درود ها بر بانوی سراسر عشق
خوشحالم که هستید واز مطالب خوبتون بهره می بریم
موفق وسلامت باشید

درود بر شما نازنین خواهر گرامی..
بسیار زیبا و آموزنده..

به نام نامی حضرت عشق

زمین با دو پروژه روبروست، یا انچه اینجا نامیدند، نظم نوین جهانی
.
پروژه ای طرح نور و متعلق به گروه صلح طلب و پروژه ای متعلق به طرح تاریک و متعلق به گروه کنترل گر
.
تفاوت این دو پروژه در نیروهاست اما از لحاظ ساختاری شباهت هایی به یکدیگر دارد و از لحاظ ماهیت، دو مسیر و کنش کاملن متفاوتند و روبروی یکدیگر هستند، هر یک سرباز ها و ابزارهای مختص به خودش را داراست و در جهت اهدافش قدم هایی برداشته می شود
.
شباهت ها
.
در هر دو مرزهای کشورها عملن برداشته می شود و زمین یکپارچه وجود دارد
.
در‌ پروژه ی نور، این برداشته شدن مرزها حاصل عشق است و یگانگی و عدم تمرکز قدرت در گروه یا گروه هایی و حق استفاده ی آزاد همه ی انسانها و موجودات از همه ی مواهب بر اساس برادری و آزادی و اختیار می باشد، در پروژه ی تاریک حاصل کنترل می باشد و متمرکز کردن قدرت در یک‌ گروه و ارائه ی دستورات از مرکز به پیرامون یا ابر هوش مصنوعی که تصمیمات را می گیرد و باقی ملزم به اطاعت خواهند بود
.
پول کاغدی حذف می شود
.
در پروژه ی نور، پول کلن از معادلات حذف خواهد شد ، اما برای دوران‌ گذار از ارزهای دیجیتال غیر متمرکز استفاده خواهد شد، تا به مرحله ی حذف پول رسیده شود
.
در پروژه ی تاریک، پول متمرکز دیجیتال بوجود خواهد امد، و هیچ گروهی نمی تواند پول خود را دارا باشد و تمام ثروت و چاپ پول به عهده ی همان گروه خاص تصمیم‌ گیرنده یا هوش مصنوعی می باشد
.
جاودانگی
.
در پروژه ی نور، بالا رفتن فرکانس منجر به نزدیکی جسم و روح برتر خواهد شد، و این آمیختگی را رقم‌ میزند، در چنین حالتی، جسم تبدیل به لباس خواهد شد و تکنولوژی های موجود و علم هم به کمک خواهند تا روح بتواند کالبد عوض کند، جاودانه و بدون بیماری ، این تغییر کالبد به سادگی خواهد بود، و نیاز به دستگاه هم نیست مگر در ابتدا
.
در‌پروژه ی تاریک، حافظه و ذهن، از کلونی به کلون دیگر منتقل می شود، این روح نیست که کالبد عوض می کند، بلکه بخشی از روح جسمیت یافته که نتوانسته از توهمات ذهنی رها شود، از کالبدی به کالبد دیگر منتقل می شود، آن هم از طریق کلون و دستگاه
.
برادری در مقابل برابری
.
در پروژه ی تاریک همه برابرند، و همه شهروندان خواهند بود، همه رباط و بر اساس صفر و یک دستور میگیرند و میدهند، اما در پروژه ی نور همه برادرند، برادری یک‌ پیوند خونی، و حاصل یگانگیست، هر کسی بر اساس شایستگیش برداشت می کند هر روحی ارتعاش خاص خودش را خواهد داشت، در حقیقت در پروژه ی نور به اصل تفاوت ها در عین برادری ارزش گذاشته می شود در تاریک هیچ تفاوتی نخواهد بود مگر بر اساس چاپلوسی و نزدیک شدن به قدرت مرکزی

.
آزادی در مقابل کنترل
.
در طرح نور، همه ی انسانها در آزادی قرار دارند و کسی آنها را کنترل و نظارت نمیکند، ارتعاش خودشان که قابل دیدن است نشان می دهد در چه سطحی قرار می گیرد به طور مداوم
.
در طرح تاریک، تمام حرکات تان بصورت مستمر پایش می شود، و بر اساس آن شما شهروند درجه یک یا دو یا سه و .. تلقی خواهید شد با محرومیت ها و .. مواجه خواهید شد، نمونه ی عملی آن، طرح کنترل کشور چین‌ می باشد، که بسیار شدیدتر خواهد بود، چرا که ذهن شما به هوش مصنوعی متصل خواهد شد و پایش می شوید، به عبارت دیگر در طرح نور حریم شخصی وجود دارد، اما در طرح تاریک حریم شخصی نخواهد بود
.
یگانگی در مقابل قدرت
.
در طرح نور، کسی حاکم زمین نیست \" مگر در ابتدا \"، حاکم خود مردمان هستند، تنها تجمیعی از گروه های محیط زیستی، حقوق انسانها و حیوانات و عرفا و مدیران، به عنوان مشاوران نه دستور دهندگان زمین را پیش میبرند
.
در طرح تاریک، نمایندگان هوش مصنوعی، حاکمیت زمین را به عهده دارد، و عموم‌ مردم را کنترل خواهند کرد و دستورات را اجرا می کنند
.
دین و عرفان
.
در طرح تاریک، همه ی ادیان حذف می شوند و عرفانی وجود نخواهد داشت، علم و تکنولوژی خشک و رسمی، دین مردم خواهد بود،
.
در طرح نور، همه ی ادیان و عرفان ها و مسیرها یکی می شوند، آنها توسط حقیقت به یکدیگر متصل می شوند بخش هایی که با عشق هماهنگی ندارد حذف و بخش های دیگر خواهد ماند، ارتباط تمام‌ پدیده ها مثل علم و عرفان واضح و یکی می شوند چرا که عرفان حقیقی همان علم است و علم حقیقی همان عرفان است
.
ساختار شهرها
.
در طرح تاریک ساختار شهرها به گونه ای خواهد بود که انرژی خروج نکند و متمرکز بر نقاطی خاص باشد، برج ها و ساختمان های بلند
.
در طرح نور هر گروهی مختار است که بر اساس سلیقه ی خودش زندگی کند و طرح پیشنهادی زندگی در مزارع و جنگل ها و خانه های ویلایی با حیوانات می باشد، عدم تمرکز انرژی
.
سفر و ارتباط
.
در طرح نور شما به فدراسیون کهکشانی متصل می شوید و می توانید سفرهای بین کهکشانی به سیارات متصل به این فدراسیون داشته باشید
.
در طرح تاریک، شما اسیر و برده هستید و مالکیت معنوی شما در اختیار انهاست
.
به صورت کلی، همه به گونه ای در حال نیرو دادن به یک طرح و گروه هستند، چه خواسته یا ناخواسته، وقتی کنترل را می‌ پذیرید و هر روز در زندگی تان با کنترل گری خو می گیرید، به طرح تاریک اری می گویید و سربازش می شوید، وقتی عشق و آزادی را می پذیرید و به کنترل خیر می گویید به طرح نور

.
.
زبان
.
.
در طرح تاریک زبان ها یکی می شود، و یک زبان رسمی انتخاب و تمامی زبان ها حذف خواهد شد
.
در طرح نور زبان ارتعاشی خواهد بود، کلمه از کار می افتد و اشتراک گذاری از طریق افکار و تله پاتی و احساسات رخ می دهد
.
خاطرات و آکاش
.
در طرح نور شما ارتباط با دنیاهای موازی و ابعاد و سیارات دیگر و همچنین دسترسی به اکاش تان را دارید ، اما در طرح تاریک شما دچار فراموشی خواهید بود و نمی دانید که هستید و محدود به ذهن خواهید شد
.
برای رسیدن به بعد پنجم نیاز به خودسازی، و عبور از برخی موانع و ایگوهاست، انسان باید عشق را پیدا کند بدون عشق امکان حضور در طرح نور نخواهد بود، بنابراین خودسازی و گسترش عشق از اهمیت بالایی برخوردار است، اما در طرح تاریک نیازی به عشق نیست، لازم نیست شما عشق را یافته باشید، چرا که کنترل و نظارت اجازه ی خطایی مثل دزدی را به شما نمی دهد ، نه عشق درونتان
.
آنچه بیان شد طرح مقدماتی هر دو گروه است که هر یک قصد و نیتی برای اینده دارد، یعنی یک سیر تکاملی در درون خودشان دارد
.
طرح نور، بر زمین حاکم خواهد شد، چه ده انسان چه هزار انسان چه همه ی انسانها با نور همکاری کنند، زمین در نهایت به بعد پنجم می رود، تفاوتی نمی کند همگان چه انتخابی کنند، ،چرا که این خواست روح حاکم بر زمین یعنی گایا می باشد، و همچنین از قبل نیز اینچنین برنامه ریزی شده است، پس اگر شما تنها ده نفر باشید باز هم صعود می کنید، حتی اگر تاریکی حاکم شود در نهایت چیزی شبیه به قیامت و بعد از آن طرح نور اجرا می شود،
.
این به معنی این نیست که فرکانستان بالا باشد، به بعد پنجم میروید، فرکانس مد نظر میزان عشق درونتان است، عشق اگر باشد تلاش می کند دیگران نیز بهره مند باشن و تنها به خود و خودخواهی هایش نمی اندیشد
.
اما آندسته و گروه، که با طرح تاریک‌ موافقت می کنند از زمین‌ خارج و به سیاراتی شبیه به آن می روند ، و این طرح و ادامه اش را آنجا ادامه می دهند، قابل ذکر هست وقتی میگیم مالکیت معنوی شما، یعنی دیگر قوانین حاکم بر این دنیای جدید همچون قوانین‌ حاکم بر زمین نخواهد بود، تاریکی تصمیم میگیرد سرنوشت هر کسی یا گروهی در آن دنیا چگونه باشد، چرا که خود اشخاص اری گفته اند و هزاران سال فرصت داشته اند که اری نگویند، بنابراین روح برترتان بر اساس شرایط جدید برایتان انتخاب هایی می کند که البته این هم خیر و برکت است و فرصت بازگشت به بالا هست بعد از پایان زمان لازم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ. اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی. السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ. الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل. یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین

پروردگارا ظهورش را نزدیک و نزدیک تر گردان 💎🙏💎

یه نفر ما آقایون رو آدم حساب کرد خخخخخخ احسنت به مطلب زیباتون

درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم قشقایی مهربان بسیار عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود 💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵
🩵💙💙💙
💙💙💙
🩵🩵
💙🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌺🌺🌺🌺🌺
🪻🪻🪻🪻
🌼🌼🌼
🥀🥀
💮

درود بانو قشقایی بزرگوار🌹
ممنون از مطالب زیبایی که میگذارید به اشتراک 👏👏🌹🌹
عجب طرح هایی هستن تاریک و نور
راستی بانو این دنیای قدیم هم که تموم نمیشه اگه قرار باشه دنیای جدید هم همینطور باشه ای کاش هیچ وقت هیچ دنیایی اصلا نباشه دیگه

درود بر بانو قشقایی عزیز
بهره بردم از مطالب ارزشمند و نابتون
برقرار و سلامت باشید

💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵
🩵💙💙💙
💙💙💙
🩵🩵
💙🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌺🌺🌺🌺🌺
🪻🪻🪻🪻
🌼🌼🌼
🥀🥀
💮

پروردگارا یاریمان فرما تا ذهن، افکار و نفس هایمان
حامل رایحه ی دلنواز
فکر هایمان همه مهربانی
و روزنه ای رو به شکفتن باشد
و ذهنمان رو به روشنای عشق

الهی مارا از نفسمان از خودمان محافظت فرما
سپاس و شکر بی نهایت

به نام خداوند بخشنده مهربان

انرژی خداوند، حس خداوند در حضور ممکن است، حاضر که باشیم در اندیشه ی اذیت و آزار غیر نیستیم، هر انسانی با توجه به احساسات خود یک موسیقی را در هستی می نوازد، موسیقی که به ارتعاش هم نام می برند و آن موسیقی تعریفکننده ی و تعیین کننده ی آن شخص برای تمام. اجزای هستی می باشد و با آن شناخته می شوند، درست است که ما در بعد سوم زمین و این آگاهی زندگی می کنیم اما آنان که در ابعاد و آگاهی بالاتر هستند به واسطه ی همین قانون. مارا می بینند می شوند، شاید گمان کنیم که شناخته نمی شویم اما بدانیم مانند دوربین در سراسر هستی قادر به دیدن. اندیشه ی ما هستند حتی قبل از بروز آن

مرد و زن، نگاه خارج از تعصب می باید داشت به این مقوله،. خصوصا اخیرا و در فضای مجازی، زنان و مردان را تشویق به شکل، عادات و جملاتی می نمایند که از ذات نشات نگرفته است، و با رنگ و لعاب و. تشریفات نمی توان حقیقت را پنهان نمود، ت تضعیف هر کدام دیگری را از تعادل خارج می سازد،

واداشتن همسران به آنچه قادربه تامین آن نیستند
نگاه به زندگی های دیگران، نام و عنوان و فرزند دیگران و تحت تاثیر قرار گرفتن نه تنها مهری نمی افزایدبلکه برعکس...
اجتماع پر از بدل هاییست که عده ای آرزوی رسیدن و مانند آنان بودن را دارند، اینگونه از اصل می مانیم،

سلام و عرض ادب شاعربانوی عارف🌹
ممنون از انتشار بارقه‌های احساس و اندیشه تون که برای هر کسی در هر سطحی، زمینه ای برای تفکر می‌گشاید.

لحظه‌هاتون نورانی🌹

ما از طریق ناخود آگاهمان بر یکدیگر تاثیر می گذاریم،. چگونه، با یک نوشته با یک موسیقی، صدا، ما از طریق نگاهمان شارژ می شویم، ذهن بسیار کار بلد هست کافیست نوشته ای را بخوانیم یا دائم اندیشه ای را دنبال نماییم همان را به ذهن ارسال نموده و دنیای ما و اطرافمان و اجتماع ما شکل می گیرد سَ

ما آمده بودیم که زود باز گردیم اما...
یادمان رفت و این شد تصورمان که بودنمان در زمین همیشگی است و خانه هایی راساختیم که می پنداریم ماندگار است... فرصت زندگی در این بعد وآگاهی زمین که از یگانگی فاصله دارد، بر پایه ی منیت و غرور ساخته شده است در حال ویرانیست، آشفتگی ها همه به سطح آمده اند و هر یک از ما حامل درسهایی بودیم و هستیم برای اصلاح.DNA و ژنتیک که تا اجداد ما را نیز در بر می گیرد

تک تک انسان هاحضور شان برای هستی ارزشمند است، همین حضور تنها.... زیرا فقط و فقط و فقط روح آدمی می توانست این سقوط آگاهی تا قعر آخرین لایه های زمین راتحمل نماید، و مجدد به منشا به ذات بر گردد.

روحی که خداوند برای خلق آن فتبارک الله...
انسانی که قابلیت دارد هم در جهنم پیشروی نماید هم در بهشت، بهشت و جهنمی که ازدرون شکل می گیرد...

درود بانوی گرامی باز هم سپاس از این همه مطالب زیبا 👏👏

🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸

💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵
🩵💙💙💙
💙💙💙
🩵🩵
💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵
🩵💙💙💙
💙💙💙
🩵🩵
💙

به نام نامی حضرت عشق

ظالم و مظلوم، ناهنجاری هایی که در این دو کالبد می نشیند و بروز می دهند خود را، نگاه طبیبانه به این دو یکسان می نگرد
و راهکار ارائه می دهد یاد آوری به خویش جای ترس.


شخصی که  ولی است نگاهش طبیبانه است و به دنبال روح هایی که در حال تجربه ی آگاهی هستند.

هرچه نگاه طبیبانه بیشتر، راهکار بیشتر، و توجه به نکاتی برای نگاهی دوباره، هم  در مورد مظلوم  هم ظالم،

شخصی که در جایگاه ولی می نشیند نگاهش طبیبانه و پدرانه است، برای  تمام روح هایی  که در حال تجربه ی  ناهنجاری هستند. او اسیر بازی ها نمی شود و از نگاهی بالاتر به مسائل می نگرد، ولی در ارتباط نزدیک با نیروی برتر و نیستی می باشد،. در جایگاهی نیست که منیت ها را تایید و تکذیب نماید.
و در چنین شرایطی از شفقت است، نه بی رحمی و قضاوت.
ولی در پی شفا می باشد.

حتی تمرین و تکرار نگاه طبیبانه خود و دنیا را شفا می دهد، من به عنوان روحی که آمده ناهنجاری بروز نماید به خود می نگرم.

فرزندان ما، فرزندان ما نیستند روح هایی هستند که آمده اند برای  نمود این ناهنجاری، اگر به عنوان پدرو مادر نگاه طبیبانه به خود داشته باشیم به عنوان یک روح  با نگاه طبیبانه به او نیز می نگریم و کمک می نماییم برای شفا.
او روحیست که آمده باقی این DNA اجدادی را شفا دهد و در ادامه روبه رو می شود با اتفاقاتی که در طول این ژنتیک اجدادی رخ داده است. آگاه شویم، مشاهده نماییم شفا می دهیم، زودتر شفا می یابیم.

نگاه طبیبانه، عشق ورزی و مراقبت از خوراک.... کمپرس می نماید ناهنجاری ها...

زمانی که در پروسه در مانگری قرار می گیریم ممکن است با ناهنجاری های مواجه شویم که حاصل دور ه های زندگی باشد،

زمان ظهور نزدیک است و باید ناهنجاری ها هرچه بیشتر نمود پیدا نماید.... در برخی از مناطق که درگیری بیشتر است و آشوب به علت واقع شدن مراکز انرژی زمین و چاکراها در این مناطق مانند ایران و فلسطین... می باشد، درگیری در این مناطق درگیری هنجار و ناهنجاری ست،

تا زمانی که آگاهی و قلب در جای درست واقع نشود صعود ممکن نیست،
. برای همین مسیح و مهدی مجبور هستند به اورشلیم روند به دلیل بودن مراکز انرژی زمین در این منطقه است، هنجار از غوغای منیت ها و مالکیت ها و قدرت طلبی ناهنجاری آگاه است به همین دلیل جنگ ها پیش بینی شده است
نگاه طبیبانه به خود و سپس به دیگران، اگر نمی توانی نزدیک نشو اگر نزدیک شدی طبیب باش، اگر زودتر از موعد انجام شود ممکن است آن ناهنجاری در خود شخص بروز نماید

و افراد کمی طبیب هستند زیرا حاضر به گذشتن از جان خویشتن است. روحیکه  نگاهش طبیبانه است با دیدن خطر یا... طبیب باقی می ماند


،

عیسی مسیح
⚜عرش ملکوتی خدا، در درون شماست.

⚜من به تو حقیقت را می‌گویم. تا زمانی که تغییر نکنی و مثل کودکان کوچکی نشوی، هرگز وارد عرش آسمانی نخواهی شد. بنابراین، هر کسی که خویشتن را مانند یک کودک فروتن بسازد در عرش آسمانی بزرگ‌ترین است و هر کسی که کودک کوچکی را مانند این خوشامد بگوید به نام من مرا خوشامد می‌گوید.

جنگ مقدس

«جنگ نه برای عوام بلکه برای سیستم مقدس است و مقدس‌ترین جنگ، جنگی‌ است که برای تاجران و سازندگان اسلحه‌ سود سرشاری بیافریند و در نهایت به شکل‌گیری «اسرائیل بزرگ» (امپراتوری قوم یهود) کمک کند».

«استثمار» و «استعمار» از قانون بقای انرژی تبعیت می‌کنند. یعنی از پوششی به پوشش دیگر درمی‌آیند و از جایی به جای دیگر می‌روند، اما هرگز از میان نمی‌روند؛ زیرا تا زمانی که اسب باشد، اسب‌سوار نیز خواهد بود.

 ✨✨✨🤍🤍🤍✨✨✨

به نام یکتای بی تا


  از نقطه نوری در ذهن پروردگار، بگذار نور بر ذهن همه ی انسانها و همه ی موجودات جاری شود، بگذار نور بر زمین فرو آید .

از نقطه عشقی در قلب پروردگار، بگذار عشق بر قلب همه ی انسانها و همه ی موجودات جاری شود، باشد که معلم معنوی بزرگ به زمین بازگردد

از مرکزی که اراده ی پروردگار می شناسیمش، بگذار هدف، اراده ی کوچک انسانها را هدایت کند، هدفی که استادان می دانند و در خدمت آنند، بگذار نیت انجام کار نیک و کردار نیک در زمین گسترش و تحقق یابد

از مرکزی که نوع بشر می شناسیمش، بگذار طرح عشق و نور کارگر افتد، باشد دری که شرارت از آن وارد می شود، بسته بماند ، بگذار نور، عشق، قدرت، طرح الهی را دوباره به زمین بازگرداند

باشد که طرح الهی بر تمام زمین متجلی گردد

چنین باد
چنین باد
چنین هست ✨

بالهایت در نمی آیند مگر اینکه جز خداوند هرتکیه گاهی که داری پشت سر بگذاری🙏💎

درود بانو قشقایی بزرگوار سپاس از مطالب زیباتون 🌹
این روزعزیز رو به شما تبریک عرض میکنم 🌹👏

به نام نامی حضرت عشق


روح هستی عزیز،
آنچه باید بدانم را به من نشان بده.
واضح نشان بده تا بفهممش.

راهنمایی‌ام کن تا در زمان مناسب در مکان مناسب باشم. (تا به این آگاهی برسی که همیشه در زمان و مکان درست بوده‌ای، و بقیه هم)

به نام خداوند جان و خرد


انرژی الهی، کیهانی، چی یا پرانا یا الکتریکی یا هگز،
انسان نور خوارهست به گفته ی مولانا ومنظور همین انرژی ست، دقت در خوراک و تامل در عشق آن، زیرا زنده ماندن مان به آن بستگی دارد، در زمین در خورشید در کوه ها  به وفور یافت می شود،

زمانی که دیگر کالبدهای ما فعال می شود اتری ذهنی... نیاز ما به خوراک کمتر است، اما جسمی که در تعامل کمتر با دیگر کالبدهاست نیاز بیشتری به خوراک دارد و تامین آن،
با خوردن نیز می توان هر خوراکی را از پرانا تهی نمود، چگونه توسط ایگوها یا بیماری ها، به طور مثال با میل نمودن میوه ای احساس سرخوشی وعشق داشتن در غیر این صورت، به دلیل روندغیر طبیعی کارخانه ی وجودی
ایگوها با پرانا یا عشق شروع به کم شدن  می نمایند،
به پروسه ی عشق دقت نمایید، قبل وبعد از هر طعامی
شکر گزاری انجام  دهید،

هنگام میل نمودن هر خوراکی  و شناخت پرانا ی بیشتر و انرژی بیشتر، اجازه ندهیم هر احساسی غیر از سپاسگزاری مانند رنجش یاگناه همراهمان باشد، زیراپرانا را می کاهد

پرانا در زبان هندی، چرخ گفته می شود، یاگردابه های انرژی،مانند کیهان، حالت چرخشی دارند، به چپ و راست چرخیده می شود، دچارانسداد یا نشت انرژی می توانند بشوند


هفت چاکرارا بشناسیم
پایین ترین که بیسیک هست، استخوان دنبالچه، تعادل بدن فیزیکی را برعهده دارد، استخوان ها، کم‌خونی، ضعف در بدن، ام اس... بستگی دارد به این مرکز با ترس  دچار اختلال می شود، بر بدن فیزیکیتاثیر می گذارد

بعدی چاکرا سکس یا جنسی، مربوط به سیستم تناسلی هست، ریشه های وجودی، ارتباط بین یینگ و یانگ، احساس شرم و یا نپذیرفتن سکس، اختلال در این مرکز، به سادگی تحریک شدن و به همان سرعت دچار خشم از خود شدن و شرم، بر غدد جنسی تاتیر دار د و سبب بیماری های رحم تخمدان یا پروستات می شود


بعدی در قسمت ناف است با شرم و گناه مسدود می شود،. مربوط به لذت است،. من از خوراک لذت می برد از سکس لذت میبرم،
عذاب وجدان این چاکرا را مسدود می نماید و غدد مربوط به این مرکز غدد فوق کلیویست و بیماری های کولیت یا درد درکلیه ها

بعدی چاکرا خورشیدی ست مربوط به هیجانات و احساسات است با باورها در ارتباط است .
مهر طلبی خیلی زیاد یا خشم خیلی زیادی احساس بی خیالی از این مرکز است یا احساس برتری یا پایین بودن

چاکرا بعدی قلب است، غده ی تیموس مربوط به این مرکز از با هوشیاری وجودی روحانی در ارتباط است، با احساس تنفر و عدم بخشش مسدود می شود،

ادامه

بعدی گلو مربوط به تیرو/ید و پارا تیروئید هست
عدم صداقت، باور داشتن به سیاست ورزی و پوشاندن مسائل سبب انسداد این مرکز است، داشتن وجهه با سیاست که غدد تیروئید را به  هم می ریزد وسبب گلو در د می شود

بعدی آجنا یا چشم سوم، مربوط به منطق یا ذهن زمین یست
افرادی که منطقی هستند از دریچه ی مادی می بینند یا افرادی که خیلی غیر منطقی هستند در تعادل نیستند و چاکرا جنسی آنان نیز دچار اختلال می شود تعادل نیک است، هم علم هم
معنویت چاکراآجنا مربوط به غدههیپوفیر است که به دیگر غدد فرمان می دهد، غده دیگر چشم سوم هست، که عدم حس یگانگی و جدا افتادگی دارد، غده هیپوفیز سبب دید درونی و شناخت خویش است و شناخت انسان و قوانین کیهانی ست
شناخت قوانین حقیقی جذب قانون طلایی، کارما دارما ثروت مند بودن.... با این غده در ارتباط است.
غده پینه آل سالم دیدن هر چیزی نیست،. دیدن هایش در سطح بالای ارتعاش و فرکانس است و زیبایی ها....
گشوده شدن آن طی تغییرباورها


هفتم تاج است ارتباط با نیرویی برتر است
یا خداوند یا کل یا کیهان یا عشق
خالقی مطلق که در کل کیهان که مراقب من است
ودر تمام حالات و رویدادها نه فقط در کلام بلکه با تمام وجود و با تمام کالبدها درک می نماید، زمانی که فرد به این نیرو متصل است، درمان هرگونه بیماری را  در اختیار دارد، در صورتیکه خواست او مشیت و همگام باطرح الهی باشد

به نام خداوند جان و خرد

نحوه ی فهمیدن پاک بودن مراکز انرژی

بودن و اصرار بر موردی، بودن همیشه در خشم، بودن در مسائل جنسی، ماندن در دروغ، زمانی که حواس و تمرکز بر یک مورد هست نشان از قفل بودن در آن مرکز است، مثال فقط به فکر خوراک باشم، انرژی در ناف قفل شده است.

قفل نبودن در یک منطقه آگاهی و رفت و آمد با آگاهی عدم انسداد در مراکز انرژی ست.

لطیف و منعطف بودن است

جایی که حضور داریم، همه چیز مربوط به گردش انرژی ست از آگاهی تغذیه سلامتی همه و همه به گردش انرژی بستگی دارد.

آیا باورهای ما در جهت گردش صحیح انرژی در وجود ما و کالبدهای ما هست،. آیا باور ما در جهت گردش صحیح انرژی ست، یوگاناندا فرمود خداوند در آسمان نیست خداوند در ستون فقرات شما در انتظار شما هست، اشاره می نماید برای شناخت خدا به گردش صحیح انرژی در بدن ما بستگی دارد،

باورهایی که همسو با جهت درست و چرخش انرژی نیست سبب بیماری و فقدان و خلا است،. پس باور محدود کننده در بخشی از بدن مانع گردش صحیح انرژی در بدن است،. مثال در رابطه با انرژی جنسی، زن و مرد ستیزی او با مرد بیرون،یا زن درونی، سبب عدم صحیح گردش انرژی دربدن است، حال و شادمانی و ثروت مند بودن و ارتباط باخداوند همه و همه وابسته به حرکت صحیح انرژی می باشد.

زمانی که زرنگی را پیشه می نماییم و از راستی دور می شویم،. انسانهای ساده رستگار می شوند انسانی که زرنگی و فریب بیرون و اجتماع او را تغییر نمی دهد، و برکت همراه او هست و می ماند،

خوراک ما نیز، میوه ها سبب حرکت صحیح و روان انرژی دربدن هست اماگوشت و... چسبنده است و انرژی گیر می افتد این انرژی خود رابهشکل جنگ و آشوب نشان می دهد.

حرکت صحیح انرژی و چرخش درست انرژی امکان فرا رفتن از خصوصیات حیوانی به ما می بخشد،

هفت وادی، ملت عشق

فقط من ماندم و او پرسنده و پاسخ دهنده،شمس و مولانا، تفاوت بایزید و حضرت محمد.. .. زندگی انسان سیرو سفر دا/می از گهواره تاگور پیشمان هفت وادی ست، اگر نفسمان از این مراحل نگذرد و گمان نماید موجودی... نمی تواند به حق رسد،

چگونه می توان تشخیص داد در کدام پله ایم، اولی نفس اماره استبکرو نتراشیده مدام دیگران رامقصر می‌دانند افرادی غرق امور دنیوی هستند،. به راحتی نفس کشیدن تهمتمی زنند حکم می رانند و قضاوت می کنند، می شناسیشان در وجودت کشف می کنی، مهم این است که سریع از این چاله بیرون آییم.

نفس اماره، انسان درمرحله ی  کودکیست، سطح معرفتی پایین دارد،
در این مرحله از آگاهی، ما و جهانمان زیباست، دیگران و جهانشان زشت است

وادی دوم، هرگاه نفس، هوس ها وعیب های  خود شناخت و درصدد رفع آنها برآید، نگاهش به درون خود منعطف است نه بیرون، به این ترتیب به منزل بعدی گام به گام نزدیک. می شود، در این  مرحله عیب را در خویش جستجو می نماید در این مرحله با آلودگی های خویش مواجه می شویم، خود را مقصر می دانیم، من زشت عالم زیبا، اینجا نفس اماره به لوامه بدل می شود

مرحله ی سوم کمی پخته می شویم، جستجو می نماییم و مطالعه داریم، اینجا نفس ملهمه  است، نفس انسان الهام گیرنده است،. از هرچه در دنیاست الهام می گیرد،. کم کم از اساتید و انسان های وارسته الهام می گیریم، تا حالتی که تسلیم را احساس می‌کند و پذیرش درداما همه ی آن نیست

اگر قسمت او به شهر علم وارد می شود،
این مرحله با وجود سختی و تنگنایی که دارد، گشایش نیز به همراه داردوزیبایی اما جاذبه ی آن با خطر همراه است، زیرا بیشتر افراد می پندارند رسیده اند و جسارت ادامه راندارند، اما شخصی که شهر علم را پشت سرگذارد، نفس راضیه را می شناسد، دید جهان بینی دارد دلش بازو  چشمش سیر می شود در نماز دائمیست، مال و ملک را به خداوند مالک الملک تسلیم می نماید، اسیر دنیای فانی نیست وآگاهی کیهانی دارد


پنجمین شهرتوحید است،

پنجم شهر توحید است، سه مرحله پایینی را مراحل توحیدی می نامند که اندک انسان ها به این مرحله می رسند وهراتفاقی رخ دهد در آرامش تسلیم هستند.، فریب دنیا نمی خورند، فرقش با مرحله ی سوم، در مرحله ی سوم شخص تمایل مادی نیز دارد در این مرحله توحید اینگونه نیست


مقام بعدی مرضیه یا نفس پسندیده. است، از این مقام شخص می تواند چراغ راه دیگران باشد، نورش را به راه هرکه بخواهد می تاباند، گاه می تواند شفا دهد، در هیچ موضوعی غلو نمی نماید،. افزا و تفریط ندارد، جدا افتاده ها را به هم می رساند، دشمنان را آشتی می دهد به نسیمی آرام می ماند و محیط را تلطیف می نماید،

جنس انرژی و جهان بینی او تغییر می‌کند
مرحله هفتم فنا است که کاملا از من رها می شود دراین مرحله فاصله ای بین او و خداوند نیست،. ظن نفسی متفاوت از بین می رود،. به دلیل اینکه توضیحی درمورد اینمرحله نیست کسی نمی‌داند.

شمارش مراحل و منازل  آسان اما طی آن مشکل، از نخستین منزل تا آخرین مستقیم نیست پیچ درپیچ است و هیچ ضمانتی برای رفتن به مراحل بالاتر یاپایین آمدن وجود ندارد، هنگامی که شمس سؤالش را در مورد بایزدید و حضرت محمد سوال نمود، سوا ل با بازگوکردن هفت مرحله جنس ش تغییر می کند سوالی درپس سوال اول،..... تو ای روح زیبا در کدام مرحله از هفت مرحله  انسانی قرار دارد، ظرف تو چقدراست آیا دل آن را داری تا مرحله ی آخر پیش روی

آگاهی جمعی باید با بعد پنجم هماهنگ  شود .
همه چیز برای رویداد بزرگ آماده می گردد .

سقوط عرش زمانی بعد سوم و چهارم رخ  داد .

همه ویژگی ها و علائم حاضرند..
حس نمی کنید اما که روی شما کار می کند .


معمولا کسانی که به انرژی (درک ماهیت)حساس هستند
زودتر علائم را دریافت می کنند .

ضعف و درد  عضلات پاها . احساس کسالت و بی میلی .  احساس چرخیدن ،حتی بدون تحرک،،
مه آلودگی ذهنی،توهم  ، بیشتر تمایل  عادی  به خوابیدن . خواب های شفاف و روشن دیدن .
زنگ گوش ،تغییر در فرکانس
سوزش تاج سر ، سردرد ، تاری دید و حالت آستیگماتیک ( به دلیل دانلود کدهای نوری جدید)،سوزش چشم
مشکلات زبانی ،لکنت،تکلم اشتباه( به دلیل بازسازی مغز و فعالسازی آن )
بالا رفتن دمای بدن ( به دلیل همتراز شدن هیپوتالاموس با فرکانس های بالاتر ) .
تعریق شبانه،غروب به بعد( به دلیل افزایش آزادسازی انرژی اضافی با فرکانس پایین)
لرزش قلب ( به دلیل فعالسازی چاکرای قلب )
حساسیت به بو و مزه،واکنش تهوع،یا عدم دسترسی به نافذه شامه ( به دلیل فعالسازی چاکرای ریشه و خاجی )

مردمی که اطلاع ندارند ، ممکن است بترسند
و تصور کنند بیمار هستند ،بیمار نشدید
بگذارید بدن تجربه هست تان را نمایش دهد.


بلکه اینها بخشی از فعالیت های صعودی آکاشیک و تغییرات جهت مند در DNA است .
در همه شرائط سنی ،تجربه میشود،،،
بزرگسالان آرامش خود را حفظ کنند،
کودکان ریتم قابل تحمل تری دارند.

امکان حضور مستمر و یکپارچه،در مراکز درمانی تا اواسط فروردین ماه پیش رو..

با واکسن خود را بیمه نکنید!!!
هرفرآیندی،نیازمند آمادگیست،پس
بدن ما باید آزاد گردد .
با آرامش،دنبال کردن زندگی،نشاط و البته امید به
بدن تان کمک کنید .

کسانی که انباشت انرژی بعد سومی دارند
احساسات،هیجانات(تروما)،دعا و طلسم
حس سنگینی بیشتری دارند..

مصرف آب جوشیده ولرم،نمک ملایم(جهت خوردن،شستشوی تن و گلو)استفاده از نور آفتاب،پابرهنه قدم زدن در مناطق بکر(کنار دریا،زمین های بایر و ساخت و ساز نشده،چمن و آسفالت هرگز)

در مواجه با رخداد عظیم سکوت،و  در قبال
دوره صبر را پیشه کنید،
همه چیز در کنترل و هدفمند است..