بسمه تعالی
چاپ شده در روزنامه خبر جنوب _ سال 1401
و
نمایه شده در وبسایت : سیویلیکا _ سال 99
جلوه هایی از عرفان توحیدی در دیوان باباکوهی
چکیده
عرفان توحیدی شاهراه رسیدن به شناخت و رضایت الهی در دو جهان است . ومهم ترین یافته و آرزوی هر انسان با ایمان در تمام زندگانی است . و راز های عاشقانه ی آفرینش دو جهان و شناخت نور وجود حضرت خداوند در راز های ناب و کامل عرفان الهی است . بابا کوهی , حضرت خداوند را زیبا ترین و تنها معشوق جاودان دو جهان می داند . و اسلام را کامل ترین دین فرستاده ی خدا و راه شناخت و عرفان الهی بیان می کند . و هدف از آفرینش را بر خلاف ظاهر شک انگیز و عجیب , شناخت و عشق وفادارانه به حضرت خداوند معرفی کند . و علاقه به جهان مادّی و جامعه ی مادّی گرا را فریبنده و فانی بیان می کند . و عشق واقعی به حضرت خداوند , عشق بدون منفعت طلبی و در تمام لحظه ها , در نیّت , زبان و عمل , باید هدف زندگی باشد .
کلمات کليدي: باباکوهی , عرفان توحیدی
مقدمه :
عرفان وجود جاودان حضرت خداوند , نور بی پایان است . و گنجینه ی مستی ماندگار عارف های توحیدی می باشد . شیخ علی معروف به باباکوهی از عارف های ماندگار و دلسوخته ی حضرت پروردگار است که در قرن چهارم هجری قمری در شهر شعر و عرفان , شیراز به دنیا آمد . باباکوهی در پایان عمر, به کوهی در شهر شیراز به عزلت عرفانی پرداخت . مقبره ی ایشان در همان کوه است . و زیارتگاه اهل عرفان است . به ایشان , دیوان شعری منسوب است که سرشار از عشق خالص و عرفان ناب الهی است . در زیر , به بررسی اشعار عرفان توحیدی آن عارف کامل ربّانی و صوفی دلسوخته می پردازیم .
متن :
بر خویش عاشقی تو نه بر خدای جاوید
وجهت چو یوسف آمد نفس تو شد زلیخا
همه , خود را عاشق حضرت خداوند می دانند . امّا در میدان عمل و واقعیّت , ظاهربین و نفس پرست و مغرور و شیفته ی وجود خویشتن هستند . آری , تنها وجود جاودان و تنها معشوق ماندگار دو جهان , حضرت یزدان است .
در خفا و در ملا دیدم خدا
در نشیب و در علا دیدم خدا
عشق ورزی و درنظر داشتن یاد , خواست و فرمان حضرت خداوند , در تمام لحظه ها همراه با عارف و عاشق حقیقی خدایی است . همچنین در سختی ها و در آسانی ها باید , عاشق , راضی و شکرگزار حضرت یزدان بود . زیرا حضرت خداوند آفریدگار تمام هستی و زندگانی است .
دیده ام خود را بچشم خود عیان
من هم از دید خدا دیدم خدا
در ادامه , عارف حقیقی به نکته ی مهمّی اشاره کرده است :
برای شناخت خویشتن باید اراده و تصمیم داشت . و قلب معنوی و اندیشه ی خویشتن را به جستجو و کشف پرداخت تا عرفان نفس را یافت .
همچنین , برای خداشناسی , ازآموزه های فرستاده شده ی الهی و حدیث های اهل بیت (ع) باید استفاده کرد . و این , راه صحیح معرفت الهی است .
در نماز و ورد و در تسبیح و ذکر
هم بشرع مصطفی دیدم خدا
تعلیم های عبادی , عاشقانه های دینی و دعاهای معرفت آموز و سرشار از عشق ِ اسلام که از جانب حضرت خداوند و به وسیله ی آخرین و کامل ترین ِ پیامبرها یعنی حضرت احمد (ص) برای مسلمان ها به یادگار مانده است , مسلمان ها را را به عشق و شناخت حضرت خداوند می رساند .
نه عرض نه جسم نه جوهر نه جان
نه چه و چون و چرا دیدم خدا
باباکوهی به نکته ی ماندگاری اشاره می کند :
تمام فرد ها و مؤمن های جهان , باید اصل وجود حضرت خداوند را بپذیرند . زیرا چون و چرای پیدایش ذات و ماهیّت جسمانی یا روحانی حضرت پروردگار , معمّای بسیار پیچیده ای است . و ظرفیّت وجودی همه ی افراد , به اشتباه و غفلت کشیده می شود .
در ذره ذره بین رخ او را در آفتاب
کوهی مباش غافل از اسرار بو الوفا
تمام اجزا و موجودات دو جهان , نور دارند . و آن نور ِ خورشیدی بی پایان , نورالسّماوات و الارض یعنی حضرت خداوند است. و راز های آفرینش دو جهان , اعتقاد یافتن و عشق داشتن و وفاداری به نور الانوار یعنی حضرت یزدان است .
حق در وفای بنده مدارا کند بسی
ناید ز بی وفائی ما عار بوالوفا
در قیاس با عنایت و رحمت حضرت یزدان که آفریننده ی موجود های دو جهان و نعمت دهنده و روزی دهنده ی آنها است ما قدر نشناس , کوتاهی کننده و بی توجّه هستیم . و از ابتدای آفرینش موجود ها , رحمت و عنایت و وفای حضرت خداوند , ادامه داشته است و خواهد داشت . و ذات وجود حضرت خداوند , خورشید وفا و بخشش جاودان است .
برای آنکه ظاهر گردد اسماء
تجلی میکند حضرت باشیاء
در تمام اشیا و موجود های جهان , نشانه ای برای شناخت صفات و و یژگی های حضرت خالق یعنی الله , می باشد .
جز او معروف و عارف گونه بینی
یکی بنمایدت اسم مسما
در دو جهان , تنها موجود ِ عارف , و منبع نور دو جهان حضرت خداوند است . همچنین , تنها موجود ِ مکشوف و غیر فانی دو جهان , حضرت ایزد است . و تمام آفریده های حضرت خداوند , وسیله ای برای شناخت , عشق ورزیدن و اثبات ِ وجود و اظهار نیازمندی و بندگی ِ در برابر عشق و معنای یکتای هر دو جهان , یعنی حضرت خداوند جاودان هستند .
ز تقلیب ظهور آن ذات شارح
گهی پنهان نماید گاه پیدا
اصل ِ وجود ِ حضرت خداوند , آفریننده و گسترش گر ِ کائنات بی کران است . و ظاهر جهان آفرینش , به خواست حضرت خداوند , فریبنده و سهل ِ ممتنع است . و تصمیم ِ حضرت توحید برای آفرینش موجود ها و انسان ها این است :
یقین به همراه شک در ظاهر جهان , برای اثبات وجود خدا , آمیخته است .
ز غیر خود تبرا در ازل کرد
بوصل خویشتن دارد تولا
حضرت خداوند به خواست خود در هنگام آفرینش و ایجاد جهان , عشق و ولایت خود را مهم ترین امر برای آفریده ها قرار داد تا به وصال بهشت جاودان و عشق حضرت پروردگار اقدس برسند . و عشق ورزیدن و پرداختن به غیر از وجود یگانه ی خود را , فانی و زودگذر بوجود آورد .
منزه باشد او از نفی و اثبات
چه حاصل شد بگو از لا و الا
وجود کامل حضرت خداوند درعرش , هیچ نیازی به غیر ندارد . و به خواست الهی , بنده ها و آفریده ها , محتاج ِ همیشگی حضرت آفریدگار هستند . همچنین , بنده های الهی باید به عشق ورزیدن به حضرت پروردگار بپردازند . و از شک و تردید و از دست دادن وقت در زندگی فانی و زود گذر و غفلت انگیز دنیوی , پرهیز کنند . تا به وعده ی بهشت الهی برسند .
گفتی بسوی ما آی بگذر ز دین و دنیا
از حضرت تو آید بر گوش و جان نداها
عاشق های حقیقی حضرت خداوند, دنیا و حتّی دین ظاهری را فدا و فانی ِ حضرت یزدان جاودان می کنند . و هر لحظه را با خلوص قلب و نیّت , در راه عشق و فنای الهی , می گذرانند . همچنین , حضرت ایزد مشتاق و مایل به عشق ورزی ما به وجود اَنور ِ و معشوق خویشتن است .
جهت مر جسم را باشد نه جانرا
مکن محبوس دریای روانرا
به خواست الهی , دنیای مادّی و جسمانی , محدودیّت دارد و فانی است . امّا , در جهان آخرت , روح انسان ها به خواست و با عشق حضرت ربّ , جاودان است .
در اینجا , عارف والا یعنی باباکوهی به نکته ی مهمّی اشاره می کند :
به خواست حضرت خداوند , روح ما ویژگی های والا و بی کرانی دارد . و باید ارزش و قدر آنرا در زندگی زود گذر و فانی یافت . و نباید با دوری از عشق ورزی به حضرت یزدان , آنرا تباه کرد .
چون کوهی شد فنا از خود بکلی
نشان گم کرد و دید آن دلستانرا
باید از تمام وابستگی ها و تعلقات نفسانی گذشت . و فانی ِ عشق و خواست حضرت خداوند بود. تا به عشق و وصال حضرت توحید , رسید . که به خواست الهی , این راه بسیار دشوار است . امّا در عاقبت , نتیجه ی والایی خواهد داشت .
بگذر از تقلید کانجا ظلمت است
هست در تحقیق صد نور و صفا
باید در دنیا , تقلید صِرف از جامعه ی مادّی گرا و فانی را کنار گذاشت . و با اصول , کشف و جستجوی بر مبنای تعقّل و قلب عاشق الهی , به نور حیات اُخروی و جاودانگی رسید .
خود انالحق گفتی و خود را بدار آویختی
فاش دیدند جمله بغداد اسرار شما
در اینجا , عارف و صوفی والا یعنی باباکوهی , به دار کشیدن ِ منصور حلّاج در بغداد , اشاره می کند :
باباکوهی , فنا خواهی منصور حلّاج را راز فاش شده بیان می کند . و موجب عرفانی تر شدن و حیرت عارفانه ی جامعه می داند .
اعیان ثابته هست اسمای حضرت حق
دیدم همه مسماست کردم عیان عیان را
" اسماء الحسنا " ی حضرت خداوند از ازل تا ابد , ثابت خواهند بود . و دل و اندیشه ی ما را , عاشقانه سوی زیباترین ذات دو جهان یعنی حضرت یزدان , رهنمون می شوند . و عارف های حقیقی حضرت پروردگار , عاشقانه تمام جهان را بخاطر زیباترین وجود و خالق زیبایی های دو جهان یعنی حضرت خداوند , غرق در زیبایی می بینند .
در احسن صور حق را خود نمود مطلق
گر دیده پاک داری بشناس گلرخان را
زیبایی های هستی , باید ما را متوجّه ِ زیباترین وجود دو جهان و خالق زیبایی یعنی حضرت خداوند کنند .
دریای وحدت حق موج و حباب دارد
انسان حباب میدان در بحر مردمان را
در دریای یکتا , بی کران و موّاج ِ عشق , معرفت و وصال حضرت خداوند , سخن ها , ظاهربینی و دلبستگی ها به مردم جامعه ی مادّی گرا و فانی , جز حباب و از بین رفتن و بیهودگی نیست .
ادب و علم و معرفت آموخت
عشق بازی است عقل کامل ما
هرچه در دنیا , از دانش , ادب و اخلاق والا و شناخت , در کسب ِ کمال از حضرت خداوند به بنده های الهی عنایت می شود , تعقّل افراد را افزایش می دهد .
امّا بالاتر از عقل ِ زیاد و کامل , که مقدّمه ی کمالات الهی است هم , عنصری وجود دارد :
عشق ورزیدن ِ بدون منفعت طلبی به حضرت معبود الله .
برزخ جان نوشت طاعت و فسق
او است پیوسته حق و باطل ما
برای رسیدن به خشنودی و رضایت حضرت ایزد , باید به اطاعت از آموزه های فرستاده شده ی خدا و دینی پرداخت . و از گناه های دینی دوری کرد .
و این ها مقدّمه است تا تنها عشق و خواست حضرت خداوند را در تمام لحظه ها بخواهیم . زیرا وجود الهی , تنها اراده ی دو جهان است .
ایکه اندر ذات پاکت نیست چونی و چرا
در صفات و ذات نبود هیچ ریبی و ریا
...
وصف ذاتت هست قائم در صفات واجبت
نیست در کنه ربوبیت تو را ریب و ریا
عارف توحیدی , باباکوهی به نکته ی ماندگاری اشاره می کند :
وجود پاک و خواست حضرت خداوند را باید بدون دلیل و برهان , پذیرفت . و بنا بر فرموده های الهی , در صفات مقدّس , ویژگی ها و اعمال حضرت خداوند , هیچ شک , تردید , تغییر , دوگانه بودن ِ ظاهر ِ خوب و باطن ِ بد یعنی ریا داشتن , نیست .
همچنین , از صفت های حضرت خداوند که در کتاب الهی ِ درخشان قرآن مجید , نازل شده است . و در جهان آفرینش موجود است , می توان به شناخت ذات و اصل وجودی حضرت یزدان رسید .
و , حضرت یزدان بدون هیچ تردیدی , ربّ و تربیت گر تمام ماسواالله تعالی است .
کوهیا آندم که گفت الله الست ربکم
ابتدای مظهر است این مظهرش بی منتها
خداوند درخشنده در آیه ی 171 و 172 سوره ی اعراف در کتاب درخشان قرآن , از روز نخست ِ آفرینش انسان از تمام انسان ها پرسیده است :
" الستُ ربّکم " به معنای : " آیا من , ربّ ِ شما نیستم ؟ " .
و آن لحظه , ربوبیّت ِ الهی ِ خویشتن را از تمام انسان ها , اقرار گرفته است .
در اینجا , عارف خدایی یعنی بابا کوهی , روز نخست آفرینش انسان را , آغاز تجلّی توحیدی و جلوه گاه ِعشق وجود اَنور الهی بیان می کند .
آری , او , این جلوه را بنا بر فرموده ی خداوند بزرگ , برای موجود ها و بنده های الهی , بی پایان می داند . و این اقرار ِ ربوبیّت را در دو جهان , همیشگی و دائم است . و دارای اهمّیت بی پایان در نیّت , زبان و اعمال بنده ها , باید باشد .
خواند حق بر مصطفی از روی سرّ
مصحف و دیوان و دفتر نیم شب
در ادامه , عارف حقیقی ِ حضرت یزدان , باباکوهی به شب معراج نبوی (ص) اشاره می کند :
حضرت خداوند در شب معراج , در اندیشه و قلب حضرت احمد (ص) , راز های الهی , دین , آئین , حقیقت و عشق خویشتن را قرار داد . و به خواست حضرت یزدان , حضرت احمد (ص) و دین اسلام , کامل ترین بشر و مذهب الهی برای همیشه خواهد بود .
دوش می آمد بگوش جانم از حضرت خطاب
گفت بی صبری تو اندر راه فانی باشتاب
در ادامه , عارف الهی , باباکوهی به نکته ی ماندگاری اشاره می کند :
به خواست حضرت خداوند در مسیر عشق الهی , باید صبور بود . آری , عجله کردن در وصال حضرت ایزد , اشتباه و خسارت در دو جهان است. و باید مراتب ِ عرفانی و عاشقانه ی حضرت معبود الله را مرحله به مرحله طی کرد . و به فنای در عشق ِ حضرت یزدان رسید . که مقام ِ عارف کامل است .
روح کوهی را و جان جمله ذرات را
ذرۀ دیدم عدم اندر مشاع آفتاب
به خواست الهی , تمام موجود های جهان مادّی , فانی هستند . همچنین , تنها نور دو جهان که آفتاب بی کران است , وجود خداوند ِ درخشان ترین است . و به اراده ی خداوند بزرگ , ماسوا الله تعالی , وجود , جان و روح ناچیز و نیازمند ِ کامل به پرتو بی پایان حضرت ایزد هستند . و خورشید انور ِ توحید , تنها وجود ِ بی زوال عالَم است . و تنها , خواست و نور حضرت خداوند است که در جهان پس از مرگ می تواند , به ماسوا الله تعالی که ذرّاتی بیش نیستند , هستی بدهد .
هم بچشم تو دیده ام روشن
شدت ذات تو است بر تو حجاب
ذات وجود حضرت خداوند , نورانی ترین ِ موجود های دو جهان است . و عارف حقیقی, آن نور را عاشقانه , باید بیابَد . همچنین , آن نور , شدّت و درخشش بی پایان دارد . و هیچ چشمی آنرا به صورت کامل , درک نخواهد کرد .
عرش اعظم را بروی آب دیدم نور محض
عرش در آب دو چشم ماست مانند حباب
عرش ِ درخشان ترین و جاودان حضرت خداوند , مُنتهای آرزوها و رؤیایی ترین ِمکان ها است . و عارف حقیقی خدایی , باید همواره در نیایش های الهی با اشک فراوان , عاشقانه به معبود دو جهان یعنی حضرت خداوند , انتظار وصال عشق الهی را داشته باشد . و اشک خالصانه ی عاشق های حضرت یزدان , ارزش بی پایان و جاوید دارد .
سرخ و اسفید و کبود و سیه و زرد یکیست
گر چه در دیده ما چهره خوبان زیباست
در اینجا , عارف خدایی یعنی باباکوهی به نکته ی ارزشمندی اشاره می کند :
عارف ها و عاشق های حقیقی حضرت خداوند , باید تمام آفریده های گوناگون و به ظاهر متفاومت حضرت یزدان را زیبا ببیند .
و زیبایی های فانی جهان مادّی , فریبنده ی دل ها است . امّا عارف حقیقی به زیبایی های دنیا که نگاه می کند با اندیشه ی نافذ و با قلب خالص , به آفریننده ی زیبایی ها که جاودان و همیشگی است , می رسد . هم چنین زیبا ترین ِ موجود های دو جهان , وجود حضرت خداوند است .
کوهیا میل به اعلی و به اسفل چکنی
چون همه اوست نه پستی بود و نه بالااست
ظاهر تمام موجودات جهان مادّی , چه بزرگترین و چه کوچکترین آنها, و چه ظاهر ِ زیبا و چه ظاهر گناه آلود آن ها , برای اندیشه و قلب ما , بسیار فریب دهنده است . و تمام ِ جهان مادّی , فانی و نابود شدنی است . و وجود حضرت خداوند , تنها معشوق ماندگار و وجود ِ جاودان دو جهان است . پس باید تنها عاشق و شیفته ی حضرت یزدان باشیم . و در جستجوی زیبایی های عجیب , متعدّد و متفاوت مادّیات , حضرت معشوق و معبود یعنی الله را غفلت نکنیم .
نحن اقرب آیتی بس روشن است
یعنی او نزدیکتر از ما بما است
بر اساس آیه ی 16 سوره ی " ق" درکتاب درخشان قرآن که می فرماید : " وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ " به معنای : " و ما انسان را خلق کردهایم و از وساوس و اندیشههای نفس او کاملا آگاهیم که ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم" .
حضرت خداوند از عشق , اندیشه و نیّت های ما آگاه است . پس عشق به حضرت توحید را باید در تمام لحظه ها و مکان ها در افکار و دل خویش پرورش بدهیم . و حضرت یزدان , آگاه ترین حساب گر و نزدیک ترین معشوق همیشگی ِ ماست .
عالم السری که پنهان نیست پیش او عیان
سر نگه دارید کان شه صاحب اسرار مااست
برای دانش ِ بی پایان حضرت خداوند , تمام راز های پنهان ِ دو جهان آشکار است . همچنین , بنا بر خواست الهی , حضرت خداوند , راز هایی را برای ماسوا الله تعالی , آشکار نمی کند . و ما بنده ها و عاشق های حضرت یزدان , باید ادب را حفظ کنیم . و در راه بندگی و عشق حضرت ایزد , صابر و راز پوش باشیم .
نتیجه :
تمام افراد , محتاج عشق به تنها معشوق جاودان دو جهان یعنی حضرت خداوند هستند . و باید با صبر فراوان در این راه سخت و عجیب , به خواست خداوند یکتا به حیات جاودان رسید . و عارف کامل , تمام هستی خود را فدای نور حضرت خداوند می کند . همچنین در روزگار ما , عرفان های باطل و انحرافی مانند : شیطان پرستی و ... در جهان پدید آمده است . و رو به رشد است , و باید با رجوع به عرفان ادیان توحیدی و عرفان الهی ِ اسلامی , شناخت حقیقت و سعادت در دو جهان را به دست آورد .
منبع :
باباکوهی , شیخ علی ؛ دیوان اشعار , نشر کتابفروشی معرفت , شیراز , 1353 .
نویسنده : سید محمد حسین شرافت مولا