سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      طبیعت شارک
      ارسال شده توسط

      بلوچ شارکی پلارکوه، شاعر

      در تاریخ : يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۳۶
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۱ | نظرات : ۰

      من چه بسی درس آموختم ز طبیعت شارک. من از درخت چگرد آموختم،در خار بودن هم میتوان ز شکوفه سخن گفت. من از قنات دهمیر آموختم زندگی یعنی گذر بی وقفه، یعنی جاری شدن، قابل یاری شدن است.
      من از طبیعت شارک بسی درس آموختم
      من از سکوت دشت سورگ آموختم، سرسبز و شاد بودن همیشگی نیست، حتی ویرانی و پژمردن هم فصلی دارد. من از قبرستان بهتکان آموختم، زندگی یعنی دو قدم مانده به پایان، منزل ابدی قبرستان، پس آغازم را بهترین پایان میکنم.
      من از رودخانه جشکور آموختم با مستی و مدهوشی، با طغیان کردن نمیتوان درخت گزی را شکست داد حتی از گز فهمیدم تسلیم نشدن پیروزی نیست. من از نخل خرما آموختم تکان خوردن نشان حسرت خوردن نیست، لرزیدن نشان پایان است. من از غروب خورشید پشت کوه ها آموختم، گر طلوع دوباره خورشید نبود غروبی زرد نمیشد. من ز کوه های شارک آموختم باید استوار ماند، حتی تظاهر باشد، گرچه در نهان، با نوازش باد هم خاکستر شویی. من ز گنجشکی که زیر ریزش باران ناله میکرد آموختم، زندگی یعنی حسرت و آه، پریشان غم، اندوهبار درد. من از شاپرک آموختم کوتاهی عمر را، بهانه مردن ندانیم، باید در همین زمان کوتاه شعر را شروع، شاعری را در سجده و رکوع، تا سجاده غزل ترانه امید خدایی را به بهترین نحو بسراییم. من از فصل بهار آموختم، میشود روی برگ برگ گل قدرت خدا را لمس کرد، میشود در سفره سبز بهار مهمان خدا شد. من از پلارکوه آموختم با وز وز باد کوه فرو نمیریزد. پایان (پلارکوه

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۹۸۸ در تاریخ يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۳۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0