سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    شروین سبطی شاعر مازنی
    ارسال شده توسط

    سعید فلاحی

    در تاریخ : يکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۸
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۲۲ | نظرات : ۰

    "شروین سبطی" شاعر مازندرانی، زاده‌ی سال ۱۳۵۸ خورشیدی در آمل است.

    ▪نمونه‌ی شعر:
    (۱)
    ریشه‌هات بر گلو می‌پیچید 
    آنجا که خونم را به سپیده‌ای مشکوک فروختم 
    و بیداری ِ کوتاه
    به قامتت نرسید 
    اکنون تنها بادهای سرگردان
    از دهان بازمانده‌ام عبور می‌کنند 
    پس دیگر چه بگویم...؟
    با درختان کهن 
    ناگهان برابرم قد می‌کشی 
    و اندوهت - آغشته با هزار پرنده‌ی بی‌سر -
    در آغوشم 
    جا خواهد ماند.
     
     (۲) 
    و عطر پریده از خاطر 
    کجای خواب‌هات پراکند 
    تا او بیاید وُ کام بگیرد از 
    برگ برگ ِ درختانِ خمیده‌ی قامتم.
    آهی اما به دورها می‌رود وُ بر نمی‌گردد
    اینگونه که سر بر می‌گردانی 
    به آنچه دیگر نیست 
    و بهار همین نَفَس‌های خون خورده‌ست 
    که از ریشه‌هام بالا می‌کشی 
    پس می‌دهی به غیاب ِکبوتریش.
     
    (۳)
    آه این گلوی پاره پاره چه می‌خواهد 
    از بند بند انگشتان خود بپرس _
    می‌گشایند هر پرده‌ی قلبم را
    در ضربه‌های ِمکرّر ِ ناقوس ِ آخرین 
    دیگر چه بگویم 
    گیسوت تمام آینه را پوشانده‌ست 
    و زیبای جان باخته هنوز
    بر دست‌ها می‌درخشد.
     
    (۴)
    سنگ آب شود محضرت
    در گل شکفته‌ی صدات
    چه جویم 
    با آن همه رنگ دیوانه 
    بخوانَم 
    روان و به هرجا 
    بخوانَم اما 
    بُغضی نانوشته‌ام / در دل
    با اندوه ماه و
    شیهه‌ی اسبان
     
    (۵)
    ماه میان دست‌هاش
         کودکی می‌کند 
         و ردایی سپید 
         آسمان را پوشانده‌ست 
         ابدیتی که در سجده
         قناعت کرده است...
         آتش بزن بر این عود!
         به هر سوش می‌پراکنم و
         از هوش می‌روم.
     

    گردآوری و نگارش:
    #زانا_کوردستانی 

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۲۴۹۰ در تاریخ يکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0