سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    *دو امضاء*
    ارسال شده توسط

    شاهزاده خانوم

    در تاریخ : دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۰۰ | نظرات : ۴۶

    امضاء روح..
    امضاء جسم..
    در حقیقت یک امضاء کافی بود.. روح و جسم از هم جدا نبودند..
    ولیکن مدت‌ها بود که روح.. سرگردان و جسم از این سرگردانی روح.. گستاخ و جسور..
    افسار ِ هیچ کدام را *من* در دست نداشت..
    طغیان‌های مکررم کمکی نمی‌کرد..
    گاه.. در دوزخ روح اسیر بودم و گاه در جهنم جسم..
    سه حاضر در یک غایب..
    من
    روح
    جسم
    در وادی هیچ کس..
    آسمان افکارم به *یکشنبه غم انگیز* می‌مانست..
    یکشنبه‌ای که از راه نرسیده.. حضورش را به یکشنبه‌ای دیگر موکول می‌کرد..
    چرا که تخفیفی به قلب ِ ساده‌ام می‌داد..
    و این چرخه.. تکرار..
    باید.. دست می‌جنباندم
    به گمانم *شاه افکار* می‌دانست چگونه می‌توان یک امضاء داشت..
    با دعاهای شبانه‌ام.. بیدارش کردم..
    مدت ها بود که هیاهویی پوچ.. گریبان گیرش شده بود
    صدایم را شنید و گفت..
    _*من* دوست ِ قدیمی
    مدتی بود.. از *من ِ حیرت‌انگیزم* خبری نبود..
    _*شاه افکار* یار وفادارم
    روح و جسمم ویران شده‌اند
    _بلههه.. می‌دانم.. از افکار پریشانم.. پیداست
    _چه کنم؟
    _هیچ.. کافی‌ست نجوا کنی..
    و با نجواهای شیرینت روح و جسم را یک‌دل و همراه
    به این هیاهو پایان ده
    و مرا که برگزیده‌ی توام.. میدان ده
    از آن شب..
    *شاه افکار* امضا را.. دست گرفت
    روح.. آرام شد
    جسم.. به دوستی با روح رسید
    من.. اما
    نجواهای شیرین ِ شبانه‌ام را.. وظیفه کردم..
     
    ای شاه من.. افکار من
    در پیچ و تاب ِ ذهن ِ من
    ای روشن از نور ِ تو شد
    این عالم ِ ویران من
    ای تو سراپا در تنش
    در هر کُنِش هر واکنش
    چیره شود به بر بدی 
    از تو بگیرد هر روش 
     
    *شاهزاده*
     
     
     
     
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۲۳۸۷ در تاریخ دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0