سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    سال تحویل
    ارسال شده توسط

    برین بهار

    در تاریخ : يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۲۷
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۰۷ | نظرات : ۵

    داستان کوتاه:
    "سال تحویل"
    دارم تکه های آخر ماهی دودی را توی
    ماهیتابه می چینم سهیل  هم طبق معمول همیشه موقع آشپزی  از پای چپم آویزون شده و مدام با زبون بچگی خاص خودش میخواد که بغلش کنم و براش از روی کتاب شعرش بخونم و اونم تکرار کنه. 
    همزمان داره بقایای پفک چسبیده به انگشتانش
     را با لباش  پاک میکنه و جسته گریخته به لباس منم یه حالی میده 😉😊 
    صدای موزیک کلیپ عروسیمون هم گوش رو کر میکنه  و هر بار میگم  یکم صداشو بیار پایین سریع میره یه چند دقیقه ای میشینه  روبروی تلویزیون و دوباره برمیگرده  و آویزون میشه  به پای من .
    دیگه ماهی های تو تابه از جلز و‌ ولز افتاده اند و سبزی پلوهم  کمی ته گرفته  اما هنوز خبری از امیرعلی  نیست و هنوز تلفنش رو 
    جواب نمیده  تا بدونم  این مشتری آخر که
    گفت کارش طولانیه چقدر دیگه  منتظرش گذاشته . زیر ماهی و سبزی پلو رو خاموش می کنم ، توی شیشه درِ کابینت موهامو خوب نگاه می کنم  ببینم چندتا تار سفیدی که تازگیها دیدم خوب رنگ گرفته یا نه .
    هنوز سهیل به پام چسبیده مثل برنجهای سبزی دار دور کفگیر، و گوشی امیرعلی هم بوق اشغال میزنه
    میرم تو اتاق و لباسمو که جای سالم نداره از اثر انگشتای سهیل ، و‌بوی ماهی هم گرفته عوض میکنم 
    و از عطر همیشگیم چند تا پاف میزنم بهش.
    سهیل کم کم داره تو‌بغلم خوابش میبره و چیزی هم‌به تحویل سال نمونده  خسته و کلافه 
    چراغ رو‌خاموش می کنم سرم رو  می بندم و با لاکهای ناخنمآن قدر ورمی روم تا خوابم ببره.
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۲۱۶۹ در تاریخ يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۲۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0