سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بهزاد رحیمی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی (رها)

        در تاریخ : جمعه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۰۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۷۳ | نظرات : ۰

        بهزاد رحیمی شاعر لرستانی در ۱۸ خرداد ماه ۱۳۶۸ خورشیدی، در شهرستان نورآباد دلفان به دنیا آمد. وی هنر را با عشق به موسیقی و ترانه سرایی آغاز کرد که با خواننده‌های زیادی به عنوان ترانه‌سرا فعالیت نموده ‌است و همچنین در چند قطعه موسیقی به عنوان خواننده و آهنگساز حضور دارند.
        وی کارشناسی دبیری شیمی را از دانشگاه بوعلی سینای همدان و کارشناسی ارشد شیمی معدنی را از دانشگاه رازی کرمانشاه اخذ نموده‌است و در آموزش و پرورش مشغول به خدمت می‌باشد.
        نخستین کتابش "سلول‌های خاکستری" (مجموعه شعر شاعران جوان دلفان) در سال ۱۳۹۴ چاپ و منتشر شد.
        او که ترانه و داستان کوتاه می‌نویسد، چهارپاره و رباعی می‌سراید ولی علاقه‌ی بی‌حد به شعر سپید دارد؛ و مجموعه شعر سپید "اتاق بی‌خواب" که از انتشارات فصل پنجم در تابستان ۱۳۹۶ چاپ شده است دیگر کتاب او است.
         
        ▪︎نمونه شعر:
        (۱)
        آسمان‌خراش‌ها 
        انگشت‌های بتونیِ زمین‌اند 
        هر سال که برج‌های بلند‌تر می‌سازند 
        زمین دستش را بلند می‌کند 
        برای لمس تو 
        من زمینم 
        نگاهم کن 
        روزی چند ساعت 
        با کُره‌های سوزانِ درون حدقه‌ات،
        خوب نگاهم کن 
        تن‌ام را
        سلول‌های خورشیدی پوشانده‌است.
        نزدیک‌تر بیا 
        بگذار بسوزم
        نزدیک‌تر بیا 
        مرا بکش 
        من،
        همیشه فکر می‌کردم
        چیزهای کشنده را دوست ندارم
        عشق،
        عشق خلافش را ثابت کرد.
        با من بمان
        زندگی ساده‌ست 
        بیست و یک درصد اکسیژن داریم 
        نیم درصد آب شیرین 
        و چند خط شعر 
         
        خورشید من 
        وقتی زمین عاشق می‌شود 
        خودش را رها می‌کند 
        از هر چه مدار است 
        آرام در آغوش‌ات می‌غلتد 
        و
        هر چه در آغوشت اتفاق بیفتد را
        دوست دارم
        حتی مرگ...

        (۲)
        تلفیق آژیر و شب‌جیغ خیسی که...
        عاشق شده امشب مرد پلیسی که...
        در من تناقض کن احساس و منطق را
        در انجماد من، عشق سلیسی که...
        هر لحظه می‌غلتم در خاطر یک زخم 
        سنجاق‌ کن من‌ را بر موج گیسی که...
        گاهی نه مجبوری گاهی نه مختاری
        با مرگ می‌سازد قلب حریصی که...
        من عشق می‌بافم چون پنجره چون شب 
        در پاسخ شعرم تو می‌نویسی که...

           (۳)
        مرگ‌ترین حادثه‌ام، با توام
        سیب‌ترین وسوسه‌ام، با توام
        بمب اتم عامل ویرانی‌ام
        شعر شدم گرچه نمی‌خوانی‌ام
        خواب تو را دیدم و شیدا شدم
        مفتعلن مفتعلن پا شدم
        عشق، تو از فاصله‌ها می‌رسی 
        رقص‌کنان سُل-دو-رِ-فا-می-رِ-سی 
        چشم تو یک ظرف عسل روی میز 
        صبح قشنگی شده چایی بریز 
        دست به دست منِ عاشق بده
        خنده کن و آینه را دق بده
        آن که نظر کرده به من آن تویی 
        راز خوشی‌هام به قران تویی.

          (۴)
        هر روز یک خبر جدید 
        بمب‌گذاری
        تروریست 
        سالن تئاتر، ورزشگاه، میدان اصلی یک کلانشهر 
        عزیزم
        عشق ما 
        بزرگ شده است 
        مثل 
        نیویورک، مادرید، تهران، توکیو 
        عشق ما 
        بزرگ شده است 
        هر لحظه صدها چیز تهدیدش می‌کند.
        هر تهدید 
        هر انفجار
        هر ترس توی چشم‌هایت 
        فرصتی‌است 
        برای به آغوش کشیدنت.
        همه لباس نقششان را پوشیده‌اند 
        جلیقه‌ام را ببند 
        واقعی‌ترین حادثه‌ها 
        اینجا 
        خارج از سناریو 
        پشت صحنه اتفاق می‌افتد 
        جایی که می‌بوسمت 
        و دستمان را می‌گذاریم 
        روی دکمه.

        (۵)
        سرگرم خونسردی شدی، آهای
        می‌پاشم از داخل بیا برگرد
        یک صفحه از این قصه جا افتاد
        این غم مرا قبل از تو پیدا کرد
        یک فاجعه از چشم تو دورم
        یک پرچم آشفته‌ام در باد
        هر شب معلق می‌شوم در تو 
        یک دکمه از پیراهنت افتاد
        عطر تو مثل شعله‌ی آتش 
        من کاسه صبرم پر از بنزین 
        دیدار تو رفتن به فینال و
        برگشتنم یک نقره‌ی غمگین
        غمگین‌تر از گالیله‌ام بانو 
        اخبار مرتد بودنم پیچید 
        من معتقد هستم که این دنیا 
        دور تو می‌گردد نه این خورشید.

        (۶)
        مرگ
        فقط به نظاره می‌نشیند 
        که چگونه ما،
        خودمان را شکست می‌دهیم 
        و بعد مانند کفتاری پیر 
        مانند ماشین حمل ضایعات 
        می‌بردمان.

        (۷)
        ظرف‌ها را نشور 
        گلدان‌ها را ول کن 
        فقط شیر آب را ببند 
        و مرا ببوس 
        مرا ببوس 
        همین آخر شب‌ها 
        قبل از اینکه آرایشت را پاک کنی 
        بگذار بگویند سرطان‌زاست رژ لب 
        بگذار 
        اتم‌های سرب فضا را سنگین‌تر کنند 
        ذرات مرگ از تو به من برسند زیباتر است 
        تا اینکه یک راننده مست مرا زیر بگیرد 
        تا اینکه یک رییس جمهور احمق مرا دق بدهد 
        شیر آب را ببند 
        ضبط را روشن کن 
        من از تو زندگی گرفته‌ام
        بگذار مرگ را هم از تو بگیرم.

        (۸)
        می‌رویم 
        بدون اینکه رویایی را 
        تا پایان برده باشیم 
        از ما فقط 
        سیگارهای نصفه می‌ماند.

        (۹)
        همه چیز آرام است 
        هر روز کشتی‌ها به اسکله می‌آیند 
        هر شب ماه به آسمان سر می‌زند 
        پرندگان مهاجر 
        به تالاب‌ها فکر می‌کنند 
        تالاب‌ها به پرندگان مهاجر 
        بعد از تو 
        همه چیز آرام است 
        سر ساعت قرص‌هایم را می‌خورم.

        (۱۰)
        یک لحظه 
        پلک‌ها را کنار بزن 
        این اتاق زیادی تاریک است.
         
        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی (رها) 
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۱۱۱ در تاریخ جمعه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۰۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0