سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    چرندیات
    ارسال شده توسط

    فردین صمدی

    در تاریخ : چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۳۳
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۹۵ | نظرات : ۷

     
    در چشم هایت غرق میشوم و با سیل اشک بر ساحل گونه هایت جاری میشوم حس میکنم وقتی بر لبانت مینشینم طعم  شورمرا دوست داری همین برای من کافیست.
    زمستان رسیده است  جوهر خودکارم خشکیده واگر خودکاری برای نوشتن پیدا کنم لرزش  دستانم مانع نوشتن میشود
    چاره ای نیست مجبورم بنویسم تا تمام واژگانی که دیوانه وار در ذهنم میرقصند را بر سفیدی دفتر بالا بیاورم امیدوارم سرمای محیط اطرافم بر این نوشته تاثیر گذار نباشد.
    ساعت 5و 35 دقیقه بامداد با امشب 3شب میشود که بیدارم  دیگر قرص خواب هم افاقه نمیکند     
    ساعت8 میبینمش  اگر نیاید .............. صدای جیغ زنی
    از دهان شغالها شنیده میشود  گمانم بوی لاشه ای در کوچه پیچیده 
    یک نخ برایم مانده است           باید بیدار بمانم                   دوستش دارم 
    چرا باید بداند   حتما جوابش منفیست     تصور چشمهایش عذابم می دهد   صدای خندیدنش در سرم میپیچد
    ولی این حق اوست که بداند                            ساعت 7و25 دقیقه باید اماده شوم              به سختی از جایم بلند میشوم به سمت اینه میروم انگار قد کشیده است صورتم را نمیبینم چهار پایه ای زیر پایم  به سختی میتوانم خودم را بشناسم
    این سه سال  به اندازه ی  30سال پیرشده ام کم کم صدای شغال ها محو میشود وصدای سگ های پاسبان به گوش میرسد که تنها وظیفه دارند مرا بو بکشند شاید سوخته ای چیزی  گیرشان بیاید اما اشتباه امده اند این بوی سوختگی از سوختن شیره وجودی من است  حتما مانتو مشکی همیشگی را  پوشیده است   در راه 1 پاکت  گرفتم   طبق معمول که از سگها گذشتم سنگ فرش ها را میشمردم 4327  ، 4328، 4329   ، 10 تای دیگر مانده ساعت 7 و40 دقیقه هنوز نیامده باید الان برسد 
    ساعت 9 و40 دقیقه
      یک نخ  برایم مانده است  سه سال است این کار را تکرار میکنم ولی امیدوارم یک روز ساعت 8 ببینمش .

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۰۰۱۳ در تاریخ چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    دانیال شریفی ( دادار تکست )
    چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۱۸
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    فردین صمدی
    فردین صمدی
    پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۵۵
    درود و سپاس خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۰۰
    درود بر فردین عزیز
    عالی بود 🌹🌹🌹
    فردین صمدی
    فردین صمدی
    پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۵۶
    درود بر جناب راجی سپاس از حضورتون خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مصطفی دهقانی
    سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۲
    فردین خان
    نثر و.نظمنان زیباست خندانک خندانک
    فردین صمدی
    فردین صمدی
    سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۰
    درود جناب دهقانی
    سپاس از همراهی شما دوست عزیز
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مجنون اصفهانی
    چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷
    درود
    جالب بود
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0