يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ اشکهای آسمانی شاعر محسن حامد
|
|
در من کسی شب ها بیدار می شود
|
|
|
|
|
نمی ترسد کوه از کابوس مه
که آهسته آهسته می خزد لای درختان و بوته زارها؟
|
|
|
|
|
دریا
خون پارو می کند
و ساحل جنازه ها را می شمارد
ملوان های شکست خورده
|
|
|
|
|
تمام آس هایم را
برای ماندنت رو کردم
دریغا که تو
فریب جوکر را خورده بودی!
|
|
|
|
|
تنهایم را با خود تقسیم می کنم
تا آنجا که،
حاصل ضرب عبارتِ « دوستت دارم »
|
|
|
|
|
با تمام پُر روی پایِ لحظه هایِ امتحانِ زندگی نامه فدایت شوم برایت می نویسم
|
|
|
|
|
شمع ها را فوت می کنم،
تا بر سیاهی شب بیفزایم
|
|
|
|
|
زوزه های باد
از میان شاخ و برگ لخت حیاط
بی وزن و قافیه
|
|
|
|
|
کاش این روزها زندگی رنگ و لعاب لی لیِ کودکی را داشت
|
|
|
|
|
دلم می خواهد،
سرم را بر شانه های روزگار بگذارمُ
زار زار، راز دلم را گریه کنم
تا شاید کمی دی
|
|
|
|
|
سماور پای فنجان جوش می زند تا شاید چای دمنوش قند پهلو کند. هوای اتاق در انتظار
|
|
|
|
|
خیلی وقت ها مترسک می شوی، شاید کیش کردنِ کلاغ ها تنها ذوق هنریت باشد! من که هنوز ماتِ
|
|
|
|
|
1 ---------- تو چه کردی که من از سکوت آسمان،باریدم و در غرش گریه های ابر عشق را با تو
|
|
|
|
|
1 ------------- هر روز پاییز سراسیمه برگ برگ شعرم را به استقبال باران می برد تا عا
|
|
|
|
|
کله سحر بوی تمشک سکوتِ نیمه شبِ کوچه را، کر می کند تا طعم ترش و شیرین خواب از شعرم
|
|
|