سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

پنجشنبه ۶ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر علی میرزایی( هیچکاک)


علی میرزایی( هیچکاک)

علی میرزایی( هیچکاک)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
سه شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۶۲

برج تولد:

 سنبله

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
يکشنبه ۷ تير ۱۳۹۴

شغل

:
کارگردان،نویسنده،شاعر،منتقد

محل سکونت

:
مرز پر گوهر

علاقه مندی ها

:
ادبیات،موسیقی،سیمنا

امتیاز

:
۲۷۸
تا کنون 99 کاربر 501 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
گفت:آن یار کزو گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد

لیست دفاتر شعر


۱

کلاغ

۲

سرگیجه

۳

مرگ کلمه

۴

نفرین نامه


اشعار ارسال شده


من این شب را میشناسم... ...
ثبت شده با شماره ۵۴۵۸۷ در تاریخ جمعه ۴ فروردين ۱۳۹۶ ۰۰:۲۰    نظرات: ۲۲

یک عمر در آفساید.... ...
ثبت شده با شماره ۵۳۶۶۳ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۴۰    نظرات: ۶

دستم به دامنت دستی دگر هم به پیراهنت.. ...
ثبت شده با شماره ۵۲۲۱۶ در تاریخ يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۳۳    نظرات: ۵

شاید این شعر دوباره نوشته شود،شاید.. ...
ثبت شده با شماره ۵۲۱۳۷ در تاریخ چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ۱۷:۰۴    نظرات: ۴

چهار نفر به دور هم مینوازند،فریاد میکشند و خاطره میسازند  ...
ثبت شده با شماره ۵۱۶۷۰ در تاریخ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۱۲    نظرات: ۳

مجموع ۴۵ پست فعال در ۹ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی میرزایی( هیچکاک)


 
میگویند سعدی بسیار سفر کرده است و خود گفته: بسیار سفر باید تاپخته شود خامی و لابلای این سفرها کشتی سواری هم کرده است و حکایات چندی در گلستان و بوستانش از این قضیه هست.یکی آنجا که بر لب دری
دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ ۱۳:۵۷    نظرات: ۱

 
نمیدونم کجا خوندم که یه آدم حسابی گفته بود:« اگه میخای یه ماه خوشحال باشی ازدواج کن ، اگه میخای یه عمر بهت خوش بگذره شغلی را انتخاب کن که بهش علاقه داری»خب،من بعد از چن تا
چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶ ۰۳:۵۷    نظرات: ۱

 
1.کبریت بیخطر
چه نام کسالت باری.نمیدانست چه کسی این نام را بر روی او گذاشته؟
گاهی وقتها با خود می اندیشید که اگر یک فندک اتمی بود در دست نوجوانها هیجانات بیشتری را تجربه میکرد .<
سه شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۶    نظرات: ۰

 
قلبش میتپید،نبضش ضربان داشت و گاهی لگدی هم به  شکم مادر میزد تا زنده بودنش را اعلام کند.حالا دیگر هشتماهه بود و روزشماری میکرد برای به دنیا آمدن.    چند روزی میشد که صدای ما
سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۴۶    نظرات: ۰

هیچ کتابی را دوبار نخوانده ام،آنها با یک بار مطالعه برایم تمام میشوند .اگر چاپی باشند برمیگردند همانجا که بودند،قفسه کتابخانه عمومی شهر  وخویشاوندان پی دی افشان هم حذف میشوند و مطالبشان میمانند د
پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶ ۱۳:۱۸    نظرات: ۱
مجموع ۴۶ پست فعال در ۱۰ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1