سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        سلام زخمی مرا

        شعری از

        مستانه دادگر (ماهور)

        از دفتر رنج سپید نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ ۱۲:۴۶ شماره ثبت ۶۷۰۵۴
          بازدید : ۴۷۲   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مستانه دادگر (ماهور)

         
        روزی که تکه های مرا
        از بیشه زار سکوتت
        پاک میکنی
        من
        در لذت تشیع خود
        با انگشتهای تو
        ادامه خواهم داشت

        روزی که
        بوسه های مرا
        از لبانت
        ورق میزنی
        من
        تا آخرین صفحه ی سپیدش
        تو را خواهم بوسید
        شاید ندانی
        در آغازین نشئه ی لمس تو
        تا آویختن پنجره ی مدهوشت
        بر چهار چوب آغوشم
        بیدار خواهم ماند
        روزی که
        شانه هایت
        از اشک‌هایت لبریز شود
        دستهایم
        در دستهایت....
        چشمانم
        در چشمانت....
        پیراهنم در پیراهنم
        ادامه خواهد داشت
        و حیات شبم
        خیره بر 
        رودخانه ای گمنام
        در صید ماه تو
        ادامه خواهد داشت
         
        روزی که انگورها
        دست از رویای شراب شدن بردارند
        من
        کهکشان را
        به میهمانی خوشه های چشمان تو
        خواهم خواند
        با نفسی
        پاک تر از
        سینه ی دختران روستایی
        روزی که
        از میان پوستم بگذری
        و مرا
        بر سنگفرش واژه هایم
        قدم بزنی
        من
        در آبستن اندوه خود
        به اشتیاق تو
        جوان خواهم ماند
        و 
        دستهایی
        که روزی
        که شمشادها را
        پشت سرم
         هرس میکرد
        سلام زخمی مرا
        بر مرهم آغوش تو
        خواهند رساند
        شاید
        روزی
        روزی
        جاده ها 
        به تماشای
        اعدام فاصله ها
        بی انتها 
        حضور  تو را
        بر من بخوانند
         
        #مستانه_دادگر
        #ماهور
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        یاسررشیدپور
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۳۲
        سلام و عرض ادب شاعربانوی گرامی
        بسیار عالی بود 
        درود بی کران نثارتان 
        پاینده باشید 
        🌻🌸🌹🌺🌺🌹🌷🌸🌸🌷
        🌼🍀🌻🌹🌹🌹🌹🌹
        سمانه باقرزاده
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ ۱۲:۱۳
        عالي و دلنشين
        لايک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۰۲
        درود و دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        سمیرا_خوشرو
        شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ۲۳:۱۹
        درود بانوجان،عالی بود
        رسول رفیقی
        يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ ۲۱:۲۶
        به اعتبار این شعر زیبا و غیر قابل وصف فقط باید سر خم کرد برای شما بانوی بزرگ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏👏
        بی نظیر و تکان دهنده قلم زدید🌷🌷🌷
        سعید فلاحی
        چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۷ ۰۶:۰۸
        احسنت
        زیبا و شیوا سروده اید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0