سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      تضمینی بر شعر حافظ

      شعری از

      رعنا بهارلویی تخلص باغبان

      از دفتر غنچه های بهاری نوع شعر تضمین

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۱۶ شماره ثبت ۶۷۰۳۱
        بازدید : ۹۹۱   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر رعنا بهارلویی تخلص باغبان
      آخرین اشعار ناب رعنا بهارلویی تخلص باغبان

      بیا که آرزویم در خیال و در خوابست
      تمایل دلِ من در سراب و در آبست
      بیار جام تو ساقی که عمر کوتاه است
      «بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
      بیار باده  که  بنیاد  عمر  بر باد است»
      عبید و بنده آنم که با  کرامت بود
      در این زمانه دلش با خدا عنایت بود
      روان و جان و دلش هر زمان حکایت بود 
      « غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
      زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»
      تو چون گوهری و انگشتر را نگین
      اشرفِ مخلوقات ؛ تو هستی و امین
      جای تو کی بود ؛ به خاک و به زمین
      « که ای  بلند  شاهباز  سدره  نشین
      نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست»
      تو را زِ جایگاه الهی می زنند نفیر
      که دادیم تو را ؛ عقل و فهم و هم تدبیر
      نشاید که گردی گرفتارِ خاک و اسیر
      « تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر
      ندانمت که در این دامگه چه افتادست»
      تو را دهم پندی بده گوش و بگیر کار
      این نصیحت گوش دار و دریغ مدار 
      که شنیدم زِ عارفی من این اسرار 
      «نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
      که این حدیث ز پیر طریقتم یادست »
      ندارد دنیا ؛ بهایی و  پندم  بکن یاد 
      غم مخور جانا رنج و دردت همه بر باد
      که این نصیحتِ شیرین ؛ سالکی می داد 
      « غم مخور و  پند من مبر از یاد 
      که این لطیفه عشقم زِ ره روی یادست »
      راضی باش بر هر چه هست و بگشا سیما
      ناله کم  کن  و شادی ببر به سَرای
      که نیست اختیاری و از این غصه درآی
      « رضا به داده بده وَ زْ جبین گره بگشای
      که بر من و تو درِ اختیار نگشادست »
      مخواه عهد و پیمان ؛ زِ جهانِ بی بنیاد
      که وفای به عهد را کسی نیارد یاد
      جهان جانا هزار رنگ است و شیاد
      « مجو درستی عهد از جهان سست بنیاد
      که این عجوز عروسی هزار داماد است »
      دلخوش مدار به دنیا و عمرِ غنچهٔ گل
      که عمر کوتاه است و نیابی تحمل
      ای عاشق به سُرای از غم دل ؛ چو بلبل
      « نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
      بنال بلبل بی دل که جای فریادست »
      ای مدعیان بی بهره ؛ از ؛ فضلِ حافظ
      هم ندارید فضلی و نه شعری از حفظ
      مرا شوق و لطف الهی کرد حافظ
      « حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ
      قبولِ خاطر و لطفِ  سخن خدا دادست »
       
      ۹۶/۸/۱۷
      ۱۶
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0