سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    رقیه نامه

    شعری از

    مرضیه سادات هاشمی

    از دفتر شکوفه ی پاییز نوع شعر آزاد

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷ ۰۳:۴۴ شماره ثبت ۶۶۶۹۱
      بازدید : ۴۶۲   |    نظرات : ۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مرضیه سادات هاشمی
    آخرین اشعار ناب مرضیه سادات هاشمی

    پدر 
    ای واژه ی رفعت گرفته
    در خیال های خاطرم
    چشم هایت عاریتِ تعبیرِ جنون
    به صد لیلاوقیس.
    مرا تشنگی
    مرا عشق
    مرا درد
    تو را تختی به زیبایی تشت طلا
    تو را کجاوه ای به شکوه نی
    و شبیخونِ شبانه ی حضورت
    بر جان بی رمقم پدر
    تمام تو اینجا
    مهمان دست های کوچکم ...
    باشد...پدر
    #مرضیه سادات هاشمی
    #رقیه نامه
    ...
    #مرضیه_سادات_هاشمی
    در تب غفلت 
    خفته گان خفته اند
    و هذیان از 
    صورتشان میریزد.
    هر سو آتشی افروخته
    غرب_
     چنگ شقاوت 
    با  انگشتان نکبت 
    شرق_
    نی غم
    بر لب‌ فقر ...
    های و هوی شنید
    نسیمی وزید
    از پشت کوهسار 
    مردان روییدند
    چه کم اما پر
    چه زود اما حیف
    چون اذرخشی کوتاه
    یلدا نور گرفت
    مریم سفیدتر شد
    ستاره بارید
    تا
    هنگامه ی هنگامتان رسید.
    تا عشق
    برگی از شاخه هایتان چید
    چشم لاله را برقی سرخ گرفت
    خاکی ،روسری جنگ از سر برداشت
    دستی تو را 
    به جمع مهوشیان برد
    وقتی رعد امد 
    چشمان عمو بسته بود
    و قلب هایی در قمقمه
    یخ زده 
    وقتی هوا روشن شد
    خواهرم افتاب را
    در عبور از خانه مان دید
    همان ثانیه ای که
    باران حسابی باریده بود.
    رنگ تردید از دل من هزار بار رفت
    دستان مادرم
    گرد پنجره ها راگرفت
    غم در لحن پدر
    شاد بود.
    ‌فصل داغِ عجیبی بود
    آیه ها 
    نور میدادند
    ودرد 
    همچنان گرم صیقل دادن من بود
    پایت بریده شد
    تا احساس های حَلَبی
    پایشان از حَلَب بریده شد....
    سیرهای کوهی
    دلشان برای کوهپایه ای ها میسوخت
    بی آنکه از دستانشان
    کمی سخاوت بریزد
    از زبانهایشان
    ترحم می ریخت:
    «چرا کنگرها
    تقسیم نمیشود.»
    مرضیه سادات هاشمی
    ۵
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    احمدی زاده(ملحق)
    يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۴۰
    سلام مهربان عالی بود ممنونم لذت وافر بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    عليرضا حكيم
    يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۲۵
    درود بر شما
    خندانک خندانک خندانک
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۳۲
    درود بانو
    زیبا و جالب بودند خندانک خندانک خندانک
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۳۸
    خندانک خندانک خندانک
    درود
    زیبا بودبانوجانم خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    علی مزینانی عسکری
    يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ ۰۵:۱۲
    سلام و عرض ادب
    احسنت...
    صبحی دیگر و خواندن سروده ای زیبا گرچه غمگین اماشاعرانه خلق شده و لذت بردم از احساس و روانی قلم پرتوان شما
    خندانک خندانک خندانک
    احمدی زاده(ملحق)
    احمدی زاده(ملحق)
    يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۴۰
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۴۵
    درود گرامی خندانک خندانک خندانک خندانک
    علی   صادقی
    سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ ۱۷:۱۷
    خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0