سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    \ انتظار را بر جانم بنشان\

    شعری از

    ام البنین دهقان

    از دفتر بوی بهار نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۱۰:۰۱ شماره ثبت ۶۶۰۶۱
      بازدید : ۵۶۸   |    نظرات : ۶

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر ام البنین دهقان

    دیر کرد
    چرا نیامد ؟
    دست روی سینه ام که می گذارم
    قلبم به آغوش دستانم می آید
    و به جایش باز می گردد
    نفس هایم آنقدر از اعماق وجودم می آید
    که جانم به تِب تِب افتاده
    نکند نفسهایم تمام شود
    پنجره را گشودم
    و مسیر آمدنش را
    با نگاهم شخم زدم
    چرا نیامد؟
    اگر نیاید ؟
    اگر نیاید، رفتنم حتمی است
    کجایی؟
    این چند دقیقه
    برایم یک دنیا انتظار بود
    از همه سراغش را گرفتم
    از ماه آسمان
    از دیوار که خواب زمستانیش همیشگی است
    از در
    از درخت
    از تاریکی که بر روشنی غالب شده بود...
     
    آمد
    و لبخند امانم را برید
    اشکم را کنار زد
    دلم را آرام کرد
    نفس هایم را یکی یکی سر جایش نشاند
    و بر لب سفید شده ام جاری شد
     
    پسرم
    دیر کردی
    جانم به لبم رسید
     
    وقتی آمد
    همه چیز به جای خودش بازگشت
    قلبم
    نفسم
    زندگیم ...
     
    آغوش دستانش که دامن می گشاید
    گویی هستی به من
    لبیک گفته است...
    ...
    آقا جان
    از آمدنت
    چند عمر گذشته
    و دیر کردنت
    چند جان را لب رسانده
    نمی دانم
    ولی فهمیدم
    اگر انتظار من برای تو انتظار بود
    حالا جانی در بدن نبود
    که زمستان را با سرمایش سفید ببیند
    یا گرمای تابستان طاقتش را طاق کند
    یا امید او را به بهار برساند
    آقاجان
    انتظار را بر جانم بنشان
    که می دانم با آمدنت
    بهار مهمان زندگیمان خواهد شد...
    ۲
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۸:۲۶
    درود بانو ي گرامي
    بسيار زيبا و جالب بود خندانک خندانک خندانک
    ام البنین دهقان
    ام البنین دهقان
    پنجشنبه ۷ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۴۷
    سلام و درود بر شما استاد گرانقدر

    ممنون از همراهی مهربانانه شما
    سلامت باشید و برقرار
    ارسال پاسخ
    مرتضی سلیمی
    يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۰۷:۴۲
    سلام
    زیبا با مفاهیم عالی
    قلمتان همواره در اوج
    خندانک خندانک خندانک
    ام البنین دهقان
    ام البنین دهقان
    پنجشنبه ۷ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۴۷
    سلام و درود بر شما استاد گرانقدر

    ممنون از همراهی مهربانانه شما
    سلامت باشید و برقرار
    ارسال پاسخ
    حمیدنوری(احمد)
    سه شنبه ۵ تير ۱۳۹۷ ۱۲:۲۱
    درود بانوی گرامی خندانک خندانک
    بانو دهقان سروده ی بسیار زیبایی را خندانک خندانک
    قلم زده اید دست مریزاد از این اثر زیبا ودر خور تحسین خندانک خندانک
    ام البنین دهقان
    ام البنین دهقان
    پنجشنبه ۷ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۴۷
    سلام و درود بر شما استاد گرانقدر

    ممنون از همراهی مهربانانه شما
    سلامت باشید و برقرار
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0