سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        ماه منور

        شعری از

        محمدعلی اکبری شعرباف ( محبّ )

        از دفتر دعوتنامه نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۷ ۲۳:۲۳ شماره ثبت ۶۵۹۳۹
          بازدید : ۶۰۶   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدعلی اکبری شعرباف ( محبّ )
        آخرین اشعار ناب محمدعلی اکبری شعرباف ( محبّ )

        خورشید صبح از پس شب ناله پرور است
        بیچارگی حاکم دلهای کشور است
        سکان به دست کیست پس از سالین سال 
        جای یکی خالی روی بالای منبر است
        وقتی حدیث غربت و دوری نگفتنی است             
        وقتی که داد می زنی و گوش ها کر است 
        وقتی که هستی و تو را کسی نبیندت
        وقتی به حرف با تو و دل جای دیگر است 
        وقتی ز بار غصه و غم پشت ها خم و  
        خنجر ز پشت می زند او که برادر است
        وقتی برای یاری حق نیست یک نفر
        اما نوای هر لب الله اکبر است
        وقتی که دوست اوست که بهر نکویی و 
        خوبی نذیر و هرچه بدی را مبشر است
        وقتی خدا نشسته و خیره شده به ما 
        وقتی صدای خنده ابلیس در سر است 
        دنیا اگر بزرگ و پر از نور و نعمت است
        اما برای ما چو خانه ای محقر است   
        آن خانه ای که ظلمت محض است روز و شب
        از دوزخ و از آتش و از سنگ بدتر است
        این زندگی چه فایده دارد برای ما                         
        والله مرگ بهتر ازآن است،بهتر است
        آخر چه سود زندگی ما بدون عشق                
        گویید بازگرد که این آه آخر است
        لبریز شد ز کاسه خود صبر بازگرد
        گویید که او ما را انیس و یار و یاور است
        گویید سوختیم ز غصه برای تو 
        این گاه مسلمان،گاه گبر و کافر است            
        درگاه حق ز عطر وجودت پراست،پر 
        روی سرت امامه سبز پیمبر است                  
        آنکس که ذوالفقار دو دم رابه دست داشت
        که وارث تمام یتیمان حیدر است      
        او خواهش زنی است بین دیوار و در که سوخت  
        گمگشته و عزیز زندگی مادر است
        تابوت تیر خورده ای به شانه های توست 
        در دامنت به غرق خون بریده یک سر است
        از دیر و زود کردنت چه غصه و چه ترس
        وقتی قرار آمدن تو مقرر است؟
        وقتی امید هست که از راه می رسی
        وقتی ظهور حتمی و امری مقدر است
        بی شک خدا به وعده خود می کند عمل
        ای وعده خدا بیا که روز آخر است
        بی شک طلوع می کند از پشت ابر ها
        نوری که بر زمین و زمان سایه گستر است
        نوری که در تداوم ماه و ستاره هاست
        نوری که در نهایت ظلمت منور است
        محشر به پا کنی به قدمهای محشرت
        بازآ که روز محشر و صحرای محشر است
        بوی بهار،نرگس و عطر شقایق و                
        بوی صنوبر و شمیم یاس و عنبراست         
        گویی ز سبزپوش سواری ز گرد راه
        آمد که هر گذار ز عطرش معطر است
        ای خلق مژده ده که انتظار سر رسد       
        آماده باش هر دلی که مال دلبر است                
        هر کس گداست زود بیاید به خانه اش
        امشب شب گدایی و آقا توانگر است
        امشب برای ماست بیایید زودتر 
        هر کس فقیر و بی کس و محتاج و مضطر است
        امشب بیا که خاک شویم،ما شنیده ایم 
        تا عرش پر زند هرآنکه خاک این در است
        گویند سر یتیم دست مهر می کشد
        از او چه کس برای یتیمان پدرتر است؟
        دستان خالی ات به سمت آسمان بگیر
        گو هر دقیقه حال من از پیش بدتر است
        از او بخواه تا که جوانی ببینی اش
        توفیق بندگی که خودش بنده پرور است 
        ایمان و عشق خواه برای پریدنت
        تنها رسیدنت به همین بال و این پر است
        خواهی اگر غلام و کنیزش شوی بگو
        آقایی اش زبانزد و مولا و سرور است
        پشتش بمان،مباد که تنها گذاریش
        شاید که این نفس برای بار آخر است
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مرتضی سلیمی
        يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ۱۵:۱۹
        سلام
        الهم عجل لولیک الفرج
        احسنت و دستمریزاد
        مأجور باشید در پناه حق خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی اکبری شعرباف ( محبّ )
        محمدعلی اکبری شعرباف ( محبّ )
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۴۳
        سپاس از شما عزیزان که منت گذاشته و نظراتتان را در مورد اشعار حقیر نوشتید
        ارسال پاسخ
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۱۸
        سلام و ارادت
        سپاس از اشتراک این اثر ارزشمند
        عزت زیاد
        ⚘⚘⚘
        بابک فاضل
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0