سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        زندگی

        شعری از

        علی مزینانی عسکری

        از دفتر مزینان نامه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۰:۴۴ شماره ثبت ۶۵۳۸۱
          بازدید : ۵۶۸   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی مزینانی عسکری
        آخرین اشعار ناب علی مزینانی عسکری

        طفلک کوچک من شب و روز می خندد
        شاد و خرم هردم
           مادرش بر لب او
                 بوسه ای می کارد
        طفلکم می خندد
        زیر لب می گویم:
               خوش به حالت بابا
                         که نداری هیچ غم
                                      یا نداری هیچ هم      
        طفلکم می خندد
        مادرش می گوید :
        تو بخوان لالایی
        چون که او غمگین است
        و چنین می خوانم
        طفل من!
        آینه ی زندگی ات را بنگر
        تا که در ولوله ی شهر
        و یا کوچه ی این دل شکنان بی رحم
        که نبینند کمر خم شده مرد فقیر
        که شکسته چو پر پروانه
        آن زمانی که به سوی خانه می آید باز
        با عصایی از درد
        و کلاهی از رنج
        و دگر شال بلند انتظار
        یا نبینند آه یک مادر را
        وقتی با حسرت یک تکه بلور
        می شکند آینه ی امید را
        یا که لالایی غم
        برِ گهواره ی فقر می خواند
        طفلکم می دانی !
        توی این شهر پلید
        همگی نادانند
        چشمهاشان بسته
        دلهاشان خسته
        گوشها ناشنوا از همه بیزارند
        طفلکم می خندد
        خنده اش می گرید
        او به من می گوید:
        پدر بیچاره!
        این به من مربوط نیست
        غصه ات پنهان باد
        قصه ات ارزان باد
        در هیاهوی باد
        در میان گردباد
        نام و یادت بر باد
        طفلکم می خندد
        خنده اش شیرینی است
        حال او می خواند بهر من لالایی
        تا فراموش سازد قصه ی بابایی
        لالالالالالا
         گل زیبا بابا
        بخواب اینک جانا
         کفتر بی پروا
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۳
        خندانک
        دروداسادبزرگوارم خندانک
        زیبابود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۱۰
        درود بزرگوار
        نیمایی بسیار زیبا و خوش آهنگ بود خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۴۰
        درود بر شما


        زیبا سروده اید خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        جمعه ۴ خرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۴۲
        بسیار زیبا استاد
        درودتان خندانک خندانک خندانک
        چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۵:۴۶
        درود جناب مزینانی گرانقدر خندانک
        نیمایی روان و شیوایی خواندم و بسیار محظوظ شدم قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0