پنجشنبه ۹ فروردين
وهم بی حاصل شعری از مهدی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۷ ۰۱:۴۳ شماره ثبت ۶۴۳۲۱
بازدید : ۳۷۰ | نظرات : ۸
|
|
کویرم محصول خفگی و فرار
سیبی برای چیدن ندارم
حتی هوا هم ندارم
برای تو ندارم
آنچه میخواهی نیست
حرف این بود هیچ از همه چیز زیباتر
این را از قلب کویری بپرس؛ چشمانت دروغ میگویند
ولی تو محو آتشِ پر لذتش
مرا بردار بدر
دار!!
خفه کن
من نمیتواند دیگر
که پر از سوال هر شب تنهایم
همدرد تنها هستی و هنوز
برای تو جوابی ندارم
تاریک شده ام
بی خورشید
بی زمین
بی خون
و پر آب
جنگ خاموشم کرده
حرف میزنند از حالت بدِ هستی
اما نه برای خوبان که همیشه جدا افتاده اند
و ثمرشان سکوت است
تمام کن که پر از آشوبم
در دل دو شاعر در رفت و آمدند
رسیدم رفته بودند
تا آنجا خودم را ساخته بودم با خاطره
دور نیست این کوتاه ترین شعر دل مرده ام
کویرم من دورم من
گلی که به آب سپردی را از من نخواه
توی دشت سیاهِ موهات که
گل یاس پشت گوشت خوانده رنگش را
جای خالی شعر من بود
چشمانت خالی از یادم
که آیینِ عشق فراموشی است
اما درد را حق حافظ است
صدا زدم خود را
و تنها مردم
تعریف میکنم تو را مثل جکی که...
آخرش هیچ خنده دار نبود
سلام..نام و فامیلی خود را تکمیل کنید!مدیریت سایت!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.