سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        دو راهی (قسمت دوم و سوم)

        شعری از

        علی احمدی (حادثه)

        از دفتر گیسوی ارغوانی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ۰۲:۴۹ شماره ثبت ۶۳۵۲۴
          بازدید : ۷۲۶   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        قسمت دوّم و سوّم
        دو راهی........
        خشم بلای آسمانی بود....خیانت دوزخی نهانی بود....
        کشف نگردیده بود ریااااا.....معرفت پلکّانی بود...دل بستگی بی اختیار می آمد و عشق چون اَجَل ،ناگهانی بود....
        به جای فصل بهار ،،،یک رنگی،،،و جای تموز،،زندگانی بود...بعد آن موسم عشق و در آخر هم جوانی بود....
        ....................... .........
        قرن یعنی همین یک سال ،،آنقَدَر که خوش بودیم...کار و زحمت یه افسانه،،،روز و شب می آسودیم....
        ضلع شرقی دو راهی ما ،،کوچه ای داشت پر از نارنج....تک درختی شبیه دل دادن،،،سنگ فرشی برای دل بردن...
        سقف کوچه ما کبوتر بود ،،،کبوترانی بلند منقار،،،به انتهای کوچه نمی رفتیم ...گفته بودند به ما هشدار،..
        جای آب ،،شراب می بارید،،مزرعه واژه ای خیالی بود،،،میان کوچه ما امّا،،جای یاس چه خالی بود.....
        بازارچه شهر ما موجود در جوار آن دو راهی بود...شرط ورود به آنجا هم بوسه با لب بی گناهی بود.....
        ................. .........
        غرفه ای داشت عمر میفروخت ...آن یکی عشق رفو میکرد ....گاه گاهی پریوشی آنجااا بوسه را جستجو می کرد.......
        قسمت سوم..........
        قد کشیدیم در این کوچه،دست به دامان درخت بلوط..........دهانمان خشک از آلوچه،،،هرگز فرصت دلخوری نبود..!!!!
        ..................... ................
        پا به پای کوچه می رفتیم ...پا به پایمان می آمد تردید،،،کوچه ای شبیه منظومه،،ستاره به ماه می خندید،،،
        .....‌
        نمی دانم دقیقا کی ،،،ولی یک روز بارانی ،،صدایم زد طنینی زشت...صدایی پر از پشیمانی....صدایی خشن که من می گفت:: چه بی اندازه هراسانی......
        .....
        پدرم سر دو راهی بود ،،قمار نسترن میکرد،،مادرم عاطفه می پخت برای ولیمه مهمانی.....به خانه برگشتم زود،،هوای بی کسی مسموم،،،مادرم سراسیمه پرسید...عزیزکم از چه گریانی؟؟؟؟؟؟
        گفتمش از آن صدای شوم،،،از آن نوای پریشانی ..از آن مُهر پلیدی که عاقبت خورد به پیشانی....مادرم مرا بوسید ...خنده ای کرد و آهسته...در آغوش کشید کودکی ام و گفت به آهنگ دیوانی ...که تا زنده است مادر......تو سرافراز می مانی.....
        ............................... 
        جای خون به رگ هامان،،پرتو نور می جوشید،،گروه نوری ما سپید مثبت بود و فشار نورمان برای زوال تاریکی می کوشید....
        .........
        آبشاری بود از جنس شَفَق ،،از کجا می بارید نمی دانم..ولی مقصدش آن دو راهی بود...همه هم سن و سال هم بودیم...جای درد بی خیالی بود...بال های عاشق دو راهی ما مملو از رنگ پرتقالی بود.....شانه های مادرم درد نمی گرفت...گیسوانش به سپیدی میخندید ...گونه هایش در آغوش یک دیگر ...مذهبش شقایق بود......
        خانه هایمان در آن کوچه ،،عاری از در و دیوار و پنجره بود....نرده ای اگر تو می دیدی،،فرودگاه پرستوی مهاجر بود...یک نشانه برای گم نشدن ،،محل پیوستن دو مرغ عشق... خلاصه نرده بود و غروب و یک معشوق....و عاشقی که در حصار دقایق بود.....
        ................ .......... ....
        از آنچه نباید سخن نمی گفتیم ،،فرش زیر پایمان جاجیم،،،کفشهایمان زمین بارانی ،،دکمه نداشت پیراهنمان ...همیشه در انتظار مهمانی،،،چون نمی دانستیم دل شکستن را ،،هرگز نمی شدیم مرتکب پشیمانی.....ریا نبود در دو راهی ما که لطفی کنی تو پنهانی......
        و همچنان ادامه دارد.......
        علی احمدی ............حادثه 
        تقدیم به عاشقانه خاص
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۲۵
        متفاوت و زیبا ست خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۰۰
        جز کرنش در برابر عظمت و شکوه حضرت عالی چیزی برای گفتن ندارم استاد استکی والا قدر سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۴۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۴۸
        درود جناب احمدی بزرگوار خندانک

        زیبا و ناب است تراوش اندیشه و احساس شما خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۱۰:۳۸
        درودها دوست شاعرم
        جناب احمدی سروده ی بسیار زیبا
        و شیوا رقم زده ای آفرین برشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۰۱
        حامی همیشگی برادر ارجمند استاد نوری مهربان تا بیکرانه افق سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۲:۲۵
        عرض ادب و سپاس استاد گرامی مهربانو حکیمی گران ارج خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۱۲
        درود بر شما جناب احمدی بزرگوار

        زیبا بود قلمتان پرتوان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۰۷
        عرض ادب و سپاس خدمتتان مهربانو ناصری نسب بزرگمهر
        مانا بتابید به درخشندگی آوای سپیده دمان
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۲:۲۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک درودهاااا
        باقر رمزی ( باصر )
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۰۶
        نمی دانم دقیقا کی ،،،ولی یک روز بارانی ،،صدایم زد طنینی زشت...صدایی پر از پشیمانی....صدایی خشن که من می گفت:: چه بی اندازه هراسانی...... خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۰۹
        استاد رمزی درد آشنا به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان را
        مهرتان قوت قلب خونینم استادم ...تاج سرم ...همچون کودکی به تکیه گاهش گویمت چه خوب که هستی خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۰۰
        بانو رحیم زاده هنرپرور بسیار بسیار سپاس از مهرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ۲۲:۲۶

        درودوسلام‌جناب‌احمدی‌عزیز
        بسیارزیباقلم‌زده‌اید
        سرافرازوپیروز باشید
        درپناه‌الطاف‌خداوند‌منان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۱۱
        ارادتمندم جناب رفیعی بزرگوار حامی و راهنمای بنده حقیر کاش خداوند لیاقتی عطا میکرد تا چون شما به درستی در راه درستی و برای درستی قلمی میزدم ....سپاسمندم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا رسولی
        جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۱:۴۸
        عرض سلام و ادب اقای احمدی عزیز
        روز مادر را به مادر عزیزتان از طرف من تبریگ بگویید و این شعر راتقدیم گرچه ناقابل است

        نگاهت از سحر تا به شب میکنم
        نگاهت را باز نگاهی و تب میکنم
        چشمانت را به دو چشمم قاب میکنم
        دنیا را دگر پس از آن خواب میکنم
        می نوشم شراب از دو چشمت,مست میکنم
        من به فدایت همه ام را,هرچه هست میکنم
        یک به یک با واژه ها سجده به نامت میکنم
        با هر نفس با هر توان بوسه به پایت میکنم
        هرکه باشم,هرجا که باشم بازصدایت میکنم
        واژه مادرم را تکرار و هردم یادت میکنم
        دوستت دارمها را یک به یک به صف میکنم
        گرچه در عمل نه مادر ولی به حرف میکنم
        به تو گرفتارم و تورا اما جان به لب میکنم
        واژه دوستت دارم مادررا حک به لب میکنم
        گرچه خوب و بدم را میبخشی مادرمیدانم
        اما تو مادری,مادری میدانی مادر میدانم
        #مینا رسولی
        1396.12.16 4:30
        تقدیم به همه مادران
        دوستت دارم شوق زندگی ام
        روزت مبارک

        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۲:۵۵
        عرض ادب سرور گران ارج خانم رسولی
        شما بسیار عزیز ...با شرافت و پاک نهاد هستید و همیشه مهرتان علاوه بر بنده حقیر شامل درگاه مقدس مادرم خدای زمینی من شده که این نام خانم مینا رسولی را در قلب و ذهنمان جاودانه گردانده است درودهااااا تا بیکرانه عشق مادری خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا دادگر
        شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ ۰۲:۰۹

        ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞
        ۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
        ۞سلام استاد حادثه گرامی و عزیزم خندانک خندانک
        ۞ خوشحالم که دلنوشته ای به این زیبایی سروده اید خندانک
        ۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
        ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞ خندانک ۞
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ ۰۳:۱۷
        به به استاد کم نظیر نکته ها به ترکه تواضع می کوبید گرامی ....
        امید که هر چه زودتر بمباران شادی دیگری از شما شاهد باشیم رحم نکن دادگر جان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0