سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    چند شعر

    شعری از

    سمیراعزیزی

    از دفتر خاک بی وجود نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ ۲۲:۲۳ شماره ثبت ۶۳۴۰۹
      بازدید : ۶۲۸   |    نظرات : ۶

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    1.
    امارت های قلبت مرمرین است
    مرا در دل نشستی غیر از این است.
    سمیراعزیزی
    8/12/1396
     
    2.
    غرق به خواب ها تویی
    تشنه ی آب ها توایی
    ای که تو تشنه ای و من
    تشنه ی آب های تو
    سمیراعزیزی
    8/12/1396
     
    3.
    مرز تنهایی آن جاست
    که تو نمی بینی در خود
    و من نمی بینم در تو.
    سمیراعزیزی
    8/12/196
     
    4.
    این نفس ها همه از دوری توست
    در هوای نفست نیست دگر هم نفسی.
    سمیراعزیزی
    8/12/1396
     
    5.
    رنگ می بارد بر خاک سرزمینم
    من هنوز بی رنگم از نام تو
    ای وطن.
    سمیراعزیزی
    8/12/1396
     
    6.
    پاییز هنوز هم غزل پوش توست
    بهار من امسال به پاییز می رسد.
    سمیراعزیزی
    8/12/1396
     
    7.
    صدای تو
    صدای تو صدای
     من است
    هیچ غریبه 
     دیده ای با این صدا
    به گوش خود نشنود
    آواز این دل ویرانه را
    هیچ غریبه بودە ای
    با این صدا
    نشنود آوای تورا
    نشنود آوای مرا
    طنین این صدا
     نمی شناسد
    هیچ صدایی را
    صدای تو صدای من است
    که بی صدا
    گم می شوم در این صدا
    صدای من صدای توست
    که بی نوا
    می دمد در این صدا
    صدای من صدای توست که
    بی صدا می رود از پی این صدا
    می شنوم صدای مرغکی آواره را
    گم در این ویرانه ها
    صدای تو صدای من است
    با این صدا.....
    می شناسی صدای مرا 
    از حس این صدا
    صدای تو صدای من است
    هیچ بی صدا شکفته ای در این صدا
    صدای تو صدای من است
    می شنود صدای مرا
    می شناسد صدای من 
    صدای تو را
    و صدای تو صدای مرا
    صدای تو صدای من است
    گم نمی شود این صدا
    از پی هر صدا
    صدا صدای من است
    نشنیده ای آیا
    آن را به گوش بادها
    می شناسد این صدا
    صدای تو را
    که می رساند
    صدای مرا به هر صدایی بارها
    می شناسم صدای تو را بااین
    صدا
    و می شنوم 
    صدای تو صدای من است
    گم می شوم در این صدا
    که نمی بیند صدای خود را
    که نمی بیند صدای مرا
    هیچ شنیده ای صدای خود را
    و صدای من صدای توست
    شنیده ام آن را بارها
    که این صدا 
    نمی شناسد هنوز هم 
    صدای خود را
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    به مناسبت تولد
     خواننده ی گرانقدر
     جناب علی خزلی
    8.
    صدای تو صدای من است
    می شکفد و روییدن نمی داند...
    سمیراعزیزی
    6/12/1396
    به مناسبت تولد خواننده ی گرانقدر
    علی خزلی
    9.
    دشت باران خورده ای
    اما تو سبز
    در درون  شعر من روییده ای.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    10.
    زمین خوردم که تنها آسمان من تو باشی.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    11.
    بنازم ای سراپا شور و مستی
    که در قصر دلم تنها نشستی.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    12.
    پاییز می کنی هوای دلم را
    تا چند زمستان دیگر
    برف می بارد بر تو
    حرف می بارد بر من
    و شعری تر نمی شود.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
     
    13.
    دلم که می گیرد
    تو دل تنگ می شوی
    پاییز می کنی
    دلم را
    بی خود نیست
    افتادنت 
    پای هر درختی
    تماشایی ست.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    14.
    اینجا برای با تو بودن 
    حرف می کشند از تو
    و تو می ایستی
    به پای حرف هایی که
    هیچ گاه به خودت نزده ای.
    سمیراعزیزی
    7/12/1396
    15.
    من هنوز به خود نرسیده ام
    هیچ زمستان دیده ای
    به پاییزی که من عاشقم.
    سمیراعزیزی
    6/12/1396
    16.
    دلم که می گیرد
    تو دل تنگ می شوی
    بی خود نیست
    افتادنت پای این برگ ها
    هیچ صدایی ندارد.
    سمیراعزیزی
    6/12/1396
    17.
    بی نهایت دل من غصه و غم کم دارد
    و غم آن جاست که چشمان تو غرقم دارد.
    سمیراعزیزی
    20/11/1396
    18.
    به چشمانم قسم باران توایی تو
    نباشی هم هوای گریه دارم.
    سمیراعزیزی
    22/11/1396
     
     
    🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐
     
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۹:۵۸
    درود بانو
    خندانک
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۵۴
    خندانک خندانک سلام بانو روزت مبارک خندانک خندانک

    دلتان شاد خندانک
    ابراهیم صفری (ساقی)
    پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ۱۰:۰۳
    سلام ها و درود ها
    قلمتان سبز و دلتان بر غم

    خندانک خندانک خندانک
    صحبت  پارکی ( صُبی )
    پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ۱۲:۴۶

    شاعر فرزانه
    سرکار خانم
    سمیرا عزیزی
    با سپاس از حلق این آثار ارزشمند که چون گلستانی با گلهای زیبا و خوشرنگ و عطر مزین گردیده است .
    کاش این اشعار زیبا را در چند پست قرار میدادید تا فرصت خوانش برای همه ی مخاطبان میسر گردد
    متشکرم
    سلام
    بهار افشار
    دوشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۰۴
    درود بر شما... عالی عالی
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0